ذلت مریدان صوفی در برابر اقطاب
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_صوفیان را میتوان الههٔ گزافهگویی و ادعا معرفی کرد! در موضوعات مختلف شاهد مواردی متعددی هستیم که متصوفه و بخصوص بزرگان ایشان ادعایی کردهاند که خلاف آن بسیار و بسیار دیده شده است... از جمله میتوان به ادعای یوسف مردانی (درویش صدقعلی) اشاره کرد که میگوید: «ما دست کسی را نمیبوسیم و در مقابل کسی تعظیم نمیکنیم!» در تصاویر موجود در اینترنت موارد مختلفی از دستبوسی و تعظیم دراویش در مقابل اقطاب و مشایخ و حتی شاه مخلوع دیده میشود. با اینکه یوسف مردانی ادعا کرده بود که دست احدی را نمیبوسیم و در مقابل هیچ کس تعظیم و تکریم نمیکنیم تا آن بیچاره را به گناه نیندازیم و فکر نکند که کسی شده... اما تقریباً در تمامی طریقتهای درویشی، مریدان در مقابل اقطاب و مشایخ صوفی به خاک افتاده و با تعظیم در مقابل او به دست و پا بوسی آنها میپردازند و زمینه خیالیسمی را برایشان فراهم میکنند.
بعد از انتشار این پست در اینستاگرام یکی از کاربران گفت: چقدردراویش خودشان را در برابر یکی مثل خودشان ذلیل میکنند.
من: فرهنگ تصوف، فرهنگ ذلالت مرید در مقابل مراد است، این حقیقت در همهٔ منابع صوفی نویس قید شده و بهعنوان یک اصل پذیرفتهشده در بین دراویش مطرح است. مکرر در کتبشان تصریحشده که، نسبت بین مرید و مراد، مثل مُردهای در برابر غسال است، همانطور که میت و جنازه ارادهای از خودش ندارد و با اشاره غسال جابجا میشود، مرید هم باید در همهچیز تابع محض مراد و قطب باشد و این اوج ذلت برای دراویش است که نسبت به شخصی مثل خودشان ذلیل و بیاختیار هستند.
صوفی: در برابر انسان کامل باید ذلیل شد تا به بزرگی رسید، تا وقتی به این معرفت نرسیدی راجع به این حرف نزن، اوکی؟
من: اولاً اینکه قطب را انسان کامل بدانی، خودش یک انحراف است. ثانیاً انسان حتی در برابر انسان کامل که در هرزمانی یا انبیاء الهی بودند و یا ائمه اطهار (علیهم السلام) هستند، بازهم اجازه ذلیل کردن خودش را در مقابل آنها ندارد، چه رسد به ذلیل کردن خودش در برابر یک انسان معمولی مانند قطب.
صوفی: بحث ما بر سر پیامبر یا امام نیست، ما داریم در مورد حضرت قطب، بهعنوان یک انسان کامل در هر عصر و زمان صحبت میکنیم. همچنین بحث ما درباره امورات ظاهری نیست، بلکه در مورد امورات باطنی مانند عرفان و تصوف است که سالک راه، باید به کمک ولی خدا سلوک داشته باشد و هرچقدر در برابر این ولی خدا خودش را کسی نداند و خودش و نفسش را خوار و ذلیل کند، نفس او بیشتر مطیع او میشود و در عوض، این خداست که به بزرگی و عزت سالک میافزاید.
من: شما متوجه عرض بنده نشدید که گفتم انسان اجازه خوار و ذلیل کردن خودش را حتی در برابر اهل بیت (علیهم السلام) بهعنوان بزرگترین و عزیزترین انسانها نزد خداوند هم ندارد، چه رسد به غیر از این بزرگواران. چراکه بنا بر روایات متعدد، روح و نفس مؤمن محترم است و باید حرمت مؤمن حفظ شود و انسان فقط در مقابل خداوند متعال میتواند خودش را خوار و ذلیل کند، آنهم درجایی و درصورتیکه شرع مقدس اجازه انجام آن را داده باشد، نه در هر جا و مکانی. همین به خاک افتادن و سجده کردن بر قطب که در تمامی طریقتهای درویشی صورت میپذیرد، به هراسمی که باشد، تعظیم، تکریم، احترام، آزمایش و یا خوار و ذلیل کردن نفس، شرع مقدس کاملاً آن را رد کرده است. کما اینکه در بعضی از روایات آمده است که بعضی از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و اله) از حضرت درخواست کردند که ایشان بر حضرت، سجده کنند ولی آن حضرت در پاسخ فرمود: «لا بل اسجدوا لله [1] نه بلکه فقط برای خدا به سجده بیافتید.» این روایت نشاندهنده این است که سجده بر هر انسانی در دین اسلام، حتی سجده بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم حرام است و حتی اهل بیت (علیهم السلام) نیز اجازه ندادند که به هر بهانهای بر آنها سجده کنند. این مطلب نشان میدهد که احکام و قوانین وضعشده در شرع مقدس برای همه انسانها است و فرقی ندارد بین اینکه در امر عرفان باشد یا غیر عرفان.
پینوشت:
[1]. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، نشر مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۸ ق، ج 4، ص 480
افزودن نظر جدید