آیا زنان در بهائیت می‌توانند ولی‌امر شوند

  • 1398/11/26 - 11:58
بر خلاف شعار تساوی زن و مردی که در بهائیت سر داده می‌شود، بهائیان از حضور در بالاترین ارکان رهبری این فرقه، از جمله مقام ولایت امری محروم هستند. اما ممکن است بهائیان در توجیه گویند که با عقیم بودن شوقی افندی پیش‌گویی رهبرانشان در مورد ولایت امری به تاریخ پیوست؛ حال آن‌که این توجیه، الهی بودن پیشوایان بهائی را زیر سؤال می‌برد.
زن بهائیت

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغ بهائی و یک پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت، شعار تساوی زن و مرد در بهائیت و تضاد آن با اختصاص عنوان ولی‌امری در این فرقه به مردها را مورد بررسی قرار دادند.

مبلّغ بهائی: یکی از تعالیم دوازده‌گانه و بدیع که پیشوایان ما آن را شرط رسیدن به سعادت انسانی معرفی کرده‌اند، مساوات کامل میان زن و مرد است: «تعليم دهم حضرت بهاءالله، وحدت رجال و نساء است... ممكن نيست سعادت عالم انسانی كامل گردد مگر به مساوات كامله زنان و مردان».[1]

پژوهشگر: پس چرا بر خلاف این شعار، طبق قوانین پیشوایان بهائیت، بالاترین اعضا و رهبران تشکیلات بهائی (از جمله شخص ولی‌امر که رئیس اعضای مرد بیت العدل است)، باید از مردها باشد؟! همچنان که طبق وصیت‌نامه‌ی منتسب به عبدالبهاء، او شوقی افندی را اولین ولی‌امر و ولی‌امرها را تماماً از فرزندان پسری او دانسته است: «و مِن بعده بکراً بعد بکر یعنی در سلاله او (: و بعد از از ولی‌امرها پسرهای در نسل او جانشینش خواهند بود). ای أحبای الهی، باید ولی‌امرالله در زمان حیات خویش، مَن هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد».[2] با این حال، آيا بهائیت به همين شيوه قرار است ميان تمامی زنان و مردان جهان، آن هم در تمامی شئون، تساوی برقرار كند؟!

مبلّغ بهائی: مقام ولایت امری و عضویت در بیت العدل امتیازی نیست، بلکه تنها یک مسئولیت الهی است که در آیین بهائی زن‌ها از آن معاف شده‌اند.

پژوهشگر: اولاً اگر امتیاز نیست و فقط مسئولیت و زحمت است، پس چرا باید بار این مسئولیت را مردها بر دوش بکشند؟! آیا این بر خلاف شعار مساوات مرد و زن نیست؟! ثانیاً: بر خلاف ادعای شما، عبدالبهاء این مقام را یکی از دو رکن مدیریتی و ریاستی بی‌مثیل بر بهائیت برشمرده است: «این نظم بدیع از انظمه‌ی (نظام‌های) باطله‌ی سقیمه‌ی (بیمار) عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بی‌مثیل. سابقه‌ی بنیادش در دو رکن استوار: رکن اول و اعظم رکن، ولایت الهیه که مصدر تبیین است و رکن ثانی بیت‌العدل اعظم الاهی که مرجع تشریع است... انفصال رکنین نظم بدیع نیز از یکدیگر ممتنع و محال».[3] اما با چه توجیهی می‌توان زن‌ها را از تصدی ارکان رهبری بهائیت محروم کرد، با این توجیه که معاف شده‌اند؟! چگونه می‌توان زنان را لایق تصدی ارکان مدیریتی بهائیت ندانست و سخن از مساوات تامه میان زن و مرد به میان آورد؟! آیا بهائیتی که مدعی پرچم‌داری تساوی زن و مرد است، نباید تحقق آن را از ارکان خود شروع نموده و فقط برخورد تبلیغاتی و عوام‌فریبانه با آن نداشته باشد؟!

مبلّغ بهائی: حالا که ولی امری وجود ندارد، بحثتان بی‌فایده است! چرا که شوقی افندی فرزندی از خود به جای نگذاشت و عملاً نسل ولی‌امرها منقرض شد.

پژوهشگر: این هم نشان بر غیر الهی بودن پیشوایان شما و عدم تحقق وعده‌ها و پیشگویی‌هایشان دارد؛ چرا که با منقرض شدن نسل شوقی و اثبات پوشالی بودن پیش‌گویی‌های بهائيت، اساس این فرقه با تردید مواجه شده است.

پی‌نوشت:
[1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری، 127 بدیع، ج 2، صص 150-149.
[2]. ر.ک: عباس افندی، الواح وصایا، محفل ملّی بهائیان پاکستان: مطبعه‌ی استرلینگ گاردن رود، نوامبر 1960، ص 12-11.
[3]. شوقی‌افندی، توقیعات مبارکه حضرت ولی امرالله، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملی مطبوعات امری، 125 بدیع، ص 127.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.