نفوذ فراماسونر در صوفیه

  • 1395/03/20 - 19:48
انجمن فراماسونر به نظریه‌ها و فعالیت‌های ضددینی مشهور بوده است و ظهیرالدوله که در لژبیداری عضویت داشت، بعدها توانست به‌جانشینی صفی علیشاه برسد. صفی علیشاه با همکاری او انجمن اخوت را تشکیل داد که اعضای آن توسط ظهیرالدوله انتخاب شد و تماما از فراماسون‌ها بودند و بدین‌وسیله ظهیرالدوله توانست عقاید آن‌ها را ترویج دهد و صوفیه را از روند معمول خود خارج کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فراماسونری بزرگ‌ترین انجمنی است که به‌صورت مخفی و به‌صورت گسترده در تمام جهان فعالیت داشته و همواره به دنبال نفوذ در انجمن‌ها و فرقه‌ها در کشورهای مختلف بوده تا بتواند نظریه‌های ضد دینی که به آن‌هم مشهور می‌باشند را رواج داده تا اساس دین و فرهنگ مردم را به‌واسطه این انجمن‌ها و فرقه‌ها تغییر دهند. اما یکی از این فرقه‌ها که از نفوذ فراماسون‌ها مصون نبوده فرقه صفی علیشاهی می‌باشد که به خاطر نو پا بودن و جدا شدن از سلسله نعمت اللهی نیازمند توجه درباریان بود تا بتواند هم خود را موجه جلوه دهد هم از توجه و عنایات شخص شاه و درباریان بهره‌مند شود.
از جمله این درباریان ظهیرالدوله، داماد ناصرالدین‌شاه بود که به‌طور ویژه خود را به‌صفی علیشاه نزدیک کرد تا آنجا که توانست اعتماد صفی علیشاه را جلب کند و توانست بعدها به جانشینی صفی علیشاه برسد. البته صفی علیشاه نیز از این نزدیکی رضایت کامل داشت چون می‌دانست ظهیرالدوله سد محکمی در مقابل دشمنانش در داخل و خارج دربار است. صفی علیشاه بعد از مدتی از اعلام قطبیت خود، انجمن اخوت را تشکیل داد، که بنا به اظهار امین الملک مرزبان چند نفر ازجمله میرزا نصرالله خان دبیرالملک که بعدها قانون اساسی فراماسونری را ترجمه کرد به همراه سیف‌الدوله و ظهیرالدوله جلساتی به‌طور سری با صفی علیشاه تشکیل داده و تحت ارشاد ایشان، هسته مرکزی انجمن اخوت را تشکیل دادند.[1] به‌احتمال فراوان، طرح تشکیل انجمن اخوت نمی‌تواند نظر خود صفی علیشاه باشد چون اقطاب صوفیه قدیم عمدتاً دور از بازی‌های سیاسی و مسائل بیرون از تصوف بوده‌اند و صفی علیشاه با داشتن کسانی همچون ظهیرالدوله به‌عنوان داماد شاه، دیگر نیازی به این بازی‌های سیاسی نداشته است. اما می‌تواند طرح تشکیل انجمن اخوت پیشنهاد ظهیرالدوله به صفی علیشاه باشد چون ظهیرالدوله در سازمان‌های فراموش‌خانه و مجمع آدمیت ملکم و لژ بیداری ایران عضویت داشت و از چگونگی شکست و عللی که باعث عدم موفقیت میرزا ملکم خان بود، اطلاع پیداکرده بود و برای این‌که اشتباهات ملکم را جبران کرده باشد، اساس سازمان فراماسونری خود را بر روی عقاید و آراء صاحبان افکار اخوان‌الصفاء و صوفیان بنیان نهاد و تحت عنوان انجمن اخوت فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.[2] اما این انجمن در زمان حیات صفی علیشاه، چندان رونق و گسترش نداشت و صفی علیشاه این توان را در خود نمی‌دید که آشکارا به فعالیتی اقدام نماید. ازاین‌رو انجمن اخوت، تنها در بین عده کمی از دولت‌مردان و رجال کشوری، اسم‌ورسمی پیدا کرده بود و به‌صورت مخفی فعالیت داشت.
ظهیرالدوله یک سال پس از مرگ صفی علیشاه توانست موافقت مظفرالدین شاه را برای تأسیس رسمی انجمن اخوت بگیرد که در ابتدا این انجمن را با دعوت از 110 نفر آغاز کرد و این تعداد را به‌منظور تبرک و تیمن به نام حضرت علی (علیه‌السلام) برای شمار افراد اولیه انجمن برگزید و تعداد یک صد و ده صندلی به یک شکل و رنگ آماده کرد و نام افراد را روی آنها نوشت و این نشست را در خانه شخصی خود برپا کرد[3] و در روز اول افتتاح علنی انجمن اخوت ظهیرالدوله در صندلی اول قرار گرفت و بعضی از آداب‌ورسوم فراماسون‌ها را انجام داد[4] و همان‌طور که رسم فراماسون‌هاست، ظهیرالدوله نیز هسته مرکزی انجمن را که هیئت مشاور انجمن نامیده می‌شود از 12 نفر از رجال فعال و سرشناس تاریخ فراماسونری ایران بودند، انتخاب کرد تا اقدامات انجمن با نظارت آن‌ها انجام شود. این انجمن که بر پایه اصول جهانی برابری، برادری و آزادی، که شعارهای بنیانی انجمن فراموشخانه (فراماسونرها) می‌باشد پایه‌ریزی شده بود.[5]
ظهیرالدوله تبرزین و کشکول و تسبیح را علامت مخصوص انجمن اخوت قرار داد و چون شکل مثلث نزد عیسویان و فراماسون‌ها شکل مقدسی است، علامت انجمن اخوت هم به شکل مثلث درآورد.[6] محمود عرفان که در سال 1327 بالباس فراماسونری در تهران سخنرانی کرده درباره انجمن اخوت و ظهیرالدوله اعتراف کرده و می‌نویسد: «ظهیرالدوله پیوسته در نظر داشت اساس کار خود را با فراماسون‌ها مطابق کند.»[7] و همچنین محمود عرفان در جایی دیگر می‌گوید: «ظهیرالدوله که مردی روشنفکر، اصلاح‌طلب و خواهان تجدد و مساوات بود، سعی داشت افکار طبقه‌ای از حکمای ایرانی قرن چهارم یعنی اخوان الصفاء و افکار و عقاید صوفیان را باهم درآمیخته و با واردکردن فراماسون‌های ایرانی در انجمن اخوت پایه نویی برای توسعه فراماسونری بریزد.[8] درواقع ظهیرالدوله توانست بانفوذ در بین صوفیه عقاید فراماسون‌ها را ترویج دهد و بر تعداد پیروان مکتب فراماسونرها بیفزاید که ادیب‌الممالک در یادداشت‌هایش می‌نویسد: «او بیست و دو هزار و پانصد و یازدهمین نفری بوده که بعد از ورود به فرقه فراماسونری وارد سلک درویشی شده است.»[9] بدین ترتیب ظهیرالدوله توانست در آن برهه از زمان ارتباط عمیقی بین صوفیان و فراماسون‌ها ایجاد کند و اساساً تصوف و عرفان را از روند نخستین خود بیرون برده و گمراه کند و شیوه صوفیه که بر ریاضت و ترک دنیا بود، با گروه بندی‌ها و حزب بازی‌های سیاسی آلوده و بدنام ساخت و با این کار خود ننگ رابطه با استعمارگران را برای همیشه بر این فرقه باقی گذاشت.

پی‌نوشت:
[1]. رائین، اسماعیل، فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران،  موسسه تحقیق رائین، تهران، 1373، ج 3، ص 488
[2]. همان، ص 479
[3]. مبلغی آبادانی، عبدالله، تاریخ صوفی و صوفیگری، انتشارات حر، تهران، ۱۳۷۶، ج 1، ص 465
[4]. رائین، اسماعیل، فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران،  موسسه تحقیق رائین، تهران، 1373، ج 3، ص 494
[5]. آزمایش، مصطفی، تاریخچه سلسله صوفیه نعمت اللهیه و فرق منشعبه، ص 91
[6]. رائین، اسماعیل، فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران،  موسسه تحقیق رائین، تهران، 1373، ج 3، ص 494
[7]. همان، ص 495
[8]. همان، ص 480
[9]. همان، ص 499

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.