بررسی مجازات طرد اداری و روحانی در بهائیت!

  • 1395/05/04 - 23:59
سران فرقه‌ی بهائی در سخنان خود بر این امر تأکید داشتند که دین باید سبب ایجاد الفت و محبت باشد؛ چرا که در غیر این‌صورت بی‌دینی بهتر است. ایشان این تعلیم را اختراع فرقه‌ی خود می‌پندارند. اما با بررسی تاریخ و احکام این فرقه، موارد بسیاری در تناقض با این تعلیم به ظاهر بدیع یافت می‌شود؛ نظیر مجازات طرد برای برخی اعضای این فرقه.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ادعاهای سران فرقه‌ی بهائیت، اختراع تعلیمی با عنوان «الفت و محبت» در دین است. آن‌ها معتقدند که دلیل ظهور انبیاء، ایجاد الفت بین مردم و برطرف کردن اختلافات بشر بوده است و «اگر دین هم که خود باید علاج اختلاف باشد، سبب اختلاف، جنگ و جدایی شود، بی‌دینی بهتر است».[1]
ما در صحت این مدعا بحثی نمی‌کنیم، اما می‌دانیم که متأسفانه سران بهائی در این ادعای خود صداقت ندارند؛ چرا که در تاریخ و احکام این فرقه، موارد متعددی از نقض این تعلیمی که ادعای اختراعش را دارند، یافت می‌شود. به عنوان مثال، یکی از احکام بهائی که در تضاد با تعلیم «الفت و محبت» است، مجازات طرد است.
طرد به معنای کنار زدن و حذف شخصی که از دستورات رهبران این فرقه سرپیچی و یا اعتراضی به ایشان کند، از جامعه‌ی بهائی می‌باشد. مجازات طرد، متناسب با عمل شخص بهائی به دو صورت: طرد اداری و روحانی تقسیم می‌شود.
طرد اداری: منظور از این طرد، حذف فرد متخلف از جلسات رسمی، انتخابات اعضای محافل و عضویت در سیستم اداری این فرقه می‌باشد. این مجازات زمانی اعمال می‌شود که فرد متخلف، جرمی بر خلاف دستورات فرقه‌ی بهائیت (نظیر کتمان عقیده و رعایت نکردن تعداد همسران) انجام دهد؛ اما جرم او باعث نمی‌شود که دیگر بهائی به حساب نیاید. اجرای این طرد، در اختیارات محفل ملّی بهائی است.[2]
طرد روحانی: این نوع از طرد که مجازاتش از طرد اداری بسیار سنگین‌تر است، به معنای قطع ارتباط کامل تمامی بهائیان، با فرد متخلف است. در این مجازات حتی خانواده‌ی شخص هم، حق هیچ‌گونه ارتباطی، حتی ارتباط کلامی با شخص طرد شده را ندارند. کار تا جایی پیش می‌رود که اگر شخص بهائی، با کسی که طرد روحانی شده، هم‌کلام شود (حتی اگر عضو خانواده‌اش باشد)، مجازات‌های سختی گریبان او را هم می‌گیرد.[3] این‌طور باید خلاصه کرد که اگر شخصی در بهائیت محکوم به طرد روحانی شود، همچون زباله‌ای بی‌ارزش، به دور انداخته می‌شود. جرم شخص خاطی، می‌تواند صِرف مخالفت و یا اعتراض به رهبران این فرقه باشد.[4]
مشاهده می‌کنیم به وجود آوردن این اختلافات (حتی میان خانواده) که بهائیان معتقدند دین باید رافع آن‌ها باشد، دست‌پخت سران بهائی برای پیروانشان می‌باشد. چه خوب است کسانی که ادعا دارند دین باید سبب الفت و محبت باشد، به قول «فرازانه ثابتان» که گفته: «مؤسس آئین بهائی، اساس ایمان را این‌گونه تعریف می‌کند که: عمل انسان، بر حرفش پیشی بگیرد؛ یعنی بیشتر عمل کند تا سخن بگوید» [5]، به حرف خود عمل کرده و تنها به شعار دادن و فریب افراد، بسنده نکنند.

پی‌نوشت:

[1]. منتخباتی از مکاتب عبدالبهاء، 1992 م، ج 1، ص 241.
[2]. نظم اداری بهائی (مربوط به طرح حداقل معلومات امری)، تهران: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، نشر پنجم، 128 بدیع، ص 53.
[3]. توقیعات مبارکه، ص 42؛ بخشی از صورت توقیع منیع مبارک، مورخ 15 شهرالکلمات، سنه‌ی یکصد و سوم تاریخ بدیع.
[4]. عباس افندی، مکاتیب مصر: فرج الله زکی الکردی، 1921 م، ج 3، ص 421.
[5]. شبکه نوین تی‌وی (وابسته به فرقه‌ی بهائیت)، نام برنامه: فصل مشترک، کارشناس برنامه: فرزانه ثابتان.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.