تحریف ولایت امام سجاد (ع) به بهانه قطبیت

  • 1400/06/16 - 11:56
مصطفی آزمایش شیخ ماذون فرقه گنابادی در سخنای مدعی شد که حتی امام سجاد (ع) نیز برای امامت خویش نصی نداشت. لذا مجبور شد در مجادله‌ای که با محمد بن حنفیه داشت، کار را به محاکمه با حجرالاسود بکشاند. درحالی‌که امامت یک مقام الهی و منصب ربانی است، مسئولیت اعطاء آن تنها به‌دست خداوند متعال است و ادله و نصوص فراوانی بر امامت امام سجاد (ع) وارد شده است.
تحریف ولایت امام سجاد (ع) به بهانه قطبیت

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مصطفی آزمایش بزرگ‌ترین مخالف قطبیت سید علیرضا جذبی است که تا به امروز حاضر به بیعت با ایشان نشده است، زیرا معتقد است که جذبی دارای نص صریح صحیحی برای قطبیت نیست. آزمایش به سخنرانی‌ها و کلیپ‌هایی که در آن‌ها نورعلی تابنده به جانشینی جذبی اشاره کرده است نیز اشکال وارده کرده و معتقد است که نورعلی تابنده اختیار و اراده آزاد کافی برای تعیین جانشین نداشته است.

مصطفی آزمایش در تحریفی آشکار ادعا می‌کند که این مسئله برای برخی از ائمه اطهار (علیهم السلام) اتفاق افتاده است و بعضی از ائمه اطهار (علیهم السلام) دارای اختیار و اراده کافی برای تعیین جانشین نبوده‌اند، درنتیجه برخی از ائمه اطهار (علیهم السلام) نصی برای امامت خویش از امام قبلی نداشتند. وی در این‌باره می‌گوید: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وقتی حضرت علی (علیه السلام) را اعلام می‌کنند که صاحب ولایت هستند، با اختیار و آزادی این را اعلام می‌کنند. امام حسین (علیه السلام) هم در مقابل یزید سفّاک دجال طاغوت، یا مجبور می‌شود با یزید بیعت کند یا شهادت سرخ را انتخاب کند. که ایشان شهادت سرخ را انتخاب می‌کند. پس وقتی سر راه ایشان را می‌گیرند و آزادی ایشان را سلب می‌کنند و می‌خواهند یک امر را به اجبار به ایشان تحمیل کنند، شرایط عوض می‌شود و آن شرایط زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیست. این دو نفر جناب محمد بن حنفیه و امام سجاد (علیه السلام) بر سر امر ولایت، باهم بحثشان می‌شود و چون هرکدام برداشت خودشان را از آن وضعیت می‌کنند، همین امر باعث می‌شود که مسئله را به حجرالأسود می‌کشانند. خوب اگر نصی وجود داشت که خوب می‌فرمودند این هم نص.» [مصطفی آزمایش،]

وی مدعی است که چون امام سجاد (علیه السلام) برای امامت خویش نصی نداشت. لذا حضرت، مجبور شد در بحثی که محمد بن حنفیه در این‌باره با وی داشت، کار را به محاکمه با حجرالأسود بکشاند. در حالی وی ادعا می‌کند که نصی برای امامت حضرت سجاد (علیه السلام) وجود نداشته است که امامت، یک مقام الهی و منصب ربانی است و مسئولیت اعطاء آن، تنها به دست خداوند متعال است. بر اساس ادله فراوانی خداوند نیز این منصب را پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ۱۲ نفر از برگزیدگان اولیایش مرحمت فرموده است و خود، اسامی آنان را به پیامبرش اعلام نموده و حضرت آن را به‌صورت مکرر به گوش مردم رسانیده است.

روایات و ادله فراوانی، اسامی مبارک این دوازده نفر را دربر دارد که در کتب روایی موجود است. اسم مبارک حضرت علی بن حسین (علیه السلام) پس از اسم مبارک پدرش حضرت امام حسین (علیه‌السلام) در تمام این نصوص دیده می‌شود. [1] از آن جمله حدیث لوح است که اسم زین‌العابدین (علیه‌السلام) پس از حضرت امام حسین (علیه‌السلام) است. «... أوّلهم علی سیّد العابدین وزین أولیاء الماضین». [2] ازنظر شیعه امامیه تعیین امام باید به عبارت صریح و روشن باشد و جای هیچ تردیدی را باقی نگذارد و درباره امامت امام زین‌العابدین علیه‌السلام، نصوص و روایت صریح به تواتر رسیده است که ما به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، اوصیا و جانشینان بعد از خود را دوازده تن مشخص کرده و از ایشان به‌صراحت نام برده است که از آن جمله امام زین‌العابدین است و نصوص فراوانی در این باب رسیده است. [3]

همچنین زمانی که حضرت علی (علیه السلام) در آستانه وفات قرار داشت به پسرش امام حضرت حسن (علیه السلام) وصیت کرد و او را امام بعد از خود معیّن کرد و مواریث انبیاء را به او سپرد و پسرانش امام حسین (علیه السلام) و محمد بن حنفیه و تمام اولاد خود و سران شیعه را بر آن گواه گرفت و به امام حسین (علیه السلام) فرمود: همانا تو بعد از برادرت حسن، امام و رهبر مردمانی و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) به تو فرمان می‌دهد که مواریث را پس از خود به پسرت زین‌العابدین (علیه السلام) بسپاری که او حجت بعد از توست و آنگاه دست زین‌العابدین (علیه السلام) را که هنوز طفلی بود گرفت و فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) تو را موظف می‌کند که امامت را بعد از خود به پسرت محمدباقر بسپاری و از طرف رسول خدا و از جانب من به او سلام برسانی. [4] همه این روایات همان نصی است که مصطفی آزمایش به دروغ، منکر وجود آن برای امامت امام سجاد (علیه السلام) می‌شود.

پی‌نوشت:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الحجه
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ناشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۸ ق، ج ۱، ص ۵۲۷ و ۵۲۸
[3]. خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، ص ۱۴۴
[4]. هلالی عامری، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص ۳۶۲

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.