بهاییت همزاد صهیونیزم

  • 1392/03/30 - 20:46
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائيان سرنوشت خود را گره خورده به سرنوشت اسرائيل دانسته و اين حقيقت توسط رهبران بهائي در کتب و نشريات مختلف بهائيان مورد تصريح قرار گرفته است، در نوشته هائي که از عبدالبها بر جاي مانده است اين موضوع به وضوح قابل درک است او چندين سال قبل از تشکيل دولت اسرائيل سر نوشت صهيونيسم و بهائيان را سرنوشتي مشترک ميداند
بهاییت و استعمار

قدمت روابط صميمانه و همکاري صهيونيست ها و دستگاه رهبري بهائيت از عمري به اندازه عمر اين فرقه برخوردار است ريشه هاي ارتباط و صميميت اين دو غده سرطاني به سالها قبل از تشکيل اين دولت برميگردد  از روزي که بنيانگذاران رژيم صهيونيستي اسرائيل براي غصب سرزمين فلسطين کوشش مي کردند.تا امروز روابط حسنه اي ميان آن دو برقرار بوده است
بن زوي اولين رئيس جمهور اسرائيل هنگامي که هنوز اسرائيل تا تشکيل دولت راه درازي را در پيش داشت ، ملاقات و مذاکرهاي با عبد البهاء، داشته است و از چنين ملاقاتي به خشنودي و رضايت، ياد ميکند [1]، و در شرايطي که اعراب و خصوصاً مردم مسلمان فلسطين با صهيونيسم و انگلستان مشغول مبارزه بودند . بهائيان با انگلستان و يهوديان صهيونيست در فلسطين روابط حسنه اي برقرار  کرده بودند ، زيرا به خوبي ميدانستند که اگر مسلمانان عرب روي کار آيند، و حکومت فلسطين را از دست انگليسيها خارج سازند.

قطعاً با بهائيان به دليل هتک حرمت و نسخ اسلام و دعوي پيغمبري و کتاب جديد و ادعاي خدائي رهبران اين فرقه برخوردي چون ساير بلاد اسلامي خواهند داشت چرا که  تاکنون هيچ يک از جوامع اسلامي جهان وجود بهائيان را تحمل نکرده اند و حاضر به همزيستي با آنان نشده اند.بنا بر اين بهائيان راهي به جز خيانت به مسلمين و خدمت به دشمن آنان  را در پيش روي خود نديدند

بهائيان سرنوشت خود را گره خورده به سرنوشت اسرائيل دانسته و اين حقيقت توسط رهبران بهائي در کتب و نشريات مختلف بهائيان مورد تصريح قرار گرفته است، در نوشته هائي که از عبدالبها بر جاي مانده است اين موضوع به وضوح قابل درک است او چندين  سال قبل از تشکيل دولت اسرائيل  سر نوشت صهيونيسم و بهائيان را سرنوشتي مشترک ميداند
 اينجا فلسطين است اراضي مقدسه است عنقريب قوم يهود باين اراضي  بازگشت خواهند نمود سلطنت داودي و حشمت سليماني خواهند يافت. اين از  مواعيد صريحه الهيه است و شک و ترديدي نداردقوم يهود عزيز ميشود در ظل امر وارد ميشود و تمام اين اراضي باير آباد و دائر خواهد شد تمام پراکندگان يهود جمع ميشوند و ترديدي در آن نيست مقام اعلي به بهترين طرزي ساخته خواهد شد، دعا و مناجات انبياي الهي به هدر نمي رود و وعده هاي الهي تماما تحققخواهد يافت. اسارت و دربدري و پراکندگي يهود مبدل به عزت ظاهري آنها ميشود حتي بحسب ظاهر عزيز خواهند شد [2]
 او  براي عزت اسرائيل و شوکت يهوديان (که بزودي با توسل به غيرانساني ترين ابزارها مردم فلسطين را از سرزمين شان بيرون مي کنند) دعا ميکند و قبل از آن  ميگويد :
 اسرائيل عنقريب جليل گردد و اين پريشاني بجمع مبدل شود، شمس حقيقت طلوع نمود و پرتو هدايت بر اسرائيل زدتا از راههاي دور با نهايت سرور به ارض مقدس ورود يابند « اي پروردگار وعده خويش آشکار  کن و سلاله حضرت جليل را بزرگوار فرما توئي مقتدر و توانا و توئي بينا و شنوا و دانا [3]
دستگاه رهبري بهائيت در دوره حاکميت عثماني ها براي بقا و ماندگاري ناچاربود  از هر گونه مطلبي که باعث حساسيت مسلمين شود خود داري کند و با وسواس و دقت در سرزمين فلسطين به رعايت ظواهر اسلامي بپردازد حضور مستمر عبدالبها در نمازهاي جمعه و جماعت در همين راستا قابل ارزيابي است  ومهم تر آنکه اينفرقه بشدت تبليغي به هيچوجه اجازه تبليغ در سرزمين فلسطين را به ياران و مريدان خود نميداد....و البته اين کتمان و پنهانکاري نمي توانست چندان ادامه پيدا کند بنا براين بهائيت براي تأمين منافع خود و رسيدن به مرحله کنوني بايد بکوشد تا يا انگلستان به استعمار خود در فلسطين ادامه دهد و يا صهيونيسم به عنوان حافظ منافع امپرياليسم انگلستان و ميراث خوار استعمار، روي کار آيند. از اين روي بهائيان و زعمايشان در فلسطين و کشور اسرائيل، به هيچوجه بر خلاف مصالح اسرائيل و صهيونيسم سخني نياوردند و آئيني که مدعي صلح و دوستي است نسبت به صدها هزار آواره فلسطيني و غصب حقوق به هر حال مسلم ساکنان اين آب و خاک هيچگونه همدردي از خود نشان ندادند. در عين حال به تحکيم روابط خود با صهيونيسم پرداختند . شوقي افندي در پيام تبريک نوروز 1329، خطاب به بهائيان اعلام کرد که :
«مصداق وعده الهي به ابناء‌ خليل و وراث کليم ، ظاهر و باهر و دولت اسرائيل در ارض اقدس مستقر شده است» [4]
«لروي آيواس» منشي کل شوراي بين المللي بهائي، در نامه مورخه 3 مه 1954 با کمال افتخار، به ملاقات شوقي افندي با رئيس جمهور اسرائيل اشاره ميکند و  مينويسد:
 «روز دوشنبه 26 آوريل 1954، از براي عالم بهائي، روز تاريخي به شمار ميرود زيرا در اين يوم براي اولين دفعه در تاريخ امر رئيس دولت مستقلي رسماً از مقام مبشر شهيد آئين بهائي و مقام مرکز ميثاق حضرت بهاء الله ديدن نموده، به حضور ولي امر بهائي (شوقي افندي) مشرف گرديد[5]
وشوقي افندي اين افتخار عظيم را  در تلگراف تاريخ 4 مه 1954 م، به محفل بهائيان ايران اين گونه اطلاع ميدهد :
رئيس جمهور اسرائيل به اتفاق قرينه محرمه ميسيس بن زوي بر حسب قرار قبلي ، پس از پذيرائي که به افتخار ايشان در بيت مبارک حضرت عبد البهاء به عمل آمد اعتاب مقدسه را در جبل کرمل زيارت نمودند.  اين زيارت اولين تشرف رسمي است که از طرف يکي از رؤساي دول مستقله از مقامات مقدسه ي حضرت اعلي و مرکز ميثاق حضرت بهاءالله به عمل آمده است [6]
و شوقي افندي همانند ميرزا حسينعلي که در سرسپردگي به سفارت روس و عباس افندي در سرسپردگي به انگلستان، از هيچ کوششي براي جلب رضايت آنان دريغ نداشتند با تمام قوا تصميم گرفت، راه سرسپردگي بهائيت را که اکنون به صهيونيسم ختم شده است با کمال امانت به صهيونيسم و خيانت علني به جهان اسلام و منافع ملي کشورهاي مسلمان ادامه دهد.هيئت بين المللي بهائي حيفا در نامهاي به محفل روحاني ملي بهائيان ايران در اول ژوئيه 1952 رابطه شوقي افندي را با حکومت اسرائيل، به نحوي کاملا سربسته و محرمانه چنين به اطلاع بهائيان رسانيد:
روابط حکومت (اسرائيل) با حضرت ولي امر الله و هيئت بين المللي بهائي دوستانه و صميمانه است و في الحقيقه جاي بسي خوشوقتي است که راجع به شناسائي امر در ارض اقدس موفقيت هائي حاصل گرديده است [7]
بهائيان در توجيه روابط صميمي سازمان رهبري بهائيت (ديروز شوقي و عبدالبهاء و امروز بيت العدل اعظم)با رهبران و سران رژيم نژاد پرست اسرائيل کوشش ميکنند آن را تنها يک تصادف تاريخي معرفي کنند اما اين اسناد   آشکارا ، اهداف مشترک و همسوئي اين نحله استعماري را با اين رژيم به نمايش مي گذارد
حکومت نژاد پرست اسرائيل با اتکا به پشتيباني دول غربي خصوصاً انگلستان.، به بهانه تهيه مسکن براي صهيونيستهاي مهاجر از نخستين روزهاي غصب سرزمين فلسطين دفتري را در تاريخ ستمگري گشود  که نظير آن را کمتر کسي به ياد دارد و بسياري از اين جنايات در زمان تبعيت فرقه ضاله بهائيت در فلسطين اتفاق افتاد و رهبران بهايي و خصوصاً شوقي افندي بي توجه به انبوه جنايات ضد بشري اسرائيل، بعد از استقرار رژيم صهيونيستي تلاش گسترده اي را براي ارتباط عميقتر با اين رژيم آغاز کردند بهائيان در سطوح عالي مديريت خود روابط نزديکي با رؤساي رژيم اسرائيل برقرار کردند که از جمله مي توان به ديدار اعضاي عالي رتبه هيأت بين المللي بهايي با رئيس جمهور در 1 فوريه 1954 و دعوت از وي براي ديدار از اماکن بهايي اشاره کرد که در پي آن رئيس جمهور از اماکن بهايي ديدار کرد و ملاقات مفصلي با شوقي افندي داشت.[8]
ودر پي آن  با افتخار تمام و بدون پرده پوشي  روابط و پيوند استوار دولت اسرائيل با مرکز بين المللي بهائي را به اطلاع ياران ايراني خود رسانده و ميگويد :
در ارض اقدس(اسرائيل) شعائر بهائيت بي پرده و حجاب اجرا مي شود .......و معافيت مقامات بهائيت و توابع آن از ماليات هاي دولت اسرائيل از طرف اولياي امور تصويب گرديد. [9] وي خشنود از امکانات و رفاهياتي است که اسرائيل برايشان فراهم کرده است و مشتاقانه مي گويد :
 دولت اسرائيل وسائل راحتي ما را فراهم کرد [10]
و در حاليکه در اغلب کشورهاي اسلامي شعائر امر بهائي ممنوع اعلام گرديده دولت اسرائيل همه گونه آزادي رابه بهائيان ارزاني داشته حتي آنها را از مالياتهاي گزاف معاف ميکند :
  در ارض قدس شعائر امريه بي پرده و حجاب مجري گشت و تسجيل عقدنامه بهائي  در دوائر حکومتي و معافيت مقامات و توابع آن از رسوم دولت از طرف اولياي امور تصويب گرديد [11]
يکي از نزديکان شوقي به عنايات صهيونيستها اشاره کرده مي گويد :
 «... دولت اسرائيل ... دستور رسمي داده است که ـ بهائيان ـ از کليه عوارض و مالياتها معاف باشند. »البته دامنه حمايتها تنها بدينجا محدود نمي شد بلکه معافيت از ماليات « بعدا شامل بيت مبارک حضرت عبدالبها و مسافرخانه شرقي و غربي نيز گرديد... عقدنامه بهائي به رسميت شناخته شد وزارت اديان قصر مزرعه را تسليم نمود و وزارت معارف اسرائيل ايام متبرکه بهائي را به رسميت شناخت» [12]
عليرغم نياز دولت اسرائيل به کمک هاي مالي ، و در پي جمع آوري اعانات مختلف از يهوديان و دول اروپائي آنقدر بهائيان براي صهيونيست ها ارزش دارند که به خاطرآنهاتمام مصالح ساختماني سنگين قيمت بهائيان را که از ايتاليا براي ساختن مقبره باب و ديگر ساختمانهاي مقر بهائياندر حيفا و عکا وارد ميشود از گمرکي هاي سرسام آور بکلي معاف کند مجله اخبار امري در مقاله اي مينويسد:
 دولت اسرائيل براي مصالح ساختماني مقام اعلي گمرک نمي گيرد  [13]
و خانم روحيه مکسول نيز اين جمله را از خود به يادگار نهاده است :
من ترجيح مي دهم که جوانترين اديان ( بهائيت ) از تازه ترين کشورهاي جهان ( اسرائيل ) نشو و نما نمايد و در حقيقت بايد گفت آينده ما ( يعني بهائيت و اسرائيل ) چون حلقه هاي زنجير بهم پيوسته است [14]

اینها که اشاره شد تنها جزئی از وابستگی بهاییت و اسراییل بهم بود و گوشه ای از ارتباطات این دو فرقه شیطانی را بیان میکرد [15]

 

 

 

پی نوشت :

1.مجله: «اخبار امري»، ارگان محفل ملي بهائيان، ايران، شماره 3 تير 1333هـ . شصص8و9
2.خاطرات حبيب جلد1 صفحه 20
3.خاطرات حبيب جلد1 صفحه 53
4.شوقي افندي، توقيعات مبارکه، ص 290
5.مجله: «اخبار امري» ، شماره 3 تير ماه 1333، ص9
6.مجله: «اخبار امري»، ، شماره 12 فروردين 1332 هـ .ش، ص 13.
7.مجله: «اخبار امري» ، صفحه 16 شماره 5، شهريور ماه 1331 هـ .ش، ص 8 و 9.
8.توقيعات مبارکه ولي امرالله خطاب به احباي شرق، لجنه ملي نشر آثار امري لانگنهاين، آلمان، 149 بديع؛ توقيع نوروز 101 بديع، ص 223.
9.توقيعات مبارکه ؛ نوروز 101 بديع
10.اخبار امري  سال 107 بديع شماره 8 صفحه 2
11.توقيعات مبارکه نوروز 101 بديع صفحه 159
12.سالنامه جوانان بهائي ايران ج ۳ (۱۰۸ ۱۰۹ بديع ) ص ۱۳۰
13.اخبار امري شهريور 1330 شماره 5 ص 11 ستون دوم
14.اخبار امري ديماه 1340 شماره 10، شماره صفحات مسلسل 601، ژانويه 1962
15.به سوی حقیقت علیرضا روزبهانی بروجردی ص 123

 

 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.