تصوف مفهوم مشوش

  • 1392/03/09 - 12:12
در مورد تعريف تصوف و كلمه صوفي، مطالب فراواني وجود دارد و هر کس از زاويه خاصي بدان نگريسته و از آن تعبيري به دست داده است. بايد اعتراف كرد كه هر يك تعريف جامع كه حاوي طريقه ها و روش صوفيه بوده و مورد قبول همگان نيز قرار گرفته باشد، يافت نمي گردد،
فرقه مشوش

در مورد تعريف تصوف و كلمه صوفي، مطالب فراواني وجود دارد و هر کس از زاويه خاصي بدان نگريسته و از آن تعبيري به دست داده است. بايد اعتراف كرد كه هر يك تعريف جامع كه حاوي طريقه ها و روش صوفيه بوده و مورد قبول همگان نيز قرار گرفته باشد، يافت نمي گردد، زيرا تفاوتهاي بسياري در تفصيلات و وقايع تصوف وجود دارد. علاوه بر تحولات و تطورات داخلي كه در نهضتهاي تصوف حادث شده، عكس العمل هاي خارجي و تأثيرات تاريخي كه در محيطهاي گوناگون تصوف اثر گذاشته منجر به اختلافات و انشعابات بسيار و انقساماتي در پايه نظري اين مسلك گرديده است.

گويند: ابومنصور عبدالقادر در بغداد (متوفي 429 هـ)  با توجه به تأليفات بزرگان صوفيه در حدود يك هزار تعريف درباره تصوف و صوفيه و نظريه آنان جمع آوري كرده است[1]. مشايخ صوفيه صدها تعريف براي تصوف و معني صوفي ذكر كرده اند كه بر اين اساس مي توان گفت: تعداد تعريفهاي صوفي بيش از تعداد مشايخ و اقطاب و سران صوفيه در طول تاريخ است زيرا از هر کدام اقطاب و رؤساي اين فرقه چند تعريف درباره تصوف نقل شده است.

عطار در تذكره الاولياء در شرح حال هر كدام از مشايخ و اقطاب صوفيه يك سلسله اقوال و عقائد او را درباره تصوف و تعريف آن ذكر مي كند.

سهروردي در كتاب عوارف المعارف صدها تعريف در ماهيت تصوف و صوفي مي شمارد.[2]

و نيز هجويري در كتاب كشف المحجوب و قشيري در رساله قشيريه يك سلسله تعريف از تصوف به رؤساي صوفيه نسبت داده اند.

و همچنين نيكلسن بعد از مطالعه كتب صوفيه تا اوائل قرن پنجم هجري توانسته است در حدود 87 تعريف گوناگون در مورد تصوف فراهم آورد. وي پس از انتخاب چند تعريف در كتاب صوفيه اسلام مي گويد:

تعريفهاي بسيار در فارسي و عربي از تصوف شده، ولي بعد از همه آن گفته ها بايد گفت كه تصوف را نمي توان تعريف كرد، آنگاه قصه اي را كه مولوي در مثنوي نقل كرده، شاهد آورده است بر اين كه به عقيده صاحب مثنوي هم تعريف كار مشكلي است[3].

بدين ترتيب آشكار مي گردد كه تا چه اندازه تباين و اختلاف در فروع نظريه تصوف وجود دارد و به قول ابو سعيد بن اعرابي صوفي (متوفي 340 هـ) صوفيه قائل به جمع بودند اما صورت اين جمع نزد هر دسته از آنان بر خلاف آنچه در نزد ديگري است، مي باشد. مفهوم فنانيز چنين بوده است و با اين ترتيب در اسماء متفق و در معاني مختلف بودند[4].

خلاصه، با وجود همه اين تعاريف، نتوانسته اند يك تعريف جامعي براي تصوف بيان كنند و خود اين همه اختلافات و مغايرت كه در تعاريف آنها وجود دارد، كاشف از اين است كه هر كدام مفهوم جداگانه اي براي تصوف و صوفي قائل بوده اند.

به قول مؤلف در ديار صوفيان:

آنچه در اين باب نوشته اند به درجه اي مشوش و درهم است كه به خواب پريشان بيشتر شباهت دارد. معجوني است از زهد و پارسائي ولي زهد و پارسائي اغراق آميز از تصورات و فرضهائي راجع به عوالم مابعدالطبيعه تصوراتي كه دماغ هاي مجذوب و متهيج به بار آورده است و خمير مايه آن از تعاليم قرآن گرفته شده و معتقدات اقوام غير عرب از قبيل بودائيان، مانويان، زرتشتيان، صوفيان مسيحي و افلاطوني بدان رنگ داده است و اين مطلب را بايد افزود كه نصهاي قرآني در طريقت آنها به سادگي اصلي خود باقي نمانده و حتي شأن نزول آنها از خاطر رفته و در عوض با يك دقت موشكافانه مطابق روش خود آنها را تأويل و تفسير كرده اند».

همين نويسنده مي افزايد:

«مشايخ در بيان معني تصوف، بسيار سخن گفته اند ولي گفته آنان چيزي را بر ما مكشوف نمي كند، بلكه به قول طلاب قديم همه شرح الاسم است يعني عبارتي در بيان خوبي تصوف نه شرح ماهيت آن»[5].

 

پی نوشت :

[1] - به نقل مقدمه نويس نفحات الانس، توحيدي پور، ص 15.

[2] - عبارت عوارف المعارف: و اقوال المشايخ في ماهيه التصوف تزيد علي الف قول: اقوال مشايخ در تعريف تصوف بيش از هزار قول است.

[3] - عرفان و تصوف، عرفان اسلامي و عرفان التقاطي ص 15 تأليف نگارنده.

[4] - مقدمه نفحات الانس، ص 16.

[5] - علي دشتي، در ديار صوفيان، ص 9، چاپ جاويدان.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.