زر، زور و تزویر (تصوف)

  • 1395/05/10 - 12:15
همواره یکی از موضوعات مورد دقت و علاقه پژوهشگران عرصه فرق و ادیان و مذاهب، چگونگی پیوند ناگسستنی سران و رهبران این فرقه ها با حکومت‌های جائر زمانه و بده و بستان‌های آنان می‌باشد. فرقه صوفیه نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این نوشته قصد داریم تا گوشه ای از پیوند زرمداران و زورمندان ظالم با سردمداران تزویر در تاریخ تصوف را به شما معرفی کنیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حکومت‌های غاصب پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) همواره از شیوه تحریف اعتقادات مردم به دنبال تحکیم پایه‌های حکومت ظالمانه و غاصبانه خویش بودند. این مطلبی است که همه تاریخ‌پژوهان و پژوهشگران تصوف به آن اذعان داشته‌اند، تا آنجا که علیرضا ذکاوتی می‌گوید: «امویان برای تحکیم اساس خود نه تنها از زور و زر بلکه از دستاویزهای عقیدتی نیز سود می‌جستند».[1]
غاصبان خلافت الهی رسول الله (صلی الله علیه و آله) برای نیل به این هدف از ابزارها و روش و افراد مختلفی استفاده می‌کردند، براساس پژوهش دکتر ذکاوتی در کتاب بازشناسی و نقد تصوف؛ جعل احادیث، تأویل احادیث صحیح و تحریف آنها به وسیله فقها، خطبا، شعرا و متکلمین درباری از جمله روش‌ها و افرادی بوده‌ که مورد استفاده قرار می‌گرفته است؛ «از نخستین سال‌های حکومت معاویه دشنام‌گوئی بر علی (علیه السلام) جزء برنامه خطیبان وابسته به امویان بود که عقیده تولی و تبرا در میان شیعیان در مقابل آن به وجود آمد، حدیث‌فروشانی مانند کعب الاحبار، ابوهریره، و وهب بن منبّه استخدام شده بودند که احادیث دروغی در مدح عثمان و معاویه و علیه مخالفان در میان مردم می‌پراکندند، فقیهانی چون شریح، شعبی و زهری در خدمت حکومت بودند».[2]
علاوه بر افراد فوق‌الذکر برخی صحابی پیامبر(صلی الله علیه و آله) که دارای کلمات زهدآمیز بودند مانند ابودرداء نیز مورد حمایت حکام جور قرار گرفتند. از جمله این افراد که به عنوان نخستین پیشرو تصوف شناخته می‌شود، حسن بصری (21-110 ه)  است. به عقیده بسیاری از صوفی‌پژوهان عقاید و افکار حسن بصری همسو با سیاست‌ها و اهداف حکومت اموّی بوده است، زیرا واصل بن عطاء رهبر معتزله از شاگردان حسن بصری بوده که به دلیل اظهار عقیده مخالف او از مجلس رانده شده است و حال آن که عقاید واصل در جهت مقابل سیاست اموّی بوده است. علاوه بر آنکه تأیید ضمنی حجاج بن یوسف از مجلس او -به گفته عطار- این نظر را تأیید می‌کند.[3]
حمایت‌های غیر‌مستقیم جریان تصوف از حکام جور اموّی و عباسی و ... به واسطه اعتقاداتی خشکه مقدس از دین، یکی از دلایل حمایت و تأیید این جریان از سوی حکام وقت می‌باشد، کرامت‌تراشی و افسانه‌سرایی درباره برخی شخصیت‌های برجسته صوفیه در همان ابتدای کار یکی از شگردهای حکام اموّی و عباسی و ... برای حمایت از آنها می‌باشد. این همه دریوزگی و خمودگی و کاهلی و نومیدی و نومید‌سازی مردم و خوش بودن به برهنگی و گرسنگی و کناره‌گیری از دنیا بیش از یک لشکر آماده برای حکام وقت کارساز بوده است.[4]
البته ادوار بعدی تصوف نیز به خود چنین سرگذشت‌هایی را دیده است و هم‌سرائی اصحاب بدعت و حکام ظلم و جور در تاریخ بشریت، داستان تازه‌ای نبوده و نیست. بنابراین در شناخت زهاد واقعی و عرفاء واصل شناخت تاریخ معاصر ایشان و موضع‌گیری و عقاید ایشان نسبت به حکام جور می‌تواند بسیار راه‌گشا باشد.

پی‌نوشت:

[1]. بازشناسی و نقد تصوف، ذکاوتی قراگزلو، علیرضا، تهران، سخن، 1390، صفحه 45-46.
[2]. همان.
[3]. همان صفحه 49.
[4]. همان صفحه 53،54؛ سرجشمه تصوف درایران، نفیسی سعید، تهران، کتابفروشی فروغی، 1343، صفحه 199.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.