حضرت علی(ع) شجاعترین فرد بعد از پیامبر(ص)
جنگها و غزوات پیامبر اکرم که در صدر اسلام رخ داد، با حوادث تلخ و شیرین صورت گرفت، خصوصاً جنگهایی مانند بدر، احد، احزاب، خیبر، حنین و ... که در این جنگها، فضائل و مناقب و نیز مثالب و مطاعنی در مورد صحابه، توسط پیامبر اسلام بیان شد و در تاریخ اسلام ثبت و ضبط گردید. اما برخی از بزرگان سلفی و وهابیت، مانند ابن تیمیه، که منشأ خط فکری وهابیت است، و سنگ مخالفت با اهل بیت، بهویژه حضرت علی (علیهالسلام) میزند و از اصل و اساس، کینه و دشمنی خاصی را در تالیفات خود نسبت به حضرت بیان میدارد، و نیز به نحوی از انحاء و طرق مختلف، حوادث و وقایع مهم حقیقی و تاریخی را که عالمان فرق و مذاهب مختلف به آن صحه گذاشتهاند را از بیخ و بن انکار میکند.
او در پاسخ علامه حلّی، از عالمان بزرگ شیعه، که گفته بود: «حضرت علی (علیهالسلام) شجاعترین مردم بوده و پایه و اساس دین و تحکیم ارکان ایمان، به وسیلهی شمشیر آن حضرت پابرجا ماند و هیچگاه در جنگ و کارزاری، به دشمن پشت نکرد...»[1] بلافاصله در پاسخ به علامه حلّی میگوید: «اینکه او گفته است، علی (علیهالسلام) از شجاعترین مردم بوده، کذب و دروغ است، بلکه شجاعترین مردم، شخص رسول خدا بوده است.»[2]
در ردّ سخن ابن تیمیه، نکاتی حائز اهمیت است، اولاً: گفتار علامه حلّی که فرمود از شجاعترین مردم، در حقیقت در مرتبه بعد از رسول خدا را قصد کرده و عامه مسلمانان بهویژه شیعیان هم همین را معتقدند.
ثانیاً: این پاسخ او جز از افراد جاهل صادر نمیشود، چرا که شخصیتی مانند ابن تیمیه که به قول وهابیت «شیخ الاسلام» است، آیا به این سخن حضرت علی (علیهالسلام) برخورد نکرده و اعتراف صریح ایشان را در شجاعت پیامبر اکرم مشاهده نکرده که فرمود: «کنّا اذا اشتّد الناس اتّقینا برسول الله -ص- فکان اقربنا الی الغدو.[3] هنگامیکه کار بر ما سخت میشد، در جنگ و نبرد، به رسول خدا پناه میبردیم، او از همه ما به دشمن نزدیکتر بود.»
ثالثاً: این اقرار و اعتراف صریح عالمان اهل سنت از جنگهایی است که حضرت علی (علیهالسلام) در آن شاهکارهایی از شجاعت و شهامت را بروز داد، که احدی از صحابه پیامبر اکرم بروز و ظهور ندادند؛ جریان جنگ احزاب و خیبر و ... را احمد بن ابوشیبه، ابن ماجه، بزّاز، طبری، حاکم نیشابوری، بیهقی، طبرانی، مقدسی، هیثمی، و دیگران نقل و روایت کردهاند.[4]
رابعاً: ظاهراً او با کینه و دشمنی که نسبت به علی (علیهالسلام) دارد، با جنگها و شجاعتهای بینظیر ایشان که یکی از مسلّمات و متواترات تاریخ اسلامی در میان فریقین است، نتوانسته کنار بیاید و برای برخی از صحابه معلوم الحال و خلفای ثلاثه شجاعتی را ادعا کند، در نتیجه دست به انکار و اشکالتراشی زده است تا سرپوشی برای فرار شجاعانه خلفای ثلاثه[5] در جنگهای صدر اسلام گذاشته باشد.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. منهاج الکرامه، علامه حلی، ص164.
کشف الیقین...، علامه حلّی، دار الحدیث، بیروت، لبنان، ص43-44.
[2]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج8 ص76.
[3]. تاریخ طبری، طبری، دار ابن کثیر، بیروت، لبنان، ج2 ص135.
[4]. کنزالعمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان،ج10 ص461.(ذیل چندین روایت) جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص298.
تفسیر کبیر، فخر رازی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج9 ص52. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
الاستیعاب، قرطبی، دارالجیل، بیروت، لبنان، ج3 ص1074 شماره 1826. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید