واقعه ذی قار چيست؟

  • 1395/01/12 - 16:55
ذي قار آبي است در منطقه اي كه نبويكرين وائل در اطراف آن سكونت داشتند. محلي است بين شهر كوفه و واسط كشور عراق كنوني. اين مناطق در گذشته زير سيطره پادشاهي ايران قرار داشتند و ساكنين آن قبايل عربي بودند، مانند قبايل نبويكرين وائل كه قبيله بني شيبان يكي از اين قبايل بود كه بر سر مسائلي با فرستادگان خسرو پرويز در اين محل درگير شدند كه نام اين منطقه به خاطر اين حادثه مهم تاريخي در صفحه تاريخ ماندگار شده است.

ذي قار آبي است در منطقه اي كه نبويكرين وائل در اطراف آن سكونت داشتند. محلي است بين شهر كوفه و واسط كشور عراق كنوني.[1] اين مناطق در گذشته زير سيطره پادشاهي ايران قرار داشتند و ساكنين آن قبايل عربي بودند، مانند قبايل نبويكرين وائل كه قبيله بني شيبان يكي از اين قبايل بود كه بر سر مسائلي با فرستادگان خسرو پرويز در اين محل درگير شدند كه نام اين منطقه به خاطر اين حادثه مهم تاريخي در صفحه تاريخ ماندگار شده است.
علت اين جنگ را مورخين چنين نگاشته اند:
خسرو پرويز در زمان لشكر كشي به روم (610) شنيد كه نعمان رئيس و پادشاه حيره دختر بسيار زيبا رويي دارد، خسرو خواست او را به همسري خويش در آورد و در شمار زنان حرمسراي خود قرار دهد كه شمار آنها را به هزاران عدد گزارش نموده اند.[2]
اين هوسراني خسرو در حقيقت به قيمت ملك ايران و تاج و تختش پايان پذيرفت. نعمان بن منذر به علت دسيسه اي كه در حقش شده بود به اين امر رضايت نداد و اسباب خشم خسرو را فراهم نمود، تا اينكه خسرو بر آن شد كه براي تنبيه او سپاهي تجهيز و ارسال نمايد. نعمان با شنيدن اين خبر از ترس جان به سوي قبيله بني شيبان متواري شده و پناهنده گرديد و تمام دارائي اش را به رئيس اين قبيله سپرده و براي عذرخواهي به سوي خسرو روانه شد، خسرو با قساوت و سنگدلي كه داشت عذر و تقصير او را نپذيرفت و او را بكشت و از رئيس قبيله بني شيبان تمام اموال و دارائي او را مطالبه نمود، رئيس قبيله امتناع نمود، دگر بار خسرو سپاهي براي سركوب او گسيل داشت، اين سپاه مركب از ايرانيان و اعراب بودند كه تعداد آنها به چهل هزار نفر مي رسيد، چندين درگيري بين سپاه خسرو و قبيله بني شيبان واقع شد.
تا اينكه اعرابِ سپاه خسرو در منطقه ذي قار، ايراني ها را تنها گذاشته و متواري شدند بدين وسيله زمينه شكست و كشتار سپاه خسرو فراهم گرديد. پيروزي قبيله بني شيبان زمينه اي شد كه فتوحات بعدي اعراب را اميدوار كننده نمود. چون اين شكست خسرو پرويز پادشاه خودكامه ايران و پيروزي بني شيبان در منطقه ذي قار واقع شد در دل تاريخ بدين نام ثبت و ضبط و ماندگار شد.[3]

اهميت اين رويداد براي اعراب:
در منابع تاريخي نقل شده است كه اين واقعه پس از مبعث پيامبر اكرم ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ بوقوع پيوسته و پيامبر اكرم ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ از مكه به وسيله غيب از اين واقعه آگاه و آن را نظاره گر بوده است كه بلافاصله پس از پيروزي اعراب بر فرستادگان خسرو تكبير گفته و فرموده است: اين اولين روزي است كه عرب از عجم مستقل شد و به سبب نام من پيروز شدند.[4]
اعراب اين منطقه سال ها بوده كه در زير سلطه حكومت پادشاهان ايران زندگي مي كردند و هرگز زندگي مستقل و آزادي نداشتند، آنها همواره مرزباني و نوكري شاهان ايراني مي كردند و زندگي تحقير آميزي داشتند.[5]
اين پيروزي براي اعراب بسيار حيرت آور و غير قابل انتظار بود كه اولاً قدرت امپراطوري ايران را  كه سال ها براي آنها شكست ناپذير جلوه گر شده بود، شكننده نشان داد. ثانياً اين پيروزي در فتوحات دوره اسلامي به عنوان يك سنبل موفقيت و الگوي مقاومت در پيش روي اعراب مسلمان شده بود كه ذهنيت شكست ناپذيري قدرت هاي بزرگ را از خيال خود بيرون نموده و با پايداري مرزهاي ميان اسلام و ايران را برداشته و به پيروزي كامل نايل شوند.
در حقيقت اين پيروزي براي اعراب، تجربه شيريني بود كه بعدها مشوق خوب در فتوحات ايران گرديد. چنان كه درباره اين پيروزي اشعار حماسي و افتخار آميزي توسط شاعران عرب سروده شد.[6]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ ايران پيش از اسلام، ،نویسنده: عبدالحسين زرين كوب.
2. فروغ ابديت،،نویسنده:  جعفر سبحاني.
3. لغت نامه دهخدا، ،نویسنده: علامه دهخدا، ج8.

پي نوشت ها:
[1] . لغت نامه دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه، چاپ دوم از دورة جديد، 1377، ج 8، ص 11629، و معين، فرهنگ معين، تهران، اميركبير، چاپ هشتم، 71، ج5، (اعلام) ص 564.
[2] . و ابن اثير، الكامل، بيروت، دار صادر، 1402، ج 1، ص 490 – 482. گيرشمن، ايران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معين، تهران، علمي فرهنگي، چاپ دهم، 1374، ص 369، و گريستن سن، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه رشيد ياسمي، تهران، دنياي كتاب، چاپ نهم، 1374، ص 617 – 616.
[3] . پيرنيا، حسين، تاريخ ايران باستاني، تهران، دنياي كتاب، چاپ اول، 1370، ص 358 – 357.
[4] . طبري، تاريخ طبري، بيروت، دارالكتب العلميه، چاپ دوم، 1408، ج 1، ص 472. و ابن اثير «پيشين»، ص 482.
[5] . زرين كوب، عبدالحسين، تاريخ ايران قبل از اسلام، تهران. اميركبير، چاپ سوم، 71، ص 512 و ص 531.
[6] . ابن اثير، «پيشين» ج 1، ص 490.

بازنشر

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.