دیدگاه عالمان شیعه درباره‌ی حقیقت ایمان و اسلام

  • 1399/04/11 - 18:04
شیخ مفید ایمان را تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به طاعات می‌داند؛ سید مرتضی، شیخ طوسی، فاضل مقداد، لاهیجی و جمع کثیری نوشته‌اند ایمان، عمل قلبی و کار دل است و اقرار زبان ضرورتی ندارد؛ خواجه نصیرالدین طوسی و شهید ثانی معتقدند ایمان و اسلام واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از آن است.

عالمان شیعه، ایمان حقیقی را به معنای اعتقاد قلبی به آموزه‌های پیامبر اکرم و دوازده امام معصوم می‌دانند. آن‌ها ایمان را شرط لازم برای مرجع تقلید، امام جماعت، قاضی، و ... دانسته‌اند، بنابر نظر بیشتر فقها، ایمان نمی‌تواند تقلیدی باشد. متکلمان شیعه، لازمه ایمان را علاوه بر باور به توحید، نبوت پیامبر اکرم، عدل الهی، معاد، باور به امامت ائمه معصومین بعد از پیامبر دانسته‌اند. ایمان طبق برخی از آیات قرآن، متفاوت از اسلام و در مرتبه‌ای بالاتر از آن است. لذا همین ایمان قابلیت کم و زیاد شدن دارد و هیچ کسی را نیز نمی‌توان با اکراه و اجبار به ایمان رساند. عالمان شیعه بر این عقیده‌اند که اسلام، اعم از ایمان است و بر این اساس هر مؤمنی مسلمان دانسته می‌شود، اما هر مسلمانی لزوماً مؤمن نیست، با این حال برخی از عالمان شیعه معتقدند که ایمان و اسلام واقعی یکی است و در کتب خود این‌گونه نوشته‌اند.
مثلاً شیخ مفید ایمان را تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به طاعات می‌داند، لذا امامیه اتفاق نظر دارند بر این‌که اسلام غیر از ایمان است، چه هر مؤمنی مسلمان است، اما هر مسلمانی مؤمن نیست و این دو کلمه در لفظ و معنا تفاوت دارند.[1]
و سید مرتضی، شیخ طوسی، فاضل مقداد، لاهیجی و جمع کثیری دیگر از عالمان شیعه، در کتاب‌های خود نوشته‌اند و معتقدند که ایمان، عمل قلبی و کار دل است و بر این اساس، ایمان همان اعتقاد قلبی به خدا، پیامبر و وحی است و مؤمن کسی است که با قلب خود معتقد باشد و اقرار زبان ضرورتی ندارد.[2]
و خواجه نصیرالدین طوسی و شهید ثانی معتقدند که ایمان و اسلام واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از  آن است، لذا بر این اساس، کسانی‌که اسلام ظاهری دارند، لزوماً مؤمن نیستند، اما همه مؤمنان مسلمان نیز هستند.[3]
از عالمان معاصر نیز، علامه طباطبایی می‌نویسد: «اسلام و ایمان درجاتی دارند و رسیدن به هر مرتبه از اسلام، شرط رسیدن به مرتبه بعدی از ایمان است، چنان‌چه نخستین مرتبه اسلام، پذیرش ظاهر اوامر و نواهی الهی است و پس از آن، اولین مرتبه ایمان است که اعتقاد قلبی و باور به مضمون شهادتین است و به انجام احکام فرعی اسلام منجر می‌شود.»[4]

پی‌نوشت:

[1]. اوائل الامقالات، شیخ مفید، دارالمفید، بیروت، لبنان، ص15.
[2]. الذخیره فی علم الکلام، سید مرتضی، جامعه مدرسین، قم، ایران، ص536-537.
[3]. قواعد العقائد، خواجه نصیرالدین طوسی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ایران، ص142-143.
حقائق الایمان، شهید ثانی، مکتبه آیه الله مرعشی نجفی، قم، ایران، ص120-121.
[4]. المیزان، علامه طباطبایی، بنیاد علمی فکری علامه، تهران، ایران، ج1 ص301-303.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.