نماز بهایی و سن تکلیف بهاییان

  • 1400/07/22 - 11:40
سنّ هَرَم در بهائیت بدین معناست که افراد بالاتر از هفتاد سال از اجرای احکامی چون نماز و روزه معاف می‌شوند. اما اگر تکالیف پروردگار برای رشد و تعالی بشر وضع شده‌اند، دیگر معافیت از آن چه معنی خواهد داشت؟
نماز بهایی و سن تکلیف بهاییان صلات کبیر بهایی نماز کبیر بهایی

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ فرقه‌ی بهائیت به دلیل نداشتن ریشه‌ای الهی، دچار تناقض و اشکالاتی در تعالیم و احکام خود شده است. احکام بهایی به قدری تأمل برانگیز است که با اندکی دقت مشخص می‌شود که این اصول و احکام، نه دستوراتی الهی بلکه ساخته‌ی ذهن بشر است.

در این راستا یکی از احکامی که در بهائیت به چشم می‌خورد، تشریع سنّ هَرَم در بهائیت است. سنّ هَرَم در بهائیت بدین معناست که افراد بالاتر از هفتاد سال از اجرای احکامی چون نماز و روزه معاف می‌شوند. به عبارتی سّن تکلیف شرعی در فرقه‌ی بهائی، از پانزده سالگی [1] تا هفتاد سالگی است.[2]

اما به راستی فرقه‌ای که آورده‌ی خود را لزوم تطابق دین با عقل بر می‌شمارد [3] و مخالف علم و عقل را دین نه، بلکه وهم می‌داند [4]؛ توضیح نداده که چه تغییرات ناگهانی در انسان با گذر از سنّ هفتاد سالگی رُخ می‌دهد؟! تغییراتی که پیشوایان بهائی این سنّ را سنّ خروج از تکالیف دانسته‌اند؟!

آیا انسان همواره و در هر سنّی نیازمند ارتباط با خداوند نیست؟! یا بر خلاف ادیان الهی، در بهائیت، عبادت جناب بهاء صرفاً یک تکلّف و سختی بی‌حاصل است؟! وگرنه چگونه انسان یک مرتبه از ارتباط با پروردگار در سنّ هفتاد سالگی بی‌نیاز می‌شود؟! چرا که اگر تکالیف پروردگار برای رشد و تعالی بشر وضع شده‌اند، دیگر معافیت از آنان معنی نخواهد داشت.

از طرفی، قرار دادن سنّ خاصی برای خروج از عبادات، خلاف حکمت خداوند در تشریع تکالیف شرعی است. زیرا غرض خداوند از عبادات، صرفاً به تکلّف و سختی انداختن بندگان نیست، بلکه تکالیف شرعی موجب افزایش کمالات انسان و دور شدن از رذائل اخلاقی و اسباب قُرب به خداوند محسوب می‌گردد. لذا تا آن زمان که انسان قدرت بر انجام تکالیف دارد، خداوند متعال وی را از جلب کمالات و قُرب الهی محروم یا معاف نمی‌سازد!

لذا در اسلام سن خاصی برای خروج از تکالیف شرعی قرار داده نشده و تا زمانی که انسان از درک و توانایی برخوردار باشد، مکلف به شمار آمده و به آن نیاز دارند.

همچنان که پیامبراکرم (صلّی‌الله علیه و آله) نماز را به نهری جاری تشبیه فرموده که: «لَوکَانَ عَلی بَابِ دارِ أحَدُکُم نَهرُ و اغتَسَلَ فِی کُلِّ یَومٍ مِنهُ خَمسَ مَرّات... [5]؛ اگر در کنار خانه شما نهری باشد و در روز پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهید، آیا در بدن شما چیزی از آلودگی‌ها می‌ماند؟ هرگز! نماز نیز مثل نهر جاری و روانی است که هرگاه بر پا می‌شود گناهان را می‌شوید و از بین می‌برد».
البته از فرقه‌ای که مدعی پیامبری‌اش قبله‌ی متحرک باشد [6] و جانشینش نماز پدر را بلد نباشد و فراموش کند [7]، انتظاری بیش از این نمی‌رود!

پی‌نوشت:
[1]. «بلوغ در سن 15 سال است، نساء و رجال در آن یکسان است»: اشراق خاورى،گنجینه حدود و احکام، ص 14.
[2]. اشراق خاورى،گنجینه حدود و احکام، ص 47.
[3]. ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، مصر: چاپ اول، 1340 ق/1921م، ج 3، ص 276.
[4]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، مصر: به همّت فرج‌الله زکی الکردی، 1921 م، ج 2، ص 24.
[5]. شيخ حرّ العاملي، وسائل الشیعه، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ج 4، ص 12.
[6]. هم‌چنان که عبدالحمید اشراق خاوری می‌گوید: «وقتی خواستید نماز بخوانید... ببینید جمال قدم اسم أعظم (حسینعلی نوری)، در کدام طرف هستند، به همان طرف متوجه بشوید... قبل از صعود جمال مبارک (مرگ بهاء)، قبله اهل بهاء طرفی بوده است که جمال مبارک در آن‌جا تشریف داشته‌اند»: اشراق خاوری، تقریرات درباره کتاب مستطاب اقدس، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملی نشر آثار امری، 1997 م، تنظیم و تدوین: دکتر وحید رأفتی، ص 34-33.
[7]. ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بی‌جا: 128 بدیع، ص 32.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.