پاسخ به توجیه ادعاهای گوناگون علیمحمد باب
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علیمحمد شیرازی پیشوای مسلک بابیه و مبشر فرقهی ضالّهی بهائیت، از سال 1260 ق تا 1266 ش، مقاماتی از جمله: «بابیتِ امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، مهدویت، نبوت، ربوبیت و الوهیت» برای خود قائل بوده است.[1] اما با اندک تأملی در آثار علیمحمد شیرازی درمییابیم که او در اصل، مقام نبوت را برای خود مدعی بوده و از همینرو از ظهور خود، به برپایی قیامت اسلام و نسخ آن تعبیر کرده است.[2]
لذاست که وی در توجیه تزلزل و تبدل ادعاهایش گفته است: «نظر کن در فضل حضرت منتظر که چقدر رحمت خود را در حق مسلمین واسع فرموده تا آنکه آنها را نجات دهد. مقامی که اول خلق است و مظهر إنّنی أنا الله، چگونه خود را به اسم بابیت قائم آل محمّد (علیه السلام) ظاهر فرمود و به احکام قرآن در کتاب اول حکم فرمود تا آنکه مردم مضطرب نشوند از کتاب جدید و امر جدید».[3]
اما در پاسخ به این توجیه تراشی پیشوای فرقهی ضالّهی بابیت و بهائیت میبایست گفت:
اولاً: فرستادگان الهی برای نجات مردم از گمراهی، همواره حقیقت را به طور مستقیم و صریح به مردم گفته و هیچگاه تقیه نکرده و تزلزلی در ادعاهایشان رُخ نداده است. چرا که نسخ دین قبلی به معنی پایان یافتن زمان کاربرد قوانین آن است و اگر از سوی پیامبر جدید اعلام نشود و یا پیامبر جدید تقیه کند، خلاف مصلحت و تکالیف پیامبری اوست. این در حالیست که این پیشوای بابی در طول این شش ساله، تا جایی ادعاهایش متزلزل بوده که سرانجام، بسیاری از ماهیت حقیقی او غافل ماندند!
ثانیاً: اگر آیین جدید مستندِ به معجزه و دلایل محکم و مطابق طبع و فطرت بشری باشد، ترس از اضطراب افکار مردم، چه معنا دارد که باب در توجیه تزلزل ادعاهایش بیان کرده است؟! چرا که نزول کتاب و دستوری از سوی خداوند به معنای آن است که مصلحت و شرایط جامعه در نظر گرفته شده و اعلان آن در این شرایط لازم است؛ وگرنه نزول آن معنایی نداشت و بهتر میبود تا فرا رسیدن زمان مناسب صبر شود.
آری؛ ادعاهای متناقض و بیسابقهی این پیشوای بابی و بهائی، به قدری مایهی رسوایی وی و پیروانش گشته، که تلاش هرچه بیشتر برای توجیه آنها، تنها موجبات رسوایی بیش از پیش آنان را فراهم میسازد.
پینوشت:
[1]. ر.ک: عبدالحسین آیتی، کشف الحیل، تهران: بینا، 1340 ش، ج 3، ص 44.
[2]. ر.ک: علیمحمد شیرازی، بیان فارسی، بیجا: بینا، نسخهی 1330، ص 30.
[3]. علیمحمد شیرازی، دلائل سبعه، نسخهی خطی، ص 29.
افزودن نظر جدید