قتل ابن ملجم، به جهت کفر او

  • 1400/02/19 - 12:56
ماوردی می‌گوید: ابن‌ملجم، مفسد فی الارض است؛ او کشتن امیرالمؤمنین را حلال دانست و با این حلال دانستن، کافر شده است؛ چون کسی‌که کشتن امام عادل را حلال بداند، کافر است و امام حسن (علیه‌السلام) او را به خاطر کفرش کشت، نه از باب قصاص؛ مفسد فی الارض باید کشته شود و نمی‌توان از او گذشت.

ابوالحسن ماوردی، از فقهای شافعی قرن پنجم هجری، در بحث فقهی خود درباره قصاص این‌گونه می‌گوید:
قصاص حقی است که می‌توان برای گرفتن این حق، نایب گرفت و قابل تقسیم به قصاص و دیه نیست، بلکه دیه، جایگزین آن است. هنگامی‌که قصاص حق چند نفر می‌گردد، مانعی ندارد که یک نفر این حق را بگیرد؛ مثل زمانی که مقتول وارثی ندارد، که در این هنگام، گروهی از مسلمانان، قاتل را قصاص می‌کنند، و یا امام (حاکم) به تنهایی این حق را می‌گیرد.
قصاص هنگامی‌که حق یک گروه می‌شود، بعضی از آن گروه، نمی‌توانند قصاص بخواهند و باقی افراد دیه بخواهند؛ چون نفس، دو بدل دارد: یا قصاص و یا دیه؛ بنابراین اگر همه صاحبان حق، بالغ و رشید باشند، می‌توانند بر یکی از این دو بدل توافق کنند.
این‌که در آیه قصاص، (آیه 178 و 179 سوره بقره) انجام قصاص را به یک نفر نسبت داده، انجام آن بر ولی دم حمل می‌شود.
ماوردی پس از این بحث فقهی در مورد شهادت امیرالمؤمنین و قصاص قاتل ایشان توسط امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) بحث می‌کند و می‌گوید طبق این بحث، چرا امام حسن (علیه‌السلام) به تنهایی حکم قصاص را جاری کرد؟!
وی در جواب به این سؤال این‌گونه می‌گوید:
اگر گفته شود ممکن است در بین شریکان بالغش (از اولیاء دم) کسی باشد که به ایشان اجازه قصاص نداده باشد؛ (چون امیرالمؤمنین هنگام شهادت، طبق حکایت مورخین 16 پسر و 16 دختر داشتند) در جواب همان را می‌گوییم که به سؤال دیگر در این زمینه جواب می‌دهیم و آن سؤال این است که چرا برای قصاص، منتظر بالغ شدن ورّاث نابالغ نشدند؟
ماوردی دو جواب برای قصاص قاتل امیرالمؤمنین توسط امام حسن (علیه‌السلام) ذکر می‌کند:
اول این‌که قتل توسط ابن‌ملجم، تلاش در انجام فساد بوده است؛ چون قتل امام عادل، فساد در زمین است و مفسد فی الارض باید کشته شود و نمی‌توان از او گذشت؛ پس در این مورد اجازه گرفتن از ورثه لازم نیست.
جواب دیگر این‌که ابن‌ملجم کشتن امیرالمؤمنین را حلال دانست و با این حلال دانستن کافر شده است؛ چون کسی‌که کشتن امام عادل را حلال بداند، کافر است و امام حسن (علیه‌السلام) او را به خاطر کفرش کشت، نه از باب قصاص.
از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که امیرالمؤمنین را از خواب بیدار کرد، در حالی‌که باد او را خاک آلود کرده بود، خطاب به ایشان فرمود: ای ابوتراب! برخیز؛ سپس فرمود: آیا شقی‌ترین اولین و آخرین را می‌شناسی؟! امیرالمؤمنین عرض کرد: خدا و رسولش عالم‌ترند. پیامبر فرمود: شقی‌ترین اولین، پی کننده شتر حضرت صالح بود و شقی‌ترین آخرین کسی است که ریش تو را از خون سرت خضاب کند.
ممکن است امام حسن (علیه‌السلام) از این حدیث، و حلال دانستن خون امیرالمؤمنین در اعتقاد ابن‌ملجم، کفر او را برداشت کرده باشد و به این دلیل او را کشته باشد.[1]

از جواب‌های ماوردی به این قضیه، مطالب و نکاتی برداشت می‌شود:
- پذیرش و صحیح دانستن این حدیث توسط ماوردی.
- قاتل امیرالمؤمنین شقی‌ترین افراد آخرالزمان است؛ بنابراین کسی‌که او را زاهد و عابد بخواند، اگر مغرض و مبغض امیرالمؤمنین نیست، ظاهربین است و سخنانش اعتباری ندارد.
- ابن ملجم کافر است.
- ابن ملجم مفسد فی الارض است و باید کشته می‌شد و نمی‌‌شد او را عفو کرد.

پی‌نوشت:

[1]. الحاوی الکبیر، ماوردی، دار الكتب العلمية، بيروت، ج12، ص103. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.