داستان خلقت جن و شیطان از دیدگاه فرقه اهل حق

  • 1401/08/24 - 17:16
بسیاری از آموزه های آیین اهل حق ریشه در اسطوره ها و افسانه ها دارد. از جمله آنها داستان آفرینش ابلیس، جنیان و دیوان است که در کتاب شاهنامه حقیقت به آن پرداخته شده است.
داستان خلقت جن

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیین یارسان از جمله آیین های منحصر به فردی است که آموزه ها و اسطوره های بسیاری از سنت های دینی و عرفانی را در خود جای داده است، باورها، اسطوره ها و مناسک ویژه ای که در باور فرقه اهل حق جایگاه ویژه ای دارند.(1) از جمله این اسطوره ها در باور این فرقه داستان آفرینش ابليس، جنیان و دیوان است که در کتاب شاهنامه حقیقت به این اسطوره اشاره شده است.

در این داستان از جفتی که به نام «جان» و «مرجان» یا«مرجانه» نام برده شده که بر روی زمین از آتش خلق شده اند و از زاد و ولد ایشان جنیان به وجود آمده اند. به این ترتیب که خداوند به کوه آتش نظر کرده، کوه لرزید و ذرات از او جدا شد. خداوند ذره ها را به هم وصل کرد و سپس آنها را در چاه و مهریز محبوس ساخت. آن گاه خداوند «جان» را آفرید و مرجانه همسر او را از پهلویش خلق نمود. فرزندان آنها دو نوع بودند: یک نوع قوی و نیرومند و نوع دیگر ضعیف و خرد. نوع اول موسوم شدند به «دیو» و نوع دوم به «جن» شهرت یافتند. هر دو گروه به ستایش حق مشغول بودند تا گروهی از دیوان گمراه شدند و جنیان را از بین بردند. جنیان به درگاه خداوند پناه بردند و از وی طلب کمک و یاری نمودند و در نهایت خداوند دیوان را هلاک و نابود ساخت. جنیان سالیان سال خداوند را عبادت می کردند تا این که بیشتر آنها نیز آیین اهریمنان را در پیش گرفتند و کافر شدند، خداوند نیز به ملائک دستور داد همه آنان را به هلاکت برسانند ولی در این میان چند تن از زنان و مردان آنها طاعت خداوند را به جای می آوردند، بنابراین با نام «بن جان» به حیات خود در زمین ادامه دادند، اما در این مورد نیز داستان تکرار شد و پس از گذشت سالیان درازی این قوم نیز کافر شدند و خداوند همه آن گمراهان را هلاک کرد. در میان خوبان «بن مرجان» کودک بسیار زیبایی بود به نام« عزازیل» که فرشتگان او را به آسمان بردند. مقام عزازیل به جایی رسید که شب رهبر ملائک آسمان و روز پیشوای جنیان زمین بود؛ تا این که او مغرور شد و به نام ابلیس از درگاه خداوند رانده شد.(2)

عزازیل بد مست هستی چنان        که گه در زمین بود گه ز آسمان

که تا عاقبت از ره کبر و من           شدی مرتد و دور شد زان وطن

چنان گشت ابلیس با اقتدار            که آخر بشد گمره از کردگار

ابا دیو و جن در جهان سر به سر      شدند منکر دین آن دادگر (3)

این پرسش ها قابل طرح است که چرا در آیین اهل حق این اسطوره ها و افسانه ها به صورت فراوان وجود دارد؟ چرا آموزه های اعتقادی این فرقه بر این اسطوره های خیالی استوار شده است؟ و اگر ابلیس رانده شده درگاه حضرت حق است چرا در میان برخی از پیروان فرقه اهل حق با احترام و عظمت از او یاد می شود؟ و دیگر اینکه آیا وجود دیو حقیقت دارد که در این داستان به چگونگی آفرینش او اشاره شده است؟ 

پی نوشت:

(1). اسطوره های بنیادین در باور یارسان (اهل حق)/ پژوهشنامه ادیان، سال41، شمارۀ 28، ص 24

(2). شاهنامه حقیت، جیحون آبادی، نعمت الله، جیحون، صص15-11.

(3). همان

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.