ماهیت تورات در ادیان ابراهیمی
تورات در ادیان ابراهیمی ماهیت متفاوتی دارد.
سوال: گفته شده کتب آسمانی پیشین مثل انجیل یوحنا، مکاشفه یوحناست...سوال بنده اینه که کتاب تورات یهودیان چی؟ آیا از طرف خدا نازل شده یا همانند مکاشفه یوحنا، مکاشفه حضرت موسی(علیهالسلام) یا تعالیم ایشان است؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مطابق متون اسلامی درباره ماهیت تورات و انجیل پنج مطلب می توان ذکر کرد:
اول، دو کتاب از سنخ قرآن مجید به نامهای تورات و انجیل بر دو پیامبر بزرگ الهی یعنی حضرت موسی و حضرت عیسی(علیهماالسلام) نازل شده است. در آیاتی از قرآن کریم، برای کتاب این دو پیامبر، همانند قرآن مجید تعبیر «کتاب»، «فرقان»، «هدایت و رهنمود» و «نازل شده» به کار رفته است.(مائده، 44؛ آل عمران، 3- 4، 65؛ انعام، 91، 155؛ اسراء، 2؛ سجده، 23؛ بقره، 53، مریم، 30)
از این آیات به روشنی می توان نتیجه گرفت که اوصاف کلی و شکلی کتاب حضرت موسی و حضرت عیسی(علیهماالسلام) و قرآن مجید یکی است و به یک صورت نازل شدهاند، هر چند به لحاظ درجه ممکن است متفاوت باشند. بنابراین، نزول آنها مانند نزول قرآن مجید، به عنوان کتابی از جانب خداوند برای هدایت بشر به سعادت بوده است و دیدگاه مکاشفه بودن یا تعالیم پیامبران بودن، یا اینکه حواریون و دیگر پیروان ثبت کرده اند، درست نیست.
دوم، کتاب هایی با همین نام ها در زمان نزول قرآن و ظهور اسلام در دست یهودیان و مسیحیان بوده است. هر جا در قرآن مجید یا روایات اسلامی اشاره به تورات و انجیل است، مقصود همین متون فعلی است؛ زیرا نسخه های خطی متعددی از کتاب مقدس مربوط به سده های سوم و چهارم میلادی، یعنی چند سده قبل از اسلام، در موزه های مختلف وجود دارد که با متون فعلی یکسان است. افزون بر این، در یکی دو قرن اخیر، نوشته هایی در دو منطقهی نجع حمادی، کشف شده که حاکی از آن است که در سده های دوم و سوم میلادی همین متون فعلی در دست بوده است.
سوم، آیات قرآن بر بیان احکام الهی و تعالیم شرعی در تورات کنونی و تورات زمان نزول قرآن دلالت دارند.(مائده، 43)
چهارم، از برخی آیات قرآن می توان استفاده کرد که برخی از حقایق آن کتاب نازل شده در دو کتاب فعلی وجود دارد.(بقره، 41 و 97؛ آل عمران، 3؛ نساء، 47)
پنجم، درست است که آیات قرآن، بیانگر نزول کتاب هایی همانند قرآن مجید به نام های تورات و انجیل بر حضرت موسی و عیسی(علیهماالسلام) از جانب خداوند است، اما هرگز آن کتاب های نازل شده نمی تواند بر تمام کتاب های موجود منطبق شود؛ زیرا اولاً محتوای اسفار پنجگانه، تاریخ قوم اسرائیل، زندگی نامه و سخنان حضرت موسی(علیهالسلام) است و اناجیل چهارگانه در واقع چهار زندگی نامه از حضرت عیسی(علیهالسلام) هستند و به همین خاطر به لحاظ ساختار محتوایی، شباهتی با قرآن مجید ندارند. ثانیاً مطالب زیادی نظیر نسبت گناه و زنا به انبیای الهی و وجود پیامبران زن، در این متون یافت میشود که با قرآن مجید سازگاری ندارند. از این رو در نظر قرآن، تمامی متون موجود، کتاب نازل شده نیستند، بلکه برخی از آنها حاوی وحی خداست.[1]
از آنجا که سوال بیان شده فوق، ابهام دارد و معلوم نیست که صرفاً دیدگاه اسلام را می طلبد یا دیدگاه یهود و مسیحیت را، از این رو به طور خلاصه به دیدگاه هر دو اشاره می شود.
در باورهای یهود، خداوند کتاب مقدس را به طور شفاهی و کلمه به کلمه به حضرت موسی(علیه السلام) و پیامبران الهی وحی کرده است. از این رو حضرت موسی(علیهالسلام)، تورات یعنی اسفار پنج گانه را از خداوند دریافت کرده است.
در باورهای یهودی، تورات[2] یک معنای خاص دارد که آن همان «اسفار پنج گانه»(پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثنیه) است و یک معنای عام دارد که به کل مجموعه کتب آسمانی یهود گفته می شود. بر این اساس، تورات، دربردارنده پیام های خدا به همه انسانها یا دربردارنده تمام تعالیم الهام شدهی خداست که به شکل عهد خدا با اسرائیل مطرح شده است. با توجه به همین معنای عام، یهود معتقدند حتی مباحث میشنا و تلمود،[3] آگادا[4] و تمام جزئیاتی را که شاگردی عاقل در نزد استادش در زمان های آینده بیان خواهد داشت، حضرت موسی(علیهالسلام) در کوه سینا دریافت داشته است.[5]
در باورهای مسیحیت، مکاشفه که واژه لاتینی آن revelation و واژه یونانی آن apocalypse است، در لغت به معنای کشف و آشکار شدن چیزی است که پیش از این پنهان بود. از نگاه کتاب مقدس، خداوند پنهان و در آسمان ساکن است(پیدایش 28: 12- 13؛ سفر تثنیه 26: 15). از این رو مشاهده و مكاشفه كامل جلال او امكان ندارد(خروج 33: 20).[6]
از نگاه مسیحیت، مکاشفه در عهدین به دو صورت است: مکاشفه عام(طبیعی) و مکاشفه خاص.
مکاشفه عمومی خداوند به دو روش است: اول، روش خلقت طبیعت، به این معنی که خداوند بهوسیله کائناتی که آفریده خود را برای انسان ها آشکار کرد و شناساند(مزامیر 19: 2- 5؛ رومیان 1: 20).[7] دوم، روش وجدان، به این معنا که خداوند از داخل یعنی بواسطه وجدان و ضمیر انسان، خودش را به همه مردم نشان می دهد(رومیان 2: 14- 15).» بنابراین انسان به نور تابان خداوند که از طریق خلقت طبیعت و ضمیر او خود را کشف کرده است، دسترسی دارد.
مکاشفه خاص خداوند تنها به کلام خداوند و کتاب مقدس وابسته است. از آنجا که مکاشفه طبیعی یا عمومی به تنهایی برای کمک به انسان، جهت رسیدن به رستگاری و نجات کافی نیست، از این رو راه مکاشفه مخصوص، جلوی پای انسان گذاشته شد.[8] خداوند دوست دارد با مخلوقات خود مصاحبت داشته باشد و با آنان سخن بگوید. از این رو در عهد عتیق، از طریق پیامبران با مردم سخن می گفته، خود را آشکار می ساخت(عاموس 3: 1) [9] و در عهد جدید، به طور کامل به وسیله مسیح و در وجود او با آدمیان سخن گفته است(عبرانیان 1: 1- 2 و 4: 15). با این توضیح که عهد جدید، عیسی (ع) را «تجسّم وحی»، عین پیام و خود خدا می داند، که جسم پوشیده است.(یوحنا 1: 1- 18)
بنابراین در اعتقاد مسیحیان کتاب مقدس نظیر انجیل یوحنا، خودش مکاشفه نیست، بلکه شاهدی بر انکشاف و خودآشکارسازی خدا و تجسم آن انکشاف در مسیح است(یوحنا 1: 14-18).[10] آنگونه که شمعون درباره عیسای نوزاد می گوید، او «نور مکاشفه» است.(لوقا 2: 32) کتاب مقدس در واقع درصدد است تا تجربه ای که مؤلفانِ عهد جدید از مسیح(وحی ذاتی خدا در کالبد مسیح) داشتند، را به دیگران برساند.
از میان انواع مکاشفه خدا، کتاب «مکاشفه یوحنا»[11] تنها كتاب مكاشفه ای مهم در عهد جدید است که پیشگوییها درباره آخرالزمان و شرح تفصیلی از وقایع آن دوران دارد.[12] یوحنا به مکاشفه حقیقی و کامل خداوند در کالبد مسیح، عمل او بر صلیب، رستاخیز یا زنده شدن او در روز سوم از عالم قبر و رجعت او در آخر الزمان و برقراری صلح در جهان نظر دارد و مقصود اصلی او، تبیین مکاشفه ای این مسأله است که طرح کلی آخرتشناسی[13] مسیحیت را پدید آورده است.[14]
پی نوشت:
[1]. ر.ک: سيد محمد حسين طباطبايى، الميزان فى تفسير القرآن، چاپ پنجم، قم: انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، 1417ق، ج 3، ص 7- 10 و ج ۵، ص 255، 341 و ۳۵۸؛ عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی - مسیحی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، پژوهشکدهی تحقیق و توسعهی علوم انسانی، 1396.
[2]. Torah
[3]. «تلمود» به معنای مطالعه و يادگيري است که از دو بخش اصلی تشکيل مي شود: یک، «ميشنا»، کتابي حاوي هلاخا(شريعت) که به عبري نوشته شده است. دو، «تفسير ميشنا» که معروف به تلمود(گِمارا) است و معناي خاص آن، خلاصه اي از بحث و تبيين ميشنا به زبان نامأموس آراميـعبري است. موضوع اصلي تلمود، تفسير و شرح کتاب شريعت است(ر.ک: اشتاين سالتز، سيري در تلمود، ترجمه باقر طالبي دارابي، قم: مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ص 22- 29)
[4]. توضیحات و تفسیرهای حکیمان و علمای یهودی از فقرات کتاب مقدس است که در تلمود آمده است(همان، ص ۹۲)
[5]. ر.ک: آلن آنترمن، باورها و آیینهای یهودی، ترجمه رضا فرزین، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1393، ص 22 و 69- 72؛ ایزیدور اپستاین، یهودیت، بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، تهران: موسسه حکمت و فلسفة ایران، 1385، ص 26- 29
[6]. Frank K. Flinn, Encyclopedia of Catholicism, New York, Facts On File, Inc, 2006, p. 550; Edward Lipinski, REVELATION in: Encycolopedia judaica, Jerusalem: Keter PUBLISHING HOUSE LtD, 1945, vol.17, p. 253
[7]. J. JENSEN, REVELATION, CONCEPT OF (IN THE BIBLE) in NEW CATHOLIC ENCYCLOPEDIA, New york, Published by Gale, 2003, vol 12, p. 187
[8]. سارو خاچیکی، اصول مسیحیت، چاپ دوم، تهران، حیات ابدی، 1982، ص 11- 12
[9]. Frank K. Flinn, Ibid, p. 550- 551
[10]. آلیستر مکگراث، درسنامة الهیات مسیحی، ترجمة بهروز حدادی، قم: انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1384، ج 1، ص 313
[11]. Revelation of john
[12]. مری جو ویور، درآمدی به مسیحیت، ترجمة حسن قنبری، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1381، ص 65
[13]. Eschatology
[14]. دیوید چایدستر، شور جاودانگی، ترجمة غلامحسین توکلی، قم: مطالعات ادیان و مذاهب، 1380، ص 326
افزودن نظر جدید