پاسخ به شبههی نفی خاتمیت، در آیهی 15 سورهی غافر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خدای تعالی در آیهی 15 سورهی غافر فرموده است: «رَفِیعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَی مَن یَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ لِیُنذِرَ یَوْمَ التَّلَاقِ [غافر/15] فرابرنده درجات، صاحب عرش كه بر هریک از بندگانش كه بخواهد به فرمان خود وحى مىفرستد تا مردم را از روز قيامت بترساند». از اینرو مبلّغان بهائی با استناد به این آیه مدعی میشوند که ختم سلسلهی پیامبران به وسیلهی حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) اتفاق نیفتاده است؛ چرا که "یلقی" صیغهی مضارع و نشانگر ادامهی رسالت است. لذا خداوند در آینده هم بر هرکس از بندگان بخواهد، وحی نازل میکند.[1]
اما در پاسخ به این شبههی مبلّغان بهائی میبایست گفت:
اولاً: منظور از "روح" در آیهی شریفه وحی است، چرا که وحی، مایهی زنده شدن قلبها و ترقی و تعالی در حیات اجتماعی بشر است، لذا از آن به "روح" تعبیر شده است.[2]
ثانیاً: "یَوْمَ التَّلَاقِ" در آیهی شریفه به معنای روز "قیامت" است؛ همچنان که در آیهی بعد میخوانیم: «يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ ۖ لَا يَخْفَىٰ عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ ۚ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ۖ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ [غافر/16]؛ روزی که همه آنان آشکار میشوند و چیزی از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند؛ (و گفته میشود:) حکومت امروز برای کیست؟ برای خداوند یکتای قهّار است». لذا مراد از "لِیُنذِرَ یَوْمَ التَّلَاقِ" نیز، حکم کردن میان بندگان در قیامت است و این انذار مختص آن روز میباشد.
ثالثاً: فعل "یُلْقِی" در آیهی شریفه، از زمان مجرد است و تنها بر بیان اتصاف فاعل و فعل و بدون توجه به زمان آورده شده است و نظری به زمان فعل، که همان فرستادن وحی باشد، ندارد. به عبارت دیگر، فعل مضارع در این آیه، دلالتی بر زمان نداشته و تنها، استناد فعل را به فاعل و توصیف فاعل به آن کار را بیان میکند. در نتیجه منظور آیهی مبارکه این نیست که نبوت ختم نشده است، بلکه اصلاً در مقام بیان این موضوع نیست.
رابعاً: آیهی 15 سورهی غافر، بر مالکیت علی الإطلاق خداوند دلالت داشته و وحی هم از مواردی است که امرش به دست خداوند است و به هرکس بخواهد وحی میکند و جای پرسش ندارد. لذا آیه درصددِ بیان مالکیت برتر الهی است.
خامساً: آیه میفرماید که خداوند بر اساس سنت خود، به عدهای مقام نبوت داده تا به انذار قوم خود بپردازند، نه آنکه وعدهی آمدن انبیای دیگر را داده باشد.
پینوشت:
[1]. ر.ک: ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، مطبعه هندیه: شارع المهدی بالازبکیه، شوال 1315 ق، ص 13.
[2]. ر.ک: آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران: دار الكتب الاسلاميه، 1374 ش، نوبت چاپ: سى و دوم، ج 20، ص 53.
افزودن نظر جدید