آیا حدیث « اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم » صحت دارد؟

  • 1393/04/10 - 14:07
از جمله روایاتی که اهل سنت در بسیاری از متون حدیثی، تفسیری، اصولی، فقهی و حتی در مناظره‌ها و محافل علمی و عمومی اهل‌سنت در جهت اثبات مرجعیت صحابه و مشروعیت بخشیدن به خلافت خلفاء، مورد استناد قرار می‌گیرد روایت فوق می‌باشد که در اینجا به بررسی آن می‌پردازیم:محدثان از ابن عمر نقل می‌کنند که پیامبر فرمود: « مثل أصحابی مثل النجوم یهتدی بها فبأیّهم أخذتم بقوله اهتدتم »

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله روایاتی که اهل سنت در بسیاری از متون حدیثی، تفسیری، اصولی، فقهی و حتی در مناظره‌ها و محافل علمی و عمومی اهل‌سنت در جهت اثبات مرجعیت صحابه و مشروعیت بخشیدن به خلافت خلفاء، مورد استناد قرار می‌گیرد روایت فوق می‌باشد که در اینجا به بررسی آن می‌پردازیم:

محدثان از ابن عمر نقل می‌کنند که پیامبر فرمود: « مثل أصحابی مثل النجوم یهتدی بها فبأیّهم أخذتم بقوله اهتدتم ».[1]

« یاران من مانند ستارگانند، از سخن هر کدام پیروی کنید، هدایت می‌شوید ».

پیرامون این حدیث، از نظر مضمون و سند، گفتگوهای فراوانی انجام گرفته است، نخست دربارۀ مضمون آن سخن می‌گوییم:

گوینده این سخن می‌خواهد همۀ صحابه پیامبر را که فزون از صد هزار بودند، به ستارگان آسمان تشبیه کند و بگوید هر فردی از یاران من، مایۀ هدایت است، چنان که هر ستاره‌ای در آسمان دارای چنین ویژگی است، در حالی که این مسأله دربارۀ ستارگان که به آنها تشبیه شده‌اند، صحیح نیست، زیرا هیچگاه همۀ ستارگان چنین ویژگی ندارند، و لذا قرآن گاهی کلمۀ « نجم » را به صورت مفرد می‌آورد و می‌فرماید:

« و علامات بالنجم هم یهتدون ».[2] « علاماتی قرار داد و شب هنگام با ستاره هدایت می‌شوند ».

وگاهی واژه « نجوم » را به کار می‌برد، ولی مقصود از آن ستارگان مخصوص و معهودی است که عرب‌ها با آنها آشنا بودند، چنان که می‌فرماید: « و هو الّذی جعل لکم النّجوم لتهتدوا بها فی ظلمات البر و البحر قد فصّلنا الآیات لقوم یعلمون ».[3] « او کسی است که ستارگان ویژه‌ای را برای شما قرار داد تا در تاریکی‌های خشکی و دریا با آنها راه یابید، ما نشانه‌های خود را برای کسانی که می‌دانند، بیان داشتیم ».

بنابراین اگر مضمون حدیث صحیح باشد، باید گروه خاصی از صحابه مایۀ هدایت باشند، نه همۀ آنها. و ناگفته پیداست که اخلاص و پاکی گروه خاص به صورت قضیۀ جزئیه، جای گفتگو ندارد.

اصولا چگونه پیامبر همۀ یاران خود را مایۀ هدایت معرفی می‌کند، در حالی که برخی از آنان را مانند ولید بن عقبه در سورۀ حجرات فاسق می‌خواند و گذشته از این برخی از صحابه روی زمین را با خون پاکان رنگین کردند. بسر بن ارطاة  پس از ارتکاب جرائمی که از شنیدن آن عرق شرم برپیشانی انسان می‌نشیند، دو کودک عبیدالله بن عباس را کشت.

از نظر سند نیز محققان و حدیث شناسان، این حدیث را مجعول می‌دانند. ابوجعفر نقیب می‌گوید: این حدیث را اموی‌های متعصب جعل کرده‌اند. در زمان امویان دو گروه آنان را یاری می‌کردند: گروهی به شمشیر و گروهی با وضع حدیث.[4]

تنها ابو جعفر نقیب نیست که حدیث یادشده را مجعول می‌داند، ابن حزم در رسالۀ ویژه‌ای دربارۀ قیاس می‌گوید: « حدیث نجوم خبری دروغ و جعلی و باطل است که هرگز صحت ندارد ».[5]

رجالی معروف، ذهبی که پیشوای رجالیون اهل‌سنت است، می‌گوید: این حدیث ثابت نیست و اسانید آن همگی ضعیف است.[6]

البانی حدیث شناس معروف، این حدیث را از موضوعات می‌داند.[7] البته کسانی که بر مجعول بودن حدیث تصریح کرده‌اند بیش از آن هستند که از آنها نام ببریم.

از این گذشته، چگونه پیامبر همۀ صحابه را ستارگان راه هدایت معرفی می‌کند، در حالی که آنان در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلاف داشتند و مراجعه به فقه و تاریخ حیات خلفا، این مسألۀ سه طلاق در یک مجلس، عمر بن خطاب در یک طرف، و دیگران در طرف مخالف قرار داشتند.

علاوه بر این، معنی حدیث این است که همۀ صحابه در یک سطح و در یک افق قرار دارند، در حالی که در میان آنان عالم و جاهل، آگاه و ناآگاه فراوان بود، تا آنجا که برخی از آنان فتوا داده‌‌اند که خوردن تگرگ روزه را باطل نمی‌کند.[8]

منابع:

[1]. مسند جامع، ج 10، ص 783.
[2]. نحل / 16.
[3]. انعام / 97.
[4]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 20، ص 12.
[5]. البحر المحیط، 5 و 528.
[6]. میزان الاعتدال، ج 1، ص 413، شماره 1511.
[7]. سلسة الاحادیث الضعیفه و الموضوعه، ج 1، ص 146 ـ 148.
[8]. مشکل الآثار، ج 2، ص 449.
 

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

عالی بود خیلی خیلی استفاده کردم.خدا خیرتون بده.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.