آیا قرآن برای هدایت بشر کافی است؟

  • 1403/04/16 - 09:10

«سید ابوالفضل برقعی» با استناد به آیه 51 سوره عنکبوت، ادعا می‌کند که قرآن برای هدایت بشر کافی است. این در حالی است که آیه مورد استناد برقعی هیچ دلالتی بر مدعای وی ندارد؛ زیرا طبق نقل مفسران، آیه فوق در پاسخ به کافران مکه نازل شده است که مطالبه معجزه داشتند و خداوند متعال در این آیه، قرآن را برای معجزه و نشانه الهی کافی دانسته است.

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_  «سید ابوالفضل برقعی » یک از چهره‌های شاخص جریان انحرافی قرآن‌بسندگی است که برای اثبات نظریه قرآن‌بسندگی خود به برخی از آیات قرآن از جمله آیه 51 سوره عنکبوت استناد می‌کند.

برقعی بر اساس این آیه، قرآن را برای هدایت انسان‌ها کافی می‌داند. خداوند متعال در این آیه به رسول خود در مورد مشرکان و کافران می‌فرماید: «اولمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَی عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَی لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»؛ [1] «آیا برای آنان کافی نیست که این کتاب را بر تو نازل کردیم که پیوسته بر آنها تلاوت می‌شود؟! در این، رحمت و تذکّری است برای کسانی که ایمان می‌آورند (و این معجزه بسیار واضحی است).»

برقعی بعد از بیان این آیه به کتاب شریف «الکافی شیخ کلینی» طعنه زده و در این باره می‌نویسد: «عجیب این است که عده‌ای در زمان ما در اسلام از اسلام دم می‌زنند و کتاب خدا را کافی نمی‌دانند؛ ولی کتاب کلینی را برای هدایت کافی می‌دانند» [2]

این در حالی است که آیه مورد استناد برقعی هیچ دلالتی بر مدعای وی ندارد؛ زیرا طبق نقل مفسران، آیه فوق در پاسخ به کافران مکه نازل شده است که مطالبه معجزه داشتند و خداوند متعال در این آیه، قرآن را برای معجزه و نشانه الهی کافی دانسته است [3]؛ اما برقعی این تفاسیر را قبول نکرده و این ایراد را مطرح می‌کند که در این آیه خداوند متعال بدون قید و به صورت مطلق کتاب خود را کافی دانسته است. [4]

طبق این برداشت برقعی باید گفت که به دلیل اطلاق آیه باید حداقل همه نیازهای شرعی یک مسلمان در آن لحاظ شده باشد؛ در حالی که چنین نیست و تعداد رکعات نماز که یکی از مسائل مهم فقهی است، در قرآن ذکر نشده است. در نتیجه، اطلاق همه جانبه مدنظر وی از بین رفته است. مفسران نیز به دلیل سیاق آیات، اطلاق فوق را جهت اعجاز قرآن می‌پذیرند.

صاحب کتاب «مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن» قائل است که آیه فوق دلالت دارد بر اینکه قرآن معجزه‌ای کافی و دارای برترین مقام اعجاز است و تصریح کرده است که مراد از کفایت قرآن، رسیدن آن به مرتبه‌ای از اعجاز است که با وجود آن نیازی به غیر نیست. [5] فخر رازی نیز از این آیه، اَتم بودن اعجاز قرآن را استنباط کرده است. او ضمن مقایسه آن با معجزات قبلی پیامبران که مختصات زمانی و مکانی محدودی داشته‌اند، قرآن را اعجازی فرازمانی و فرامکانی معرفی کرده و معنای کفایت قرآن را در این خصوص دانسته است. [6]

در نتیجه باید گفت که این دلیل برقعی برای اثبات کافی بودن قرآن برای هدایت بشر رد می‌شود.

پی‌نوشت

[1]. آیه شریفه 51 سوره مبارکه عنکبوت.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، قرآن برای همه، ص37.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص452.
[4]. برقعی، همان، ص37.
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص452.
[6]. فخر رازی، محمدبن عمر، مفاتیح الغیب، ج25، ص66.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.