تاریخ تولدی که شریعتی برای زرتشت رقم زد
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ زمانی که صحبت از زمان تولد و ظهور زرتشت -پیام آور آیین زرتشت- به میان میآید، بهراستی اختلافات و کاوشهای بیفایده محققان و مورخان را نیز به همراه خود به درون بحث میکشاند.
با وجود انبوه کاوشهای پیگیرانه، میتوان گفت که زمان دقیق ظهور زرتشت، بسان چیستانی ناگشوده سبب دلمشغولی و اختلاف نظر پژوهندگان دین و فرهنگ کهن ایران زمین شده است؛ به طوری که امروزه تعداد آراء و نظرهای گوناگون ابراز شده، واقعاً بیرون از حد شمار مینماید. این تنوع و اختلافات و تلاشهای بسیار در مورد زمان ظهور زرتشت را میتوان در نوشته آقای آشتیانی مطالعه کرد. [1] درباره زمان ظهور زرتشت همواره میتوان به این نتیجه رسید که تعیین آن بر مبنای گواهیهای تاریخی نبوده است، بلکه در موارد قابل توجهی، این مساله در چارچوب ایدئالها و پیش فرضهای خاصی گنجانده شده است. نمونهای از این تعیین زمان را میتوان در مورد گفته دکتر شریعتی در بحث زمان ظهور زرتشت مشاهده کرد.
در تاریخ میبینیم که بعد از طی ادوار ادیان بدوی (ابتدایی) در تاریخ جامعههای بزرگ، به یک نوع تقارن بسیار مهم میرسیم. تقارن در بعثتهای بزرگ که در چین.... لائوتسو که فردگرا است و کنفوسیوس که بر خلاف سلف خود جامعه گراست، ظهور میکنند. در هند بودا که بنیانگذار یکی از گستردهترین مذاهب جهانی است در قرن ششم ظهور میکند. زرتشت که در ایران بنیانگذار مذهب معروف است، نیز در اوائل قرن هفتم است. میبینیم که از خاور دور، یعنی از چین که آغاز کنیم و به هند و بعد به ایران برسیم، همه پیامبران بزرگی که ادیان پرنفوذ شرق را بنیان نهادهاند، در قرن ششم و هفتم قبل از میلاد به فاصله بیست، سی سال، و در واقع معاصرِ هم ظهور کرده و مذاهب بزرگ جهان قدیم را پدید آوردهاند. در یونان میبینیم شبه پیامبران و فرزانگان و معلمان اخلاق و حکمت یونانی، که در نزد یونایان به اعتبار و حیثیت پیامبران شرقی هستند، و اوصیای آنانند، سقراط و سایر فرزانگان و حکمای سبعه در قرون چهارم و پنجم و ششم و هفتم پیش از میلاد در یونان میزیسته اند؛ یعنی به فاصله یک و دو قرن پس از ظهور بودا و زرتشت و کنفوسیوس و لائوتسو، و چون تمدن یونان اندکی به فاصله چند قرن بعد از تمدن هند و ایران و چین است، این یک یا دو قرن تأخیر ولادت و ظهور امثال سقراط نسبت به پیامبران شرقی، یک چنین فاصلهای را توجیه میکند.
پس معلوم میشود بزرگترین بنیانگذاران مکتبهای مذهبی و اخلاقی جهان، در شرق و غرب و در تمدنهای بزرگ با هم مقارن و معاصر هم بودهاند و این تقارن نمیتواند تصادفی باشد، برای اینکه وقتی همه مکتبهای مذهبی و فلسفی و اخلاقی جهان را بررسی میکنیم، در طول 5 هزار و 6 هزار و 10 هزار سال تاریخ تفکر و شناختی که داریم، نمیتواند تصادفی باشد که همه بنیانگذاران اساسی به فاصله چند سال یا حداکثر به فاصله یک قرن در شرق و غرب و بین جامعههایی که در آن اوقات با هم ارتباط فرهنگی نداشتهاند، ظهور کرده باشند.... به عقیده من تنها چیزی که توجیه کننده بعثت این بنیانگذاران و رهبران مهم مذهبی و فکر جهان است، یک واقعیت اجتماعی عمیق و عظیمی میتواند باشد که در این دورهها، هم جامعه شرق و هم جامعه غرب، طی تحولات اجتماعی خودشان به این واقعیت اجتماعی و حادثه جبر زمانی رسیدهاند و بعد بین این واقعیت اجتماعی و این مرحله خاص تاریخی و حصول این بعثتهای بزرگ مذهبی یک تقارن بوده و میان همه آنها یک رابطه علت و معلولی وجود دارد. [2]
شریعتی، از جمله دلایل ظهور و قیام این نهضت و مکتبها را این میداند که نظام تمدن و مالکیت، دردها و نیازهای تازهای به جان بشریت میریزد و بعد مصلحانی را به درمان کردن میانگیزد. و زرتشت در آن دوره یعنی سال 660 قبل از میلاد، پاسخی بود به دردها و نیازهای تازه ایرانی. [3]
خلاصه اینکه، شریعتی هم به مانند چندی از مورخین، تاریخ تولد و ظهور زرتشت را 660 قبل از میلاد میداند و دلیل او را میتوان یکسان بودن و یکی بودن تولد و ظهور زرتشت با دیگر افرادی چون لائوتسو و کنفوسیوس و بودا بیان کرد که بنابر نظر نویسنده، اگر تنها دلیل انتساب تاریخ 660 قبل از میلاد برای تولد زرتشت را همین بدانیم، درست نیست. هرچند نباید فراموش کرد که تاریخ ظهور زرتشت بنابر نظر اکثر مورخین و حتی برخی موبدان زرتشتی در ابهام قرار دارد و نمیتوان به مانند شریعتی صرفاً به خاطر اینکه با دیگر رهبران مکتبهای انسان سازی چون لائوتسو و کنفوسیوس و بودا همدوران دانسته شود، زمان ظهور و تولد زرتشت را در این تاریخ قرار داد. برای نمونه سخن موبد اوشیدری در مورد زمان ظهور زرتشت که میگوید: «زمان و قدمت اوستا بسته به تعیین زمان زرتشت (است) که هنوز آن طوری که باید با دلایل تاریخی روشن نشده است.» [4] موارد دیگری هم در مورد این اختلافات وجود دارد. پس به همین راحتی و صرفاً به خاطر پیوند زدن زرتشت با بودا و لائوتسو و کنفوسیوس، نمیتوان تاریخی را برای زرتشت مشخص کرد، که حتی پیامبر بودن او هم بنابر این اختلافات در زمان ظهور و انتساب کردن متن و سرودهای به او در هالهای از ابهام قرار دارد.
پینوشت:
[1]. آشتیانی، جلال؛ زرتشت، مزدیسنا و حکومت، سال انتشار 1381، نشر ص 80 تا 110
[2]. شریعتی، علی، تاریخ و شناخت ادیان، چاپ سوم، ۱۳۶۷، ج 2، ص 93 _95
[3]. همان، ص 202
[4]. اوشیدری، جهانگیر، دانشنامه مزدیسنا، نشر مرکز، چاپ پنجم، سال انتشار ۱۳۸۹، ص 35
دیدگاهها
ناشناس
1395/03/26 - 23:47
لینک ثابت
کلا قرآن و علما هم اشتباه
saman
1395/03/27 - 14:55
لینک ثابت
گرامي نگاهي به مقاله و سپس
korosh
1395/04/11 - 06:28
لینک ثابت
بین متن شما و مقاله ربطی وجود
افزودن نظر جدید