خشونت بابیت
کیانوش ایقانی از مدیران دانشگاه زیرزمینی بهائیت اعتراف کرد: بنا به گفته ولیامر بهائی، فرقه ما هم به دنبال تشکیل حکومت و رسیدن به عصر طلایی هست؛ فقط تفاوت ما با شیعه در این است که شیعه در ایران با زور به حکومت رسید و ما با انتخاب عمومی به این هدف میرسیم

علیمحمد شیرازی پیش از مرگ، کتاب «بیان» را به صورت ناقص، در نسخ اسلام نوشت. بنابر احکام کتاب بیان، هرکس که دین بابی را نمیپذیرفت باید گردنش قطع میشد، خانهاش ویران، وطنش اِشغال و تمام کتابهای غیربابی سوزانده میشد.

از آنجا که پیامبرنمای بهائیت با دیگر مدعیان جانشینی باب سر سازش نداشت، دولت عثمانی به ناچار برای کنترل رفتاریهای خشونتبار آنها، پیروان حسینعلی (بهائیان) را به عکا (در فلسطین اشغالی) و برادرش صبح ازل (ازلیها) را به قبرس تبعید کرد.

منطق بابیها بر اساس نوشتههای باب، قتل عام مخالفین، نابودی اماکن و سوزاندن کتابها بود و پیروان باب سه جنگ داخلی را به کشور تحمیل کردند. جنگ قلعه طبرسی (1265 ه.ق)، جنگ نیریز (1266 ه.ق) و جنگ زنجان (1266 و 1267 ه.ق).
تشکیلات بهائیت تلاش دارد تا طاهره، زن بابی را به عنوان الگو و اسطوره خود؛ برای جامعه امروز ما معرفی کند! ...
اما واقعاً طاهره یا همون قرة العین کی بوده؟
عرفان ثابتی در مصاحبه با اینترنشنال مدعی شد که ناصرالدین شاه به دلیل سرکوب بابیها و ایدههای متمدنانه، مفید و لطیف بابیت، مورد سرزنش اندیشمندان بوده.

آیت الله محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث، نقش بسیاری در هدایت مردم و مبارزه با افکار انحرافی شیخیه و بابیه ایفا نمود. این عالم جلیل القدر سرانجام به دست بابیان کور دل در خانهی خدا (مسجد) به شهادت رسید. اما هرچند مورخین بهائی درصدد انکار نقش بابیان در شهادت ایشان هستند، ولی اعترافات آنان حکایت از نقش مستقیم بابیت در این جنایت دارد.

پیشوای بابیت، پس از خروج از اسلام و ادعای آوردن دینی جدید، دستور به قتلعام و برخورد شدید با مخالفین خود صادر نموده است. اما به راستی مگر عبدالبهاء دینی که سبب کشتار شود، نبودش را بهتر ندانسته است؟! از طرفی ثمرهی این قتل و جنایات توسط بابیان و سپس نسخ چندسالهی آن به وسیلهی بهائیت چه بوده است؟!