تناقض اختلاف در اناجیل مرقس و متی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب مقدس مسیحیان سرشار از تناقضات و اختلافات است. اگرچه مسیحیان متعصب در مواجهه با این حقیقت، آن را انکار یا توجیه میکنند، اما واقعیت این است که در نقطهنقطهی کتاب مقدس بهوضوح میتوان انواع اختلاف و تناقض را به چشم دید. یکی از این اختلافات و تناقضات مربوط به انجیل متی و مرقس است. اگرچه این دو انجیل به خاطر شباهت زیادشان به هم از اناجیل همنوا محسوب میشوند ولی بااینوجود در این دو انجیل نیز وجود اختلاف و تناقض مشهود است.
متی داستان زنی را که برای شفای دختر بیمار خود به نزد عیسی مسیح آمده و از او یاری میجوید، چنین نقل کرده است: «پس عیسی ازآنجا بیرون شده، به دیار صُور و صیدون رفت. ناگاه زن کنعانیهای از آن حدود بیرون آمده، فریادکنان وی را گفت: خداوندا، پسر داود، بر من رحم کن زیرا دختر من سخت دیوانه است. لیکن هیچ جوابش نداد تا شاگردان او پیشآمده، خواهش نمودند که او را مرخّص فرمای زیرا در عقب ما شورش میکند. او در جواب گفت: فرستاده نشدهام مگر به جهت گوسفندان گمشده خاندان اسرائیل. پس آن زن آمده، او را پرستش کرده، گفت: خداوندا مرا یاری کن. در جواب گفت: که نان فرزندان را گرفتن و نزد سگان انداختن جایز نیست. عرض کرد، بلی خداوندا، زیرا سگان نیز از پارههای افتاده سفره آقایان خویش میخورند. آنگاه عیسی در جواب او گفت: ای زن! ایمان تو عظیم است! تو را برحسب خواهش تو بشود؛ که در همان ساعت، دخترش شفا یافت.»[1]
مرقس نیز در انجیل خود به نقل این داستان پرداخته و آن را چنین شرح میدهد: «پس ازآنجا برخاسته به حوالی صور و صیدون رفته، به خانه درآمد و خواست که هیچکس مطلع نشود، لیکن نتوانست مخفی بماند، ازآنرو که زنی که دخترک وی روح پلید داشت، چون خبر او را بشنید، فوراً آمده بر پایهای او افتاد؛ و او زن یونانی از اهل فینیقیّه صُوریّه بود. پس از وی استدعا نمود که دیو را از دخترش بیرون کند. عیسی وی را گفت: بگذار اوّل فرزندان سیر شوند زیرا نان فرزندان را گرفتن و پیش سگان انداختن نیکو نیست. آن زن در جواب وی گفت: بلی خداوندا، زیرا سگان نیز پس خردههای فرزندان را از زیر سفره میخورند. وی را گفت: به جهت این سخن برو که دیو از دخترت بیرونشد. پس چون به خانه خود رفت، دیو را بیرون شده و دختر را بر بستر خوابیده یافت.»[2]
در ابتدا ذکر این نکته لازم است که با صرفنظر از وجود اختلاف در این دو روایت از یک داستان و ماجرای واحد، باید متذکر وجه اشتراک این دو روایت شد. متی و مرقس در روایات خود، رفتار خلاف اخلاق را به عیسی مسیح نسبت دادهاند. بیشک از رهبر و خدای دینی که آیین خود را دین محبت مینامند، تشبیه کردن زن بینوایی به سگ و تحقیر و توهین یک درمانده بعید بوده و ازنظر مسلمانان برخلاف انجیل نویسان، این نسبت ناروا به عیسی مسیح محکوم به کذب و دور از ساحت مقدس مرد الهی است.
اما تناقض و اختلاف در این دو روایت از دو شخصیت بزرگ مسیحیت و از دو انجیل رسمی مندرج در کتاب مقدس، این است که در روایت متی از این ماجرا بهصراحت بیانشده است که آن زن اهل کنعان بوده است؛ اما در مقابل متی، مرقس با صراحت بیشتری او را اهل فینیقیه معرفی کرده است. این اختلاف بیانگر این مطلب است که درک انجیل نویسان از وقایع و ماجراهای مسیحیت در زمان پیدایش از هم متفاوت و بهیقین درک برخیها نادرست بوده است. حال که درج برخی مطالب نادرست در کتاب مقدس که از درک ناصحیح نویسندگان آن نشأت گرفته است، ثابت شد، بهیقین حجیت دیگر مطالب موجود در هر یک از اناجیل متزلزل شده و تمسک به آن مورد اشکال خواهد بود. چراکه مگر جز این است که با توجه به تناقض بالا، در هر روایتی ممکن است نویسندهی اناجیل درک نادرستی از وقایع داشته باشد و بر اساس همین درک به روایت ماجرا بپردازد؟ آیا هیچ اندیشمندی میتواند سخنان چنین نویسندگان و کتابی را حجت بداند و صلاح دنیا و آخرت خود را به آن بسپارد؟
پینوشت:
[1]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، متی 15: 21_ 28.
[2]. همان، مرقس 7: 24_ 30.
افزودن نظر جدید