برخورد سلفیه با حدیث طیر
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انکار فضایل امام علی (علیه السلام) یکی از روشهای وهابیت و سلفیه در طول تاریخ بوده است. خصوصا اگر این فضیلت بیانگر برتری ایشان بر سایر صحابه نیز بوده باشد. یک نمونه آن حدیث طیر است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگام خوردن گوشت پرندهای دعا میفرمایند که «الّلهم ائتنی بأحبّ الخلق الیک.[1] خداوندا محبوبترین بندگان را نزد من آور.» در همان لحظه علی ( علیه السلام) وارد میشود اما انس غلام پیامبر ( صلی الله علیه و آله)، مانع میگردد و در مرتبه دوم هم مانع ورود حضرت علی (علیه السلام) به محضر پیامبر میشود، اما در نهایت حضرت علی (علیه السلام) به اذن رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) بر ایشان وارد گردیدند. و به این طریق دعای پیامبر ( صلی الله علیه و آله) مستجاب و محبوبیت علی (علیه السلام) در نزد خداوند بیشتر از سایر صحابه آشکار میگردد.
علاوه بر اینکه حاکم نیشابوری آن را طبق شرایط مسلم و بخاری صحیح دانسته، این روایت از 97 راوی از انس نقل شده است و ابن کثیر و طبری کتب مستقلی برای جمع اسناد این روایت نگاشتهاند.
امّا ابن تیمیه مثل موارد زیاد دیگری که چنین وقایع قطعی را در تاریخ اسلام انکار کرده بلکه علیرغم ذکر آن با اسانید صحیح و متعدد، انکار آن را مورد اجماع همه علما میداند، در این مورد نیز مینویسد: «إِنَّ حَدِيثَ الطَّيْرِ لَمْ يَرْوِهِ أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِ الصَّحِيحِ، وَلَا صَحَّحَهُ أَئِمَّةُ الْحَدِيثِ.[2] همانا حدیث طیر را هیچ کس از نویسندگان کتب صحاح نقل نکرده و کسی از بزرگان حدیث آنرا صحیح نشمارده است.»
اما برخورد ذهبی نیز در کتاب میزان الاعتدال با راویان این حدیث جالب توجه است. وی در موارد متعددی صرف نقل این حدیث را بهعنوان نشانه ضعف راوی، ذکر نموده است.[3] بلکه در مورد أحمد بن سعيد بن فرقد الجدي، مینویسد: «روى عن أبي حمة، وعنه الطبراني، فذكر حديث الطير بإسناد الصحيحين، فهو المتهم بوضعه.[4] از أبی حمة روایت کرده و طبرانی از وی حدیث طیر را با سندهایی که در صحیحین (صحیح مسلم و بخاری) وجود دارد، نقل نموده است؛ بنابراین وی متهم به وضع و جعل این حدیث است.»
این دشمنی آشکار و برخورد ناجوانمردانه با روایات فضایل ائمه شیعه و راویان آنها مظلومیت آن ائمه هدی را حتی بعد از گذشت قرنها به روشنی نشان میدهد. همچنین نشانگر واهی بودن مبانی رجالی و حدیثی وهابیت و سلفیه میباشد.
پینوشت:
[1]. حاکم نیشابوری، ج1 ص 141، دار الكتب العلمية: بيروت.
[2]. ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة: ج7 ص371، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. ذهبی، میزان الاعتدال، ج1 ص 21 و 501، ج2 ص30 و 424 و 615، ج3 ص244 و 465 و 573، ج4 ص232 و 583، دار المعرفة للطباعة والنشر: بيروت.
[4]. همان، ج 1 ص 100.
نویسنده: سلام
افزودن نظر جدید