مذمت عثمان در روایات فریقین

  • 1400/08/04 - 12:12
معاويه به فرمانداران خويش كسانيكه فضائل و مناقب عثمان را نقل مي‌كنند را مورد احترام و اكرام قرار داده و براي آنان عطايا قرار داده و نام آنها را به دربار معاويه در شام گزارش کنند،.فرمانداران طبق اين دستور براي ناقلان فضائل عثمان حقوق و مزايا معين کردند و اين رويه باعث شد تا درباره عثمان فضائل زيادی نقل گرديد.
مذمت عثمان در روایات معتبرشیعه واهل سنت

پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ برخی ادعا کرده‌اند که در منابع روایی شیعه، احادیثی در فضیلت عثمان وجود دارد که در پاسخ به این ادعا می‌گوییم چگونه ممکن است در مورد شخصی که این همه در روایات، نسبت به او قدح شده و او را مورد مذمت قرار داده، مورد مدح و تمجید قرار گرفته باشد؟ با توجه به سایر روایات صحیحی که در مذمت او آمده، این روایات از لحاظ دلالی نمی‌تواند معتبر باشد، چنانکه بیانات امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) در نهج البلاغه، اشاره به اعمال عثمان دارد و او را مورد اعتراض قرار داده است.
ایشان در خطبه شقشقيه درباره عثمان مى‌فرمايد: «... الى ان قام ثالث القوم نافجاً حِضنيه بين نثيله و مُعْتَلَفه و قام معه بنو ابيه يخضمون مال الله خِضمة الإبل نبْتَة الربيع الى ان انتكث فتله واجهز عليه عمله و كبّت به بطنته...[1] تا سوّمين به مقصود رسيد و همچون چارپا بتاخت و خود را در كشتزار مسلمانان انداخت و پياپى دو پهلو را آكنده كرد و تهى ساخت. خويشاوندانش با او ايستادند و بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر كه مهار برد و گياه بهاران چرد، چندان اسراف ورزيد كه كار به دست و پايش بپيچيد و پرخورى به خوارى و خوارى به نگونسارى كشيد ...»

تاریخ نیز گواه بر این مطلب است که سرچشمه دروغها و فضیلت سازی‌ها در مورد خلفا، از معاویه است:
معاويه به فرمانداران خويش تکلیف کرد، كسانی‌كه فضائل و مناقب عثمان را نقل می‌كنند، مورد احترام و اكرام قرار داده و برای آنان عطايا قرار داده و نام آنها را به دربار معاويه در شام گزارش کنند. فرمانداران، طبق اين دستور برای ناقلان فضائل عثمان، حقوق و مزايا معين کرده و اين رويه سبب گرديد كه درباره فضائل عثمان، مطالب زيادی نقل گرديد.  ابن عرفه معروف به نفتويه، از علمای اهل سنت، می‌گويد: «إنّ أكثر الأحاديث الموضوعة في فضائل الصحابة افتعلت في أيام بني أُميّة تقرّباً إليهم.[2] اين فضائلی که درباره صحابه مطرح شده است و در کتب ماست، اکثراً در ايام بنی اميه جعل شده است.»
همینطور در کتاب الأغانى آمده است که: حجربن عدی و یارانش در مورد عثمان اینچنین گفته‌اند که او نخستین ...
فرستاده معاویه نزد حجر بن عدی و شش نفر از یاران او گفت: ما فرمان یافته‌ایم تا از شما بخواهیم از على بیزارى بجویید و او را لعنت کنید تا اگر این کار را کردید، رهایتان سازیم و اگر خوددارى ورزیدید، شما را بکشیم .گفتند: ما چنین نمى‌کنیم. پس، فرمان داده شد تا بندهایشان را بگشایند و کفن‌هایشان را بیاورند. آنان همه شب را به نماز ایستادند. چون صبح شد، یاران معاویه گفتند: اى گروه! دیشب دیدیم که نماز را طول دادید و نیکو دعا کردید. پس نظرتان را درباره عثمان به ما بگویید. گفتند: او نخستین کسى است که در حکومتش ستم کرد و به ناحق، رفتار کرد.[3]

هجوم مردم به خانه عثمان، به خاطر عدم رعایت حق مردم:
در کتاب العقد الفرید آمده که هرگاه مردم نسبت به عملکرد عثمان [در نحوه حکومتدارى او و بخشش‌های بی‌رویه او از بیت المال] به على (علیه‌السلام) شکایت مى‌کردند، حضرت [از روی خیرخواهی] فرزندش امام حسن (علیه‌السلام) را به سوى او مى‌فرستاد و چون این کار را زیاد انجام داد، عثمان به امام حسن (علیه‌السلام) گفت: «إنّ أباک یرى أنّ أحداً لا یعلم ما یعلم، و نحن أعلم بما نفعل، فکفّ عنّا.[4] همانا پدرت گمان مى‌کند آنچه را مى‌داند هیچ کس نمى‌داند، در حالى‌که ما به آنچه انجام مى‌دهیم داناتریم، پس دست از ما بردار. پس از آن دیگر على، فرزندش را به سوى او نفرستاد، تا اینکه مردم خود به خانه عثمان هجوم آوردند.»
در نتیجه اگر در کتب شیعه هم روایتی آمده، با توجه به روایات متعددی که در قدح عثمان حتی در منابع اهل سنت آمده، می‌توان عدم اعتبار این روایات را ثابت کرد؛ به عنوان مثال روایتی در کتب اهل سنت نقل شده که عده‌ای عثمان را در حضور عایشه لعنت می‌کردند اما وی ممانعت نشان نداد: «از ابوسعيد روايت شده است که عده‌ای از مردم در کنار خيمه عایشه بودند که عثمان عبور کرد؛ هيچ‌کدام از ايشان به غير از من نماند مگر آنکه عثمان را لعن يا سب کرد؛ يکی از اهل کوفه نيز در بين ايشان بود که عثمان در مقابل او جرات بيشتری داشت؛ پس گفت: ای کوفی! دوست دارم به مدينه بيايی و با اين جمله او را تهديد کرد!![5]

پی‌نوشت:

[1]. نهج البلاغه، خطبه 3 (خطبه شقشقيه)، ص49.
گزیده ای جامع از الغدیر، محمد حسن شفیعی شاهرودی، انتشارات قلم مکنون، قم، چاپ سوم، 1428 ه.ق، ص764.
[2]. إفادات من ملفات التاريخ، محمد سليم عرفه، ص16. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. الأغانی، ج17، ص155.
تاریخ الطبری، ج5، ص275.
أنساب الأشراف، ج5، ص266.
[4]. العقد الفرید، ج5، ص59. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
الإمامة و السیاسة، ج1، ص30.
[5]. مصنف ابن أبی شيبة، ج6، ص196، ش30628 و ج7، ص518، ش37684. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.