سیاسی بودن یا نبودن فرقه سلطان علیشاهی

  • 1397/11/11 - 10:31
پیروان فرقه صوفیه سلطان علیشاهی در رابطه با شهادت چندین نفر از نیروهای امنیتی که در بهمن ماه سال 96 به‌دست عوامل این فرقه به شهادت رسیدند خود را مقصر نمی‌دانند. از طرفی آن را کشته‌سازی و سیاسی‌کاری نظام می‌دانند و از طرفی این اقدام خود را عملی سیاسی نمی‌دانند چون مدعی‌اند که دراویش با سیاست بیگانه هستند، لذا برپایی این اغتشاشات را در جهت اعاده حق خود می‌دانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ درباره شهادت چندین نفر از بسیجیان و مأمورین نیروی انتظامی که در غائله بهمن ماه سال 96 به دست عوامل فرقه صوفیه سلطان علیشاهی به شهادت رسیده بودند مطلبی را در اینستاگرام منتشر کردیم، یکی از دراویش به نقد این مطلب پرداخت و گفت: شما خودتان این افراد را کشتید و برای آن‌ها ختم و مراسم گرفتید ولی گردن دیگران انداختید و ما را قاتل خواندید.

من: واقعاً شما چه اعتقادی دارید. آیا مشایخ شما به پیروانشان انصاف را آموزش نداده‌اند. شما ادعا می‌کنید که راننده اتوبوس، از غیر صوفیان بوده. این شهدا را هم ما کشتیم. پس معلوم می‌شود که شما در این وسط هیچ کاری نکردید و فقط در گوشه‌ای مشغول هووو کشیدن بودید. این چه انصافی است که شما دراویش دارید. شما فکر می‌کنید که ما به خاطر چند عدد درویش، جوانان خودمان را می‌کشیم تا فقط شما مقصر خطاب شوید. اگر این‌قدر ناجوانمردانه عمل می‌کردیم آن‌هم صرفاً به خاطر مقصر خطاب شدن شما، پس الآن باید اثری از فرقه و قطب شما نباشد. ولی ما مثل منافقین، عمل نمی‌کنیم که کشته سازی کنیم.

صوفی: شما برای بدنام کردن هرکسی که در مقابل شما باشد، هر کاری می‌کنید. حتی کشتن خودی‌ها و قاتل جا زدن طرف مقابل... بروید از این سیاست‌بازی‌ها دست بردارید.

من: طبق این استدلال شما پس ما هم می‌توانیم ادعا کنیم که شما هم کسانی را که آن‌ها را جزو شهدای خود می‌دانید، خودتان آن‌ها را کشته‌اید تا مظلوم‌نمایی کنید.

صوفی: ما دراویش اهل صفا و صمیمیت هستیم و حاضر نیستیم به خاطر سیاست کثیف، دست از اخوت و وحدت خودمان بکشیم و برادر و خواهر ایمانی خودمان را بکشیم. ما اهل سیاست کاری نیستیم. برادرمان ما برایمان ارزش دارند و بی‌مقدار نیستند. آن‌ها نردبان نیستند که وقتی با کمک آن‌ها بالا رفتیم، بعدش به آن‌ها لگد بزنیم.

من: اولاً صفا و صمیمیت شما را که خیلی دیدیم... ولی نکته اینجاست که شما با چه دلیل و استدلالی میگویید که ما کشته سازی می‌کنیم و جوان‌های خودمان را می‌کشیم ولی شما این کار را نمی‌کنید. دلیل و منطق شما دراین‌باره چیست؟ ثانیاً شما یک نکته‌ای گفتید که خیلی عجیب بود و آن اینکه شما اهل سیاست نیستید! آیا واقعاً شما و فرقه شما اهل سیاست نیستید؟

صوفی: خیر ما با سیاست بیگانه‌ایم. ما با سیاست کاری نداریم چون به قول بزرگ طریقت: لازمه این سیاست، دروغ و دغل و ظلم و جنایت است [1] و ما را با این سیاست، کاری نیست.

من: ظاهراً این جمله شما از سلطان حسین  تابنده است ولی این فقط یک ادعاست. شما همیشه در سیاست بوده و هستید. از حسن بصری ملعون که در دستگاه خلفا و حَجاج خون‌خوار رفت‌وآمد داشت، گرفته تا برسد به نورعلی تابنده. نقش تصوف را نمی‌توان در تاریخ سیاسی نادیده گرفت.

صوفی: سیاست برای یک درویش مثل استفراغ حیوان نجاست‌خوار است که تمایلی به آن نیست.

من: پس چرا یکی مثل نورعلی تابنده خودش سیاسی بوده و عضو حزب ملی مذهبی‌ها بوده است. یا مثلاً صفا علیشاه داماد ناصرالدین‌شاه خودش در حکومت بوده است. اینجا چطور، این‌ها هم استفراغ است یا نه.

صوفی: در آن برهه زمانی ایشان در مقام فعلی و قطب نبودند پس منافاتی نیست و ایرادی هم به ایشان وارد نیست. صفا علیشاه هم مربوط به سلسله جلیله نعمت اللهی سلطان علیشاهی نیست.

من: شما در مسئله عدم دخالت در سیاست فرق قائل شدید بین قطب و غیر قطب درحالی‌که سید هبة اله جذبی با پسوند طریقتی (ثابت علی (از بزرگان فرقه شما درباره دخالت پیروان این فرقه در سیاست می‌نویسد: «پیروان این فرقه اجازه ندارند در سیاست دخالت کنند (البته مشاغل دولتی جزو کسب‌وکار است) یا در احزاب و دستجات حزبی وارد گردند و در مجالس خودی هم هیچ‌گونه مذاکرات سیاسی نباید بشود؛ بلکه دران مجامع از امور مادی و دنیوی هم‌صحبت نشود و فقط از مباحث ذکر و یاد خدا صحبت به میان آید.» [2] سخن ایشان نشان می‌دهد که حتی کسانی مثل نورعلی تابنده که در آن زمان قطب نبودند نیز اجازه دخالت در سیاست و احزاب را نداشته است. این نشان می‌دهد که ایشان برخلاف نظر بزرگان و اقطاب خود رفتار کرده است.

صوفی: خوب ایشان بعدازاینکه به مقام قطبیت رسیدند دیگر در سیاست دخالت نکردند و پیروان خود را نیز از سیاست بر حذر داشتند.

من: این ادعای شماست، درحالی‌که خلاف این صحبت شما بارها ثابت شده است. اولاً خود نورعلی تابنده علی‌رغم اینکه بارها تأکید کردند که درویش را با سیاست کاری نیست ولی بازهم برخلاف سخن خود در سیاست ورود کردند و در انتخابات سال 88 مستقیماً در سیاست دخالت کردند و از مهدی کروبی فتنه‌گر اعلام حمایت کردند. ثانیاً بزرگان و پیروان این فرقه نیز بارها در سیاست دخالت داشتند. چنانچه شبکه‌های ضدانقلاب خارج کشور نیز به این امر اذعان کرده‌اند. به‌عنوان مثال وقتی مصطفی آزمایش در BBC فارسی و برنامه به‌عبارت‌دیگر شرکت کرده بود مجری برنامه از مصطفی آزمایش سؤال کرد: «حالا، قطب شما یا رهبر شما صحبت از این می‌کند که صوفی‌ها اهل مسالمت و مصالحه هستند و سیاست گری نمی‌کنند. ولی بااین‌حال صوفی‌های گنابادی، بخصوص طی سال‌های اخیر، با حکومت درگیر بوده‌اند، تحصن کرده‌اند، اعتصاب کرده‌اند و........ و این عین سیاست ورزی است.» [3] حتی حضور مصطفی آزمایش به‌عنوان نماینده و شیخ این فرقه در خارج از کشور و حضور در شبکه معاند BBC خودش یک کار سیاسی است! و خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

پی‌نوشت:
[1]. تابنده گنابادی، سلطان حسین (رضا علیشاه)، رفع شبهات، نشر حقیقت، ص 135
[2]. جذبی اصفهانی، سید هبه الله، رسالهٔ باب ولایت و راه هدایت، انتشارات حقیقت، چاپ زمستان ۸۱، ص 113
[3]. BBC شبکه فارسی، برنامه به‌عبارت‌دیگر

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.