تشکیلات صوفیه

دانش و علم عرفان به معنای حقیقی، علمی است که هیچ کدام از این اعتقادات باطل در آن علم وجود ندارد، البته اگر کسی خود را عارف بداند و معتقد به اعتقادات باطلی همچون بعضی از فرقههای صوفیه باشد او هم مطرود از دین و مذهب خواهد بود، ولی چون علم عرفان در حد خودش مشهور و معروف به چنین اعتقادات فاسدی نیست لذا با تصوف فرق می کند.

چای احمد و چای محمود از جمله منابع اقتصادی این فرقه می باشد . همچنین چاپ مصطفوی و چاپ احمدیه از این فرقه است ذهبیه هم اکنون در دزفول و شیراز فعالیبت زیادی دارند و در سالهای گذشته دست به توسعه فعالیتهای خود زده اند.

از همان آغاز به علل مختلف، سیر و سلوک عرفانی با شیوهها و روشهای گوناگون انجام پذیرفتهاست که این شیوهها و سلیقهها به عنوان طریقت یا سلسله، شناخته شده اند، اسامی برخی از معروف ترین سلسله های مهم تصوف اسلامی به شرح زیر است

یکی از فرقه های منحرف صوفیه، فرقه ای است به نام تسلیمیه که این نام برگرفته از عقیده ی ایشان است.

از فرقه های بسیار گمراه صوفیه، فرقه ای است بنام حالیه که بخاطر پراکنده شدن ایشان و از بین رفتن جمع شان، اطلاعات اندکی از احوالات ایشان در منابع موجود است.

بعد از ملا سلطان فرزندش نورعلیشاه به قطبیت رسید و این امر باعث شد که عده زیادی اعتراض کنند و این فرقه به فرق مختلف تبدیل شود

یکی از سلاسل صوفیه، سلسله ای است به نام حبیبیه که از سلسله ی شاذلیه منشعب شدند.

برعکس آنچه که اقطاب و بزرگان تصوف میگویند و خود را از سیاست جدا میدانند تصوف از تحولات سیاسی به وجود آمده و نوزاد شیطان است.

در اینجا با نقدی کوتاه بر فرقه اویسیه بیان میکنیم که انحراف فرقه های تصوف به حدی است که یک مربی بدنسازی قطب میشود!

با اندک مطالعه ای در سیر تکامل و اعتقادات تصوف خواهیم دانست که تصوف راهی شیطانی به سوی حقیقت است.

از سفارشات اسلام این است که در مواردی که علم به قضیه ای ندارید، در مقابل آن سکوت کنید.

از آنجا که گنابادیه به اتصال سلسله اقطاب خود متعصبند و به آن می بالند اما غافلند از آنکه انشعابات متعددی در سلسله اقطاب خو بر اساس قدرت طلبی صورت گرفته است.

در ادامه معرفی اقطاب صوفیه گنابادی و اتفاقات مهم دوران هر کدام و ادعای انتساب بزرگان علمای متشرعه از جمله سید بحر العلوم به این فرقه،اقدام به بیان حقایقی می نماییم.

روسای صوفیه با تمام قوا می کوشند که خود و هواداران خود را یک طبقه عالی و ممتاز اجتماع معرفی کنند, خود را اهل یقین, اهل دل, اهل معنی و دیگران را اهل ظاهر, و قشر بی مسلک قلمداد می کنند.