مخالفت شیعه با اهل سنت، تهمتی دیگر از محمد بن عبدالوهاب به شیعه
بنیانگذار فرقه وهابیت، محمد بن عبدالوهاب، در جای جای تالیفات و تصنیفات خود ادعاهای بیاساس و تهمت و دروغهای پوچ و باطلش را نسبت به شیعیان بیان میدارد و یکی از آن ادعاهای نادرست او مبتنی بر این سخن است که میگوید شیعیان با اهل سنت در بسیاری از سنتها و عقاید دینی به مخالفت برخاستهاند، و این در حالی است که اهل سنت در اکثر موارد با سنت پیامبر مخالفت کرده و از سنتِ افرادی پیروی کردند که در دین بدعت نهادهاند، و با اقرار و اعتراف صریح خود میگویند که این اهل سنت است که با سنت نبوی مخالفت ورزیدهاند تا شیعه.
محمد بن عبدالوهاب در فصلی از کتاب خود با عنوان «مخالفتهم اهل السنه» یعنی مخالفت شیعه با اهل سنت، مینویسد: «شیعیان اصل نجات را در این میبینند که با اهل سنت و جماعت مخالفت کنند، به رغم اینکه سنیان بر مذهب رسول خدا و صحابهاند، از اینرو هر چه اهل سنت انجام دهند را ترک میگویند و هر چه را که سنیان انجام ندهند را انجام میدهند، اما نتیجه مخالفت آنها خروج مستقیم از دین است و شیطان ایشان را فریب داده و در گمراهی روزگاری دراز را میگذرانند در حالیکه پیامبر فرمود: «فرقهی نجات یافته، سواد اعظم، (مذهب اهل سنت) است که من و اصحابم بر آن هستیم...»[1] در ردّ این سخن او، علمای اهل سنت اینگونه اعتراف کردهاند:
ابن تیمیه مینویسد: «برخی از فقها اعتقاد دارند اگر بعضی مستحبات نشان شیعه باشد، باید حتماً ترک شود... اما اگر انجام بدهد، مشابه شیعه شده و سنی از رافضی شیعه، تشخیص داده نمیشود. مصلحت تشخیص از آنان مهمتر از مصلحت مستحب است.»[2] و شعرانی در بحث اعتقادی به نقل از کتاب عالم سنی شافعی میگوید: «سنت در قبر، تسطیح آن است که اولی بر قول راجح مذهب شافعی است، ابوحنیفه و مالک و احمد بن حنبل گفتهاند: بالا آوردن اولی است، چون تسطیح نشانهی شیعه گشته است.»[3] لذا میبینیم که اهل سنت معترفند که سنت در قبور، تسطیح است، اما به پیروی از امویان که قبر پیامبر را مسطح بود، بالا آوردند و سنت را تغییر دادند و قبر را بالا میآوردند.
زمخشری نیز از عایشه نقل میکند که پیامبر در دست راست خود انگشتر میکرد، وقتی وفات کرد در دست راست انگشتر داشت، دیگران نقل میکنند که خلفا هم به تبعیت از پیامبر انگشتر را به دست راست میکردند، اما معاویه آن را به دست چپ تغییر داد و مروانیان به این سنت عمل میکردند.[4] و زرقانی به نقل از ابن ابیشیبه، طیالسی، بیهقی از امام علی (علیهالسلام) آورده است که: «پیامبر عمامهای بر سرم نهاد که گوشه آن را بر شانهام آویزان کرده بود...» اما حضرت علی (علیهالسلام) بیان نکردند طرف چپ یا راست، شاید از طرف راست آویزان میشده، آن را به طرف شانه چپ میبرده و آویزان میکرده، چنانکه هماکنون برخی از شیعیان انجام میدهند، اما چون نشانهی امامیه گشته، سزاوار است این کار را نکرده تا مشابه شیعه نگردیم.»[5]
در نتیجه این موارد که اندکی از نمونهها است ثابت میکند اهل سنت مخالفت با شیعه میکنند، نه شیعه با ایشان و اگر با آنان همراهی نمیکنند فقط به خاطر این است که شیعیان سنت پیامبر را انجام میدهند، دیگر اینکه آیا آنها لایق عنوان اهل سنت هستند، در حالیکه مخالفان سنت پیامبرند و شیعه عمل کنندگان به آن.
پینوشت:
[1].رساله فی الرد علی الرافضه، محمد بن عبدالوهاب، دار الآثار، صنعاء، یمن، ص30.
[2]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص147.
[3]. رحمه الامه فی اختلاف الائمه، عبدالرحمن الدمشقی شافعی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص101.
[4]. ربیع الابرار، زمخشری، انتشارات شریف رضی، قم، ایران، ج4 ص24.
[5]. شرح مواهب اللدنیه، زرقانی، دار المعرفه، بیروت، لبنان، ج5 ص13.
افزودن نظر جدید