امامت در اندیشه و کلام حضرت فاطمه (س)

  • 1400/10/11 - 07:46
شخصیت حضرت زهرا (س) نه تنها در بین زنان، بلکه در بین تمام انسان‌ها یک شخصیت برجسته و ممتاز است. قول، فعل و تقريرات ایشان به عنوان شخصيت بانوی نمونه اسلام، ملاک عمل و نظر محسوب شده و حجيت دينی دارد. از جمله اين اقوال، سخنان استوار و قدسی آن حضرت در دفاع از ولایت و امامت است.
امامت در اندیشه و کلام حضرت فاطمه (س)

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شخصیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نه تنها در بین زنان، بلکه در بین تمام انسان‌ها یک شخصیت برجسته و ممتاز است. قول، فعل و تقريرات حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عنوان شخصيت بانوی نمونه اسلام، ملاک عمل و نظر محسوب شده و حجيت دينی دارد. از جمله اين اقوال، سخنان استوار آن حضرت در دفاع از دين خدا و وصی بلافصل پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است كه به عنوان نخستين باورهای شيعی مورد تأييد اهل بيت پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) واقع شده و توسط آنان تكميل و به عنوان بخشی از عقايد شيعه درآمده است. در واقع مسأله جانشينی پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ادله اثبات امامت اميرمؤمنان (علیه‌السلام) و امامت امامان شيعه، ويژگی‌های امام، فلسفه امامت از رئوس سخنان گهربار و راهگشای آن حضرت (سلام‌الله‌علیها) به شمار می‌رود. اين سخنان و تعاليم ارزشمند، منظومه‌ای سياسی و اعتقادی را ترسيم می‌کند كه می‌تواند بيانگر بسياری از باورها و خطوط فكری كلی شيعه بوده و ملاک نظر و عمل پیروان اهل بیت (علیهم‌السلام) قرار گيرد.

اساسی‌ترین محور اندیشه دینی مکتب تشیع، توحید و ولایت است که بخشی از سخنان حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را به خود اختصاص داده و طرح مسئله توحید در سخنان آن حضرت برای دفاع از ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و ارتباط این دو به جهت این است که ولایت، نشانه و سایه توحید است؛ بدین معنا که ولایت، یعنی حکومت و چیزی است که در جامعه اسلامی متعلق به خداست و از خدای متعال به پیامبر ایشان به ولی مؤمنین می‌رسد.[1]

با مروری کوتاه بر سخنان باقی مانده از آن حضرت، خواهیم فهمید که برخی از اندیشه‌های فکری سیاسی شیعه، نخستین بار توسط حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) طرح شده است. با اینکه عمر آن حضرت بسیار کوتاه بود و در طی آن مدت، زمینه مناسبی برای نشان دادن آثار و تفکرات خویش نداشت، اما در همین مدت کم، در سخنانی که از ایشان باقیمانده، معارف عمیق و والایی نهفته است که جز نهج البلاغه همسنگی برای آن نمی‌توان یافت.

در حدیثی که از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نقل شده، ایشان پس از ذکر ویژگی‌های قرآن می‌فرماید: «به این قرآن گوش فرا ندادید، اگر به آن گوش می‎کردید، چنان زود سقیفه را تشکیل نمی‌دادید و به امامت اهل بیت (علیهم‌السلام) بی‌توجهی نکرده، خلیفه را خودتان انتخاب نمی‌کردید.»[2]
حضرت در این حدیث، امامت را مختص به خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و در رأس آنان حق حضرت علی (علیه‌السلام) می‌داند و توجه به توحید و رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نیز مقدمه این امر می‌شمارد.

همینطور خطبه حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) با توجه به شرایط ایراد آن، دقیقاً مرتبط با نظریه سیاسی آن حضرت درباره امامت است. آن حضرت بین مرجعیت و زعامت دینی اهل بیت (علیهم‌السلام) و سیاسی تفاوتی قائل نیست. حضرت با تأکید بر اینکه یک ارتباط منطقی و ناگسستنی بین نبوت و امامت وجود دارد، می‌فرماید: «اَیُّهَا النَّاسُ! اِعْلَمُوا اَنّی فاطِمَةُ وَ اَبی ‏مُحَمَّدٌ، اَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً، وَ لا اَفْعَلُ ...[3] اى مردم! بدانید که من فاطمه و پدرم محمد است، آنچه ابتدا گویم در پایان نیز می‌گویم، گفتارم غلط نبوده و ظلمى در آن نیست.»
بعد از این تأکید و اصرار، اخوت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را با علی (علیه‌السلام) و زحمات بی‌بدیل ایشان را در خدمت به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گوشزد می‌کنند. این کار حضرت، تعیین مصداق برای ویژگی‌های امام است. بنابراین علاوه بر حاکمیت سیاسی که حضرت، آن را حقی برای امامان اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌شمرند، از آنان به عنوان مرجع دینی و مایه پویایی مسلمانان و پایداری دین نام می‌برند.[4]

پی‌نوشت:
[1]. شعاعی از نیر اعظم محمد مصطفی (ص)، رهیافتی به منظومه فکری آیةالله خامنه‌ای، تدوین دفتر فرهنگی فخر الائمه، ص291.
[2]. احتجاج،  طبرسی، تحقیق ابراهیم بهادری و محمد هادی به، ج1، ص265.
[3]. هدایة الکبری، خصیبی حسین بن حمدان، بیروت، موسسة البلاغ، ص259.
[4]. همان، ص257.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.