عبدالحمید در موضع عالم بیعمل
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید که سال گذشته با اغتشاشات کشور همراهی میکرد، هر هفته با سخنان خود، عدهای از اهلسنت را تهییج کرده و به خیابان میکشاند تا شعارهایی علیه نظام سر دهند. او در آخرین اظهارات خود گفته است: «اخیراً برخی تحرکاتی داشتند و میخواستند جریان جمعه خونین و مشکلات را به نحوی حل کنند؛ درحالیکه الله تعالی برای حل هر موضوع و مشکل، دروازهای گذاشته است. الله تعالی توصیه کرده وقتی میخواهید به منزلی وارد شوید، از درب آن وارد شوید، از پنجره وارد نشوید. اگر ما از راه آن وارد شویم، میتوانیم موفق بشویم».[1]
عبدالحمید سخنانی گفته که یا از بیاطلاعی و یا از روی لجاجت اوست! تلاش نظام برای حل این مشکل، راه حل اسلامی آن است، اما وی یکسال است به خونخواهی آنان، هر هفته سخن میگوید و اصرار دارد که باید عاملان این واقعه، قصاص گردند. این درحالیست که طبق قانون اسلام، برای عاملان این جریان، حتی بر فرض خطا کردن، حکم قصاص جاری نخواهد شد و نهایتاً دیه آنان از بیتالمال پرداخت میگردد.[2]
عبدالحمید تلاشهای نظام در این یکسال را برای حل مشکل، نادیده گرفته و میگوید: «وقتی میخواهید به منزلی وارد شوید، از درب آن وارد شوید، از پنجره وارد نشوید»، اما خود در انتخاب مذهبش از این سفارش تبعیت نکرده و از درب علم نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله وارد معارف اسلام نشده است. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «انا مدینة العلم و علی بابها، فمن أراد المدينة فليأت الباب.[3] من شهر علم هستم و علی علیهالسلام درب آن؛ هرکه اراده ورود به شهر را دارد، از درِ آن داخل شود». صحت این حدیث که از طریق امیرالمؤمنین، ابنعباس و جابر بن عبدالله در کتب اهلسنت نقل گردیده و توسط علمای اهلسنت مورد تأیید قرار گرفته است.[4]
مناوی در توضیح حدیث مینویسد: «پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، شهر جامع معانی دین است و ناچار برای این شهر دری باید باشد و خبر داده شده است که آن در، امیرالمؤمنین علیهالسلام است. هرکس راه او را أخذ کند، داخل شهر شده و کسیکه از این راه به خطا رود، در راه هدایت به خطا رفته است و بر اعلمیت امیرالمؤمنین علیهالسلام، موافق و مخالف، دوست و دشمن شهادت میدهند».[5]
بنابراین میتوان از عبدالحمید (که سفارش میکند، هر چیزی راهی دارد و باید از راه آن وارد شویم)، پرسید که چرا برای ورود به معارف ناب اسلامی، از راه آن وارد نشده است؟! او که در جایگاه علما قرار گرفته، چرا به سخنی که میگوید، عمل نمیکند تا مورد نکوهش خداوند قرار نگیرد؟![6]
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در 31 شهریور 1402.
[2]. «عبدالحمید وکیل مدافع کشتگان مهر ماه زاهدان»
[3]. المستدرك، حاكم نيشابوری، ج3، ص126-127.
[4]. حاکم نیشابوری این حدیث را با سند ابنعباس صحیح دانسته و با سند جابر را شاهد آن و صحیح میداند. ابنحجر عسقلانی میگوید: «این حدیث طرق کثیری دارد و سزاوار نیست آن را جعلی بدانیم». سيوطی حدیث را بسیار حسن میداند. متقی هندی میگوید: «من ابتدا حدیث را حسن میدانستم، با بررسی کلام علما این حدیث نزد من از مرتبه حسن به مرتبه صحیح ارتقا پیدا کرد». فتنی و مناوی میگویند: هر کسی حکم به کذب این حدیث داده، خطا کرده است. ملاعلی قاری هم نظرات علماء را نقل کرده و غماری هم حدیث را صحیح دانسته است. «پیامبر شهر علم و امیرالمؤمنین درب آن...»
[5]. فيض القدير شرح الجامع الصغير، مناوی، ج3، ص61.
[6]. «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا ...»؛ [جمعه/5] «وصف حال آنان که علم تورات بر آنان نهاده شد (و بدان مکلف شدند) ولی آن را حمل نکردند (و خلاف آن عمل نمودند) در مثل به الاغی مانَد که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد) ...».
افزودن نظر جدید