خیالِ آزادی عقیده در مسلک تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بعد از منتشر کردن فیلمی از سخنرانی مادر شهید محمدحسین حدادیان که به دست دراویش در غائله خیابان پاسداران به شهادت رسیده بود، اینستاگرام این فیلم را از پیج اینستاگرام ما حذف کرد که دوباره این فیلم را بدون هشتگ بارگذاری کردیم. البته این کار اینستاگرام عکسالعمل مخاطبین این صفحه را در پی داشت. اما یکی از دراویش این فرقه به اصل فیلم و نظرات مخاطبین این صفحه اینستاگرام که این فرقه را منحرف خطاب میکردند معترض بود و گفت: اینها همش فیلم شماهاست و مردم را سرکار گذاشتهاید. ولی کجای همین دین اسلامی که بر مبنای احترام و ادب پایهگذاری شده، اجازه توهین داده است که کراراً بر منحرف بودن این سلسله تأکید میکنید.
من: انحراف دراویش خصوصاً این فرقه تهمت نیست که توهین حساب شود.
صوفی: این تعصبی کورکورانه و تهمت بزرگی نسبت به پیروان حقیقی تشیع علوی است. در این درگاه هر چه هست از وجود پربرکت و نازنین ائمه اطهار (علیهم السلام) است و بر پایه و اساس دین مبین اسلام است و این طریقت، با احدی سر جنگ و بیاحترامی ندارد. بهترِ است که تعصب خود را کنار گذاشته و با حریت تمام، صحبت کنید.
من: من که با آزادی کامل از عقیده و رفتار حرف میزنم ولی این شما هستید که نمیتوانید با آزادی کامل صحبت کنید. عقاید و دیدگاه شما فقط محدود در خود فرقه است.
صوفی: مگر دیدگاه شما محدود در مذهب و مسلک شما نیست. یا اینکه شما بیدین و مذهب هستید؟
من: اولاً خدا را شکر که دینم اسلام و دارای مذهب تشیع هستم. دوماً عقاید من محدود در چارچوب شرع مقدس و مذهب شیعه است ولی منظور من این است که شما با آزادی کامل نمیتوانید صحبت کنید، چون عقاید شما محدود در فرقه و شخص قطب است. بدون اذن قطب حتی شما برای خودتان وجودی قائل نیستید، چه برسد به اینکه بخواهید اعتقاد مستقلی برای خودتان داشته باشید.
صوفی: خواهشاً مزخرف نگو. آگه شما بر اساس مسلک خودت صحبت و ابراز عقیده میکنید، من هم بر اساس مسلک و طریقت خودم اظهارنظر میکنم. قاعدتاً هرکسی میتواند برای خودش یک سری اعتقادات شخصی یا به قول شما مستقل داشته باشد و این یک امر طبیعی است. هیچوقت هم عقاید دراویش محدود در شخص قطب نبوده و نیست و این یک حرف باطل و مزخرف است.
من: اولاً مؤدب باش و با لحن درویشی صحبت نکن. دوماً شما در حالی این حرف را مزخرف میدانید که این عقیده یکی از اقطاب خود شما است که میگوید: «معارف روحیه و عقاید قلبیه اگر با امضاء من باشد، مطابق واقع است و اصول دین است و معرفه الله و ایمان به مبدأ و معاد است؛ و اگر از راه برهان بی امضاء من باشد، گرچه عین همان باشد، خطا و خلاف واقع است. هرچه را که من گفتم صحیح، صحیح است.» [1] همین سخن و اعتقاد، یکی از بزرگترین انحرافات شما است.
صوفی: سند شما چیست؟. اصلاً این حرف از چه کسی است؟
من: چیه، دستپاچه شدید. این حرف از کیوان قزوینی است. همان کسی که چندین قطب از اقطاب شما را درک کرد و با اینکه قول قطبیت را به او داده بودند ولی در آخر هم قطبیت به او نرسید! و او هم دست به افشاگری زد.
صوفی: کیوان قزوینی؟ برای شما متأسفم. برای خودتان یک شخصیت خیالی ساختید و هر آنچه که میخواهید به ما نسبت میدهید.
من: واقعاً شما کیوان قزوینی را یک شخصیت خیالی میدانید؟ یا میخواهید طفره برید.
صوفی: شما هم افراد خیالی و هم عقاید خیالی خودتان را به ما نسبت میدهید.
من: برای شما متأسفم که یکی از مشایخ بلندپایه سلسله خودتان را نمیشناسید. شما اگر کتب دینی شیعه را مطالعه نمیکنید، حداقل بروید کتابهای بزرگان خودتان را مطالعه کنید. در چندین جای کتابهای اقطاب شما به اسم ایشان اشاره شده است. بعد شما چطور ایشان را یک شخصیت خیالی میدانید. بهعنوان مثال در کتاب خورشید تابنده نوشته علی تابنده که در شرححال احوال رضا علیشاه نوشته شده است چندین بار به نام کیوان قزوینی اشاره شده است. مثلاً در پاورقی صفحه 49 و یا در صفحه 416 همین کتاب با تیتر درشت نام ایشان برده شده و به توضیح درباره ایشان پرداخته است. متأسفانه شما اهل مطالعه نیستید و حتی خبر ندارید که همین عقایدی که با عقل خودتان هم جور در نمیآید از عقاید و سخنان بزرگان خود شما است.
پینوشت:
[1]. کیوان قزوینی، حاج شیخ عباسعلی، استوار رازدار، به اهتمام محمود عباسی، نشر راه نیکان، تهران، 1387، ص 164
افزودن نظر جدید