مکاتب اهل سنت
عبدالحمید میگوید ندادن مسئولیت به زنان تبعیض است؛ هیچ دلیلی از دین بر این امر وجود ندارد؛ اولین پاسخی که به او داده میشود این است که بسیاری از فقهای شیعه، معتقدند ولایت داشتن زنان بر مردان، مخالف برخی آیات قرآن است و یکی از شرایط حاکم و قاضی، مرد بودن است.
عبدالحمید ورود نیروهای مسلح در مقابله با بدحجابی را صحیح ندانست و گفت: «نیروهای مسلح باید از تمامیت ارضی و امنیت و مرزهای کشور حفاظت کنند». در پاسخ میگوییم که وظیفه نیروی انتظامی، مقابله با ناامنیها است؛ یکی از ناامنیها، ناامنی اخلاقی است که نیروی انتظامی مجری مقابله با بدپوششی شده است. نیروی انتظامی، یکی از 3 ارگان زیرمجموعه نیروهای مسلح است و وظیفه مقابله با تهدیدهای بیرونی و خارجی، غالباً بر عهده ارتش و سپاه است.
عبدالحمید گفت: «بعضی از ارکان دین ترک شدهاند؛ نماز و زکات و روزه، از ارکان دین و از پوشیدن سر مهمتر هستند؛ اما حساسیت زیادی روی موضوع حجاب دارید». باید گفت که این نکته توقع منطقی است که مسئله مهمتر، توجه ویژه و بیشتری میطلبد؛ اما اولویت درست کنیم و بگوییم اول با اختلاس، روزهخواری و ... که مهمترند باید برخورد شود، سپس زنان به رعایت حجاب الزام گردند، منطق صحیحی نیست. این مسائل مقابل هم نیستند بلکه باید برای هر دو فکر شده، هر دو پیگیری و اجرا شود.
عبدالحمید گفت: «موضوع «گشت ارشاد» و درگیری با بانوان و زنان، بسیار دردآور و نگران کننده است؛ «عفت» و «حجاب»، یک مسئله شرعی و از دیدگاه اهلسنت هم واجب است، اما کشاندن آن به خشونت، درست نیست». در پاسخ گفته میشود این طرح بسیار با مهربانی و از روی دلسوزی در حال اجرا است؛ نه خشونتی در کار است و نه لمس نامحرم! همان طور که اگر در جرائم رانندگی اعمال قانون شود، خردهای به پلیس گرفته نمیشود، در این اعمال قانون جهت بدپوششی و قانون پوشش حداقلی نیز همین گونه است.
عبدالحمید به مسئولین پیشنهاد میدهد که مشکل اقتصادی نیاز به مشورت دارد و مسئولین باید مانند صدر اسلام، حرف مردم را بشنوند و با آنها مشورت کنند؛ در حالی که با مروری بر تاریخ اسلام، خلاف این گفته ثابت میگردد و خلفای اهلسنت اهل مشورت با صحابه و مسلمانان نبوده و برخی از آنان با منتقدین با خشونت برخورد میکردند.
علاوه بر علما و محدثین شیعه، علمای اهل سنت نیز به بررسی ابعاد و شخصیت آسمانی امام صادق (ع) پرداخته اند. آن فضیلتی که بیش از همه در منابع اهل سنت به آن پرداخته شده، علم الهی حضرت (ع) و گسترش آن در بین تمام مسلمانان است. اذعان بزرگان اهل سنت همانند ابوحنیفه به افقهیت و اعلمیت حضرت نشان از بهره گرفتن علمای اهل سنت از دریای علم الهی امام (ع) است.
عبدالحمید در توصیههای اخلاقی خود در ماه رمضان، به پیروانش سفارش میکند که برای احقاق حق خود از طریق مراجعه به دادگاه اقدام کرده و اگر نتیجه نداد، حداقل از اموال طرف مقابل خود بردارید و گروگانگیری وجهه زیبایی ندارد. کسی که برای مال یا باجگیری، انسانها را به گروگان میبرد، بویی از انسانیت و اخلاق اسلامی نبرده است.
عبدالحمید در انتقاد به حکومت، سفارش کرده با همه مخالفان خود گفتگو کنید؛ زیرا پیامبر صلیاللهعلیهوآله با ابوجهل و ابولهب گفتگو کرده، سخن آنان را میشنید؛ باید گفت تا جایی که در تاریخ آمده، آنها سخن حضرت را میشنیدند و نمیپذیرفتند؛ اگر جایی هم آنها سخنی داشتند، آیه قرآن نازل شده و خطاب به حضرت میفرماید به آنها بگو کلام شما قابل پذیرش نیست یا اینکه یکی از ما دو گروه بر حقّیم.
عبدالحمید با اشاره به آیه قرآن میگوید: مساجد از آنِ خدا هستند و در تمام دنیا دارای حرمت هستند؛ مسجد مکی، مسجدی ارزشمند و مایه عزت است، برای مخارج آن کمک کنید! میگوییم: درست است که خداوند به آبادکردن مساجد فرمان داده است، ولی مسجد مکی، مسجدی معمولی نیست و در زمره مساجدی است که میان مسلمانان تفرقه ایجاد کرده و هر هفته در آن با حکومت اسلامی مخالفت صورت میگیرد.
عبدالحمید در انتقاد از نظام اسلامی گفت: عملکرد غیر صحیح مسئولین، باعث بدبینی مردم نسبت به اسلام شده و به مردم سفارش کرد که به دین بدبین نشوید. او گرویدن مردم عالم به اسلام را، اثر دیدن اخلاق اسلامی صحابه عنوان کرد؛ در حالی که در تاریخ آمده است، اخلاق اسلامی در فتوحات نشان داده نشد و مردم بین معارف اسلام و عملکرد صحابه تفکیک قائل شدند.
عبدالحمید گفت: گرویدن مردم عالم به اسلام، اثر دیدن اخلاق اسلامی صحابه بود؛ در حالی که در تاریخ آمده است، اخلاق اسلامی در فتوحات نشان داده نشد و چهره زیبایی از دین به دنیا ارائه نگردید، بلکه معارف اسلامی بود که باعث جذب به دین شد.
عبدالحمید در انتقاد به حکومت، سفارش کرده است که با همه مخالفان خود گفتگو کنند؛ این توصیه پس از عملیات تروریستی بلوچستان، دفاع عبدالحمید از جنایتکاران را نشان میدهد. مطابق روش امیرالمؤمنین علیهالسلام جایی برای گفتگو با این افراد نیست و باید به سزای عملشان برسند.
عبدالحمید به این قاعده اشاره میکند که علما، رهبران و مسئولان جامعه در هر جای دنیا، دنبال منافع مادی بروند و به فکر اقتصاد خود و اطرافیانشان باشند، فاتحه اقتصاد و معیشت مردم خوانده میشود. با بررسی تاریخ میفهمیم که وی از شیوه حکومت خلفای اهلسنت انتقاد میکند و این توصیفات به سیره رهبران و سردمداران انقلاب اسلامی، شباهت ندارد.
عبدالحمید گفت: تعیین امیرالمؤمنین و خلیفة المسلمین از طرف خداوند، به عنوان حق مردم قرار داده شده است. این سخن، مخالف آیات قرآن، سیره و سنت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بوده و در هیچ نصی در معارف دینی، چنین قاعدهای بیان نشده و اتفاق پس از رحلت حضرت در زمینه خلافت، انحرافی در اسلام بود.