نظر آيت الله العظمی مكارم شيرازی درباره آيات شيطانی

  • 1392/08/17 - 17:40
آنها که پیامبر اسلام را از سوی خدا نمی‌دانند و مسلمان نیستند او را انسانی متفکر و آگاه و مدبر می‌دانند که در سایه تدبیرش به بزرگترین پیروزی‌ها رسید، آیا چنین کسی که شعار اصلیش لا اله الا الله و مبارزه آشتی ناپذیر با هر گونه شرک و بت پرستی بوده، و عملاً نشان داده است که در ارتباط با مساله بت‌ها حاضر به هیچگونه سازشی نیست، چگونه ممکن است برنامه اصلی خود را رها کرده و از بت‌ها این چنین...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چندی پیش کتاب امامة و النص نوشته فیصل نور از چاپ خارج شد؛ این کتاب سعی در اثبات تناقض گویی بین کلام علمای شیعه با سنت نبوی و کلام وحی، قرآن مجید را دارد، غافل از آن که با قرار دادن دو مطلب در کنار هم و برداشت دوگانگی از آن، تناقض ثابت نمی‌شود. به خصوص که وقتی این دو کلام متعلق به ائمه و علمای شیعه و قرآن و سنت نبوی باشد که همه نور واحد هستند، اول چیزی که در تناقض‌های ادعا شده نزد صاحبان اندیشه آشکار می‌شود توهم و پندار غلط بیننده تناقض است.
در طول تاریخ نیز وجود این تاریکی اندیشه سبب شد تا حقانیت امیرالمومنین (علیه السلام) برای گروهی در هاله‌ای از ابهام و تردید فرو رود و در تناقضی آشکار پی به حقانیت یکی به صورت مطلق و محض نبرند و حق را دوگانه بپندارند و برای حق دوگانی قایل شوند همانطور که تاکنون چنین هستند.
در این نوشتار سعی شده است از عصمت ملائکه دفاع شود، به همین دلیل در ابتدای این تحقیق، تعاریف واژه عصمت مورد بررسی قرار گرفته و پس از آوردن نظرات علما در مورد عصمت و ملائکه و کاربرد آن در قرآن، چیستی عصمت ملائكه مورد بررسی قرار گرفته است و ازخود کلام و استدلال‌های علمای متکلم و فقیه و فیلسوف و عارف شیعه دلایلی برای عصمت ملائکه آورده شده است.[۱]
نظر آیت الله العظمی مکارم شيرازى درآیات شیطانی و نکته پایانی
در بعضی از کتب اهل سنت روایات عجیبی در اینجا از ابن عباس نقل شده که: پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) در مکه مشغول خواندن سوره" النجم" بود، چون به آیاتی که نام بت‌های مشرکان در آن بود رسید «أَ فَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّی وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْری» در این هنگام شیطان این دو جمله را بر زبان او جاری ساخت: تلک الغرانیق العلی، و ان شفاعتهن لترتجی!.
اینها پرندگان زیبای بلند مقامی هستند و از آنها امید شفاعت است!
در این هنگام مشرکان خوشحال شدند و گفتند محمد تاکنون نام خدایان ما را به نیکی نبرده بود، در این هنگام پیامبر سجده کرد و آنها هم سجده کردند، جبرئيل (علی نبینا و آله و علیه السلام) نازل شد و به پیامبر اخطار کرد که این دو جمله را برای تو نیاورده بودم، این از القائات شیطان بود در این موقع آیات مورد بحث «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ ...»  نازل گردید و به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مؤمنان هشدار داد! گر چه جمعی از مخالفان اسلام برای تضعیف برنامه‌های پیامبر به گمان اینکه دستاویز خوبی پیدا کرده‌اند این قضیه را با آب و تاب فراوان نقل کرده و شاخ و برگهای زیادی به آن داده‌اند ولی قرائن فراوان نشان می‌دهد که این یک حدیث مجعول و ساختگی است که برای بی اعتبار جلوه دادن قرآن و کلمات پیامبر اسلام وسیله شیطانصفتان جعل شده است زیرا:
اولاً- به گفته محققان، راویان این حدیث افراد ضعیف و غیر موثق‌اند، و صدور آن از ابن عباس نیز به هیچوجه معلوم نیست، و به گفته" محمد بن اسحاق" این حدیث از مجعولات زنادقه می‌باشد و او کتابی در این باره نگاشته است.
ثانیاً- احادیث متعددی در مورد نزول سوره نجم و سپس سجده کردن پیامبر و مسلمانان در کتب مختلف نقل شده، و در هیچیک از این احادیث سخنی از افسانه غرانیق نیست، و این نشان می‌دهد که این جمله بعداً به آن افزوده شده است.
ثالثاً- آیات آغاز سوره نجم صریحاً این خرافات را ابطال می‌کند آنجا که می‌گوید وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی:" پیامبر از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید آنچه می‌گوید تنها وحی الهی است" این آیه با افسانه فوق چگونه سازگار است؟
رابعاً- آیاتی که بعد از ذکر نام بت‌ها در این سوره آمده، همه بیان مذمت بت‌ها و زشتی و پستی آنها است و با صراحت می‌گوید: اینها اوهامی است که شما با پندارهای بی اساس خود ساخته‌اید و هیچگونه کاری از آنها ساخته نیست إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدی. با این مذمت‌های شدید چگونه ممکن است چند جمله قبل از آن، مدح بتها شده باشد بعلاوه قرآن صریحاً یادآور شده که خدا تمامی آن را از هرگونه تحریف و انحراف و تضییع حفظ می‌کند چنان که می‌خوانیم:«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ [حجر/ ۹]»
خامسا- مبارزه پیامبر با بت و بت پرستی یک مبارزه آشتی ناپذیر و پی‌گیر و بی وقفه از آغاز تا پایان عمر او است، پیغمبر در عمل نشان داد که هیچگونه مصالحه و سازش و انعطافی در مقابل بت و بت پرستی- حتی در سخت‌ترین حالات- نشان نمی‌دهد، چگونه ممکن است چنین الفاظی بر زبان مبارکش جاری شود.
سادساً- حتی آنها که پیامبر اسلام را از سوی خدا نمی‌دانند و مسلمان نیستند او را انسانی متفکر و آگاه و مدبر می‌دانند که در سایه تدبیرش به بزرگترین پیروزی‌ها رسید، آیا چنین کسی که شعار اصلیش لا اله الا اللَّه و مبارزه آشتی ناپذیر با هر گونه شرک و بت پرستی بوده، و عملاً نشان داده است که در ارتباط با مساله بت‌ها حاضر به هیچگونه سازشی نیست، چگونه ممکن است برنامه اصلی خود را رها کرده و از بتها این چنین تجلیل به عمل آورد؟! از مجموع این بحث به خوبی روشن می‌شود که افسانه غرانیق ساخته و پرداخته دشمنان ناشی و مخالفان بی‌خبر است که برای تضعیف موقعیت قرآن و پیامبر چنین حدیث بی اساس را جعل کرده‌اند. لذا تمام محققان اسلامی اعم از شیعه و اهل تسنن این حدیث را قویاً نفی و تضعیف کرده‌اند و به جعل جاعلین نسبت داده‌اند.
البته بعضی از مفسران توجیهی برای این حدیث ذکر کرده‌اند که بر فرض ثبوت اصل حدیث، قابل مطالعه بود و آن اینکه:" پیامبر اسلام آيات قرآن را آهسته و با تأنی می‌خواند، و گاه در میان آن لحظاتی سکوت می‌کرد، تا دلهای مردم آن را به خوبی جذب کند، هنگامی که مشغول تلاوت آیات سوره نجم بود و به آیه" أَ فَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّی وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْری" رسید بعضی از شیطان صفتان (مشرکان لجوج) از فرصت استفاده کرده و جمله تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن لترتجی را در این وسط با لحن مخصوصی سر دادند تا هم دهن کجی به سخنان پیامبر کنند و هم کار را بر مردم مشتبه سازند، ولی آیات بعد به خوبی از آنها پاسخ گفت و بت پرستی را شدیداً محکوم کرد" و از اینجا روشن می‌شود اینکه بعضی خواسته‌اند داستان غرانیق را نوعی انعطاف از ناحیه پیامبر نسبت به بت پرستان به خاطر سرسختی آنها و علاقه پیامبر به جذب آنان به سوی اسلام بدانند و از این راه تفسیر کنند، مرتکب اشتباه بزرگی شده‌اند، و نشان می‌دهد که این توجیه‌گران موضع اسلام و پیامبر را در برابر بت و بت پرستی درک نکرده‌اند و مدارک تاریخی که می‌گوید دشمنان هر بهایی را حاضر شدند به پیامبر در این زمینه بپردازند و او قبول نکرد و ذره‌ای از برنامه خود عدول ننمود ندیده‌اند، و یا عمداً تجاهل می‌کنند. [2]
از آقایان خواهشمندیم این جسارت خدمت پیامبر عظیم الشان و جسارت‌های دیگری که در کتبشان است را پاسخ بگویند و دست از بستن اتهامات واهی به شیعه بردارند. جای تعجب است که سرکردگان وهابیت چگونه تصریحات علمای خود را رها کرده و پیگیر اکاذیبی که در هیچ یک از کتب شیعه یافت نمی‌شود هستند.

پی‌نوشت:
[۱]. برای مطالعه بیشتر به مقالات مقصر در جنگ جمل کیست،علی یا عایشه؟ و اگر در زمان جنگ صفین یا جمل بودید،کدام طرف را انتخاب می کردید؟ و تکثرگرایی و پلورالیسم در اندیشه قائلین به تصویب و تکثر گرایی با جمع بین خلفای سه گانه و رابطه تکثرگرایی و عدم عقلانیت پذیری اهل سنت مراجعه فرمائید و برای دیدن فهرست مقاله  کلیک کنید تا به آدرس شیعه به عصمت ملایکه معتقد است بروید.
[2]. تفسير نمونه، ج‏۱۴، ص: ۱۴۲. برای دیدن کتاب کلیک کنید.

تهیه و تنظیم: *حجه الاسلام محمد صادق محسن زاده*

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.