پيرامون عقايد و رسوم زرتشت مطالبي را مرقوم فرمائيد؟

  • 1395/01/10 - 17:41
همواره نزد محققان و پژوهشگران اين سؤال مطرح بوده است كه آيا زرتشت يگانه پرست بوده است يا خير؟ آنچه ميان مورخان و محققان و ايران شناسان معروف است اينكه زرتشت ثنوي مذهب بوده و آئين او مبتني بر دوگانه پرستي است. اين نسبت را بدين جهت به زرتشت داده‎اند كه به طور كلي اشياء در اين آئين به دو نوع تقسيم مي‎شوند: نوع خوب و نوع بد...

بسم الله الرحمن الرحیم

در مورد آئين، آداب و اعتقادات زرتشت و يا زرتشتيان مطالب بسيار فراوان است، لكن به طور اختصار به برخي از آنها اشاره مي‎شود.
1. خداي زرتشت
همواره نزد محققان و پژوهشگران اين سؤال مطرح بوده است كه آيا زرتشت يگانه پرست بوده است يا خير؟ آنچه ميان مورخان و محققان و ايران شناسان معروف است اينكه زرتشت ثنوي مذهب بوده و آئين او مبتني بر دوگانه پرستي است. اين نسبت را بدين جهت به زرتشت داده‎اند كه به طور كلي اشياء در اين آئين به دو نوع تقسيم مي‎شوند: نوع خوب و نوع بد، تمام خوبي‎ها و خيرها يك مبدأ و يك ريشه دارند كه به نام «اهورامزدا» يا «سپند مينو» ناميده شده است و تمام بدي ها‎ و شرور هم مبدأ ديگري دارند به نام «اهريمن» يا «انگره مينو» و هرچه زشتي و پليدي و تيرگي و سياهي در جهان ديده مي‎شود، زاده و آفريدة اوست. طبق اين نظريه اهورا مزدا و اهريمن رودرروي هم هر دو آفريننده و خالق هستند.[1]
رابرت ا.هيوم مي‎گويد: «... يكي از مشخصات اصلي و متمايز دين زرتشتي در ميان همة اديان عالم همين نظرية اعتقاد به ثنويّت جهاني است، يعني يك خداوند نيك و يك شيطان بد كه عليه يكديگر مبارزه مي‎كنند. اين دو قدرت از آغاز زمان وجود داشته تا پايان جهان نيز به كار محدود نمودن يكديگر مشغولند.»[2]
البته برخي ديگر از نويسندگان و محققان[3] زرتشت را يكتاپرست دانسته‎اند. و برخي‎ها بر اين عقيده‎اند كه خود زرتشت يكتاپرست بود و آئينش توحيدي بود، لكن به مرور زمان و ورود آئين و مراسم خرافي توسط برخي افراد نادان و علماء بي خرد، دستخوش تغيير، تحول و تحريف، قرار گرفت و آئين زرتشتيان به ثنوي مذهب معروف گشت. شهيد مطهري در اين باب مي‎نويسد: بدون شك زرتشتيان مقارن ظهور اسلام همچون مانويان و مزدكيان، ثنوي مذهب بوده‎اند و اين ثنويت را در دوره‎هاي بعد از طلوع اسلام نيز حفظ كرده‎اند... تنها در نيم قرن اخير است كه زرتشتيان دعوي توحيد دارند و گذشته خود را يكباره انكار مي‎كنند... ما مدعي نيستيم كه دين زرتشت حتماً از اصل يك دين ثنوي بوده است و بنابراين زرتشت كه مدعي پيامبري است، قطعاً كاذب بوده است، خير ما چنين ادعايي نداريم. مسلمانان از صدر اول غالباً با زرتشتيان به روش اهل كتاب عمل كرده‎اند، يعني مدعي بوده‎اند كه اين آئين در اصل و ريشه يك دين توحيدي و آسماني بوده است و در ادوار بعد، هم چنانكه مسيحيت منحرف شد و به تثليث گرائيد، آيين زرتشتي هم به ثنويت گرائيد. به همين جهت شخص زرتشت نزد ما محترم است.»[4]
2. پرستش آتش؛
جان بي ناس كه يكي از دانشمندان بزرگ تاريخ اديان است در اين زمينه مي‎نويسد: از تشريفات و آداب عبادات و اعمال مذهبي از مذهب اصلي زرتشت چيز مهمي باقي نمانده؛ همين قدر معلوم است كه زردشت رسوم و مناسك آريانهاي قديم را كه مبتني بر اعتقاد به سحر و جادو و بت پرستي بوده و رو به زوال مي‎رفته به كلي منسوخ فرموده است، تنها يك رسم و يك عبادت از زمان زرتشت باقي مانده است و آن چنان كه گفته‎اند وي در هنگام انجام مراسم پرستش آتش مقدس در محراب به قتل رسيد و در هنگام عبادت جان سپرد. ولي بايد دانست كه زرتشت خود آتش را نمي‌پرستيد. و آن عقيده كه پيشينيان و نياكان او درباره اين عنصر مقدس داشته‎اند، وي نداشته است و معتقد است او با آنچه بعدها آتش پرستان اخير عنوان كرده‎اند، اختلاف دارد، بلكه آتش را فقط يك رمز قدسي و نشاني گرانبها از اهورامزدا مي‎دانسته است كه به وسيله او به ماهيت و عصاره حقيقت علوي خداوند دانايي مي‎توان پي برد.[5]
كريستين سن مي‎گويد: در مباحثه‎اي كه يكي از «مغان» با «گيورگيسن» عيسوي كرده چنين گفته است: «ما به هيچ وجه آتش را خدا نمي‎دانيم، بلكه به وسيلة آتش خدا را مي‎ستائيم...»[6].
3. اصول اخلاقي اجتماعي زرتشتيان
رابرت هيوم مي‎نويسد: يك زرتشتي ايده‎آل از نظر بنيان گذار اين دين به اين صورت تصوير گرديده است:
1. كسي كه فقيري را نجات مي‎دهد، اهورا را پادشاه مي‎سازد.
2. رفتار خوب در مقابل افراد خوب، و رفتار بد در مقابل افراد بد و شرور مقرر گرديده است.
3. زندگي و همسرداري مطابق عقل و معاش كاربردي عملي و ضرورت دين است، نه زهد و رياضت كشي.
4. ضابطه‎اي كه از كتاب مقدس زرتشتيان كه در مكالمات پارسايان بيش از همه تكرار شده و به بهترين وجه اصول اخلاق ايشان را نشان مي‎دهد، فرمول زير است: پندار نيك، گفتار نيك، رفتار نيك.
5. در مقابل دشمنان به طور برابر جنگ و در مقابل دوست نيز آنچه دوستان مي‎پسندند انجام بده.
6. تجويز اعمال خشونت در مقابل افراد شرور.
4. ازدواج با محارم در آئين زرتشت
به نظر اكثر دانشمندان و محققان تاريخ شناس و با وجود اسناد و مدارك غيرقابل انكار از گذشته‎هاي خيلي دور تا زمان ظهور اسلام، ازدواج با محارم و نزديكان در آئين زرتشتيان وجود داشته است.
نفيسي در اين باره مي‎نويسد: چيزي كه از اسناد آن زمان حتماً به دست مي‎آيد و با همه هياهوي جاهلانه كه اخيراً كرده‎اند، ‌از بديهيات مسلم تمدن آن زمان است، اين كه نكاح نزديكان و محارم و زناشويي در مقابل اقارب درجه اول حتماً معمول بوده است.[7] آنگاه نفيسي نصوصي كه در كتب زرتشتيان از قبيل دينكرت آمده است و تصريحاتي كه نويسندگان اسلامي از قبيل مسعودي، ابوحيان توحيدي و ابوعلي مسكويه، كرده‎اند، مي‎آورد و سپس به داستان ازدواج قباد با دختر يا خواهر زادة خود و ازدواج بهرام چوبين با خواهر خويش و... اشاره كرده است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مبلغي آباداني، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان.
2. نقبائي، حسام، تاريخ و تعاليم زرتشت.
3. حكمت، علي اصغر، تاريخ اديان.

پي نوشت ها:
[1] . الهامي، داود، ايران و اسلام، انتشارات مكتب اسلام، 1374، ص 67 و 68.
[2] . رابرت ا.هيوم، اديان زنده جهان، ترجمه دكتر عبدالرحيم گواهي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ سوم، 1373، ص 281 و 282.
[3] . همچون ابراهيم پورداوود، دكتر معين و جان بي‎ناس.
[4] . مطهري، مرتضي، خدمات متقابل اسلام و ايران، انتشارات صدرا، ‌چاپ دوازدهم، 1362، ص 201.
[5] . بي‎ناس، جان، تاريخ جامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ هفتم، 1373.
[6] . كريستين سن، آرتور، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه رشيد ياسمي، تهران، چاپ نگين، بي‎تا.
[7] . نفيسي، سعيد، تاريخ اجتماعي ايران، ج 2، ص 39.

برچسب‌ها: 
بازنشر