کمیل و مقبره کورش

  • 1394/01/16 - 15:34
کمیل گماردۀ حضرت علی (علیه السلام) در فیروزآباد یا دیگر نقاط فارس نبود. از سویی مقبره‌ای که امروزه به نام کورش مشهور شده، در عصر ساسانیان و پس از آن زیارتگاه مردم نبود (و ساسانیان اصولاً نامی از هخامنشیان نمی‌آوردند). همچنین تخریب معابد و مقدسات اهل‌کتاب در فقه اسلامی جایز نیست. کمیل نیز ابداً رابطه خوبی با معاویه نداشت. این نوشتار، پاسخی است به یاوه‌گویی‌های...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است که شایعه‌ای پیرامون «کمیل بن زیاد نخعی» که یکی از یاران مولا علی (علیه السلام) بود منتشر شده که متن آن از این قرار است:

کمیل کیست؟ کمیل ابن زیاد در سال ۳۶ هجری از طرف علی بن ابی‌طالب به حکومت فارس منصوب شد، اما پس از واقعه حَکَمیت و خلع علی بن ابی‌طالب از خلافت، از سوی معاویه بر حکومت ابقاء شد. کمیل حاکم فارس، وقتی متوجه شد مردم پنهانی به زیارت آرامگاه کوروش بزرگ می‌روند، تصمیم گرفت آن را خراب کند و این باعث شد مردم فیروز آباد فارس (شهر گور) که از شهرهای پر رونق آن زمان بود، علیه او قیام کردند و کمیل پس از شکست به شام گریخت... این کسی است که دعایش ما را به بهشت می‌برد؟!(دعای کمیل)

در پاسخ به این شایعه عجیب نکاتی به عرض می‌رسانیم:

فضای مجازی، علیرغم فواید بسیاری که دارد، متاسفانه جولان‌گاه افرادی مغرض شده که با انتشار شایعات عجیب در صدد ضربه زدن به اسلام و باور اسلامی مردم ایران هستند. البته رفتار این افراد، مانند کسی است که خاک به سوی آفتاب می‌پاشد تا خورشید را خاموش کند. اعتقاد راسخ ما این است که این جماعتِ دروغگو، هر چه می‌خواهند بگویند و هر کاری که می‌خواهند انجام بدهند. لیکن در آینده‌ای نزدیک، خدایی که مالک قلب‌هاست، چنان معادلات را به سود دین خود می‌گرداند که همه این افراد لجباز از حیرت، انگشت به دهان مانده و از خشم و غضب، لب و دهان خود را پاره می‌کنند. اما بعد...

- در هیچ روایت موثق تاریخی نیامده که حضرت علی (علیه السلام)، کمیل را به عنوان کارگزار خود در فارس گماشته باشد. در نتیجه تخریب مقبره کورش توسط کمیل، به طور کلی منتفی است (و این داستان از اساس یک توهّم است). در حقیقت، حضرت علی (علیه السلام) کمیل را به عنوان فرماندار هیت (شهری نزدیک بغداد امروز) گماشته بود.[1] نه منطقه فارس.

- مردم عصر ساسانیان، این بنای سنگی (که امروز به مقبره کورش مشهور است) را ابداً به عنوان مقبره کورش نمی‌شناختند. حتی جالب است بدانیم که ساسانیان در متون خود هیچ یادی از هخامنشیان (و کورش) نکرده‌اند. در عصر اسلامی هم "هیچ گاه" این بنا مقبره کورش نامیده نشد. بلکه مشهد مادر سلیمان (و مقبره مادر سلیمان) خوانده می‌شد.[2] اگر هم بالفرض مردم به زیارت آن بنا می‌رفتند، دلیلی نداشت که والی فارس بخواهد آن را تخریب کند (چه اینکه در فقه اسلامی، اهل کتاب در انجام مناسک دینی آزاد هستند).

- کمیل از یاران نزدیک حضرت علی (علیه السلام) بود [3] و در جنگ صفین در رکاب مولا علی (علیه السلام) علیه معاویه نبرد کرد.[4] چندین تن از بزرگان و علمای اهل سنت نیز به شرافت و وثاقت او رأی داده اند و او را از بزرگان شیعه خوانده اند.[5] کمیل در سال 82 هجری به دست حجّاج بن یوسف ثقفی کشته شد.[6] وی تا آخرین لحظه عمرش بر محبت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) باقی بود. هنگامی که حجاج خواست او را بکشد، کمیل گفت: «آنچه می‌خواهی انجام ده! همانا مولایم علی از پیش به من خبر داده بود که تو (حجاج) قاتل من هستی» پس حجاج دستور داد که سر از بدن کمیل جدا کنند. حتی برخی از منابع تاریخی گفته اند که او در محبت علی (علیه السلام) زیاده روی می‌کرد.[7] او در مواجهه با حجاج با اینکه تحت فشار بود، اما همچنان بر علی (علیه السلام) درود و صلوات می‌فرستاد تا اینکه در راه ولایت حضرت علی به شهادت رسید.[8] هم اکنون در حوالی کوفه مزار وی زیارتگاه شیفتگان اهل‌بیت است. جالب است بدانیم که معاویه نیز بسیار از کمیل متنفر بود.[9]

پس تا اینجا روشن شد که کمیل گماردۀ حضرت علی (علیه السلام) در فیروزآباد یا دیگر نقاط فارس نبود. از سویی مقبره‌ای که امروزه به نام کورش مشهور شده، در عصر ساسانیان و پس از آن منسوب به کورش شمرده نمی‌شد. همچنین تخریب معابد و مقدسات اهل‌کتاب در فقه اسلامی جایز نیست. کمیل نیز هیچ گاه در پی تخریب آثار باستانی فارس برنیامد. اما پیرامون دعای کمیل...

کمیل در مسجد بصره محضر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رسید، و میان این دو سخنانی رد و بدل شد، پس حضرت دعای خضر نبی را به کمیل آموخت و به او فرمود: «ای کمیل، هر شب جمعه این چنین دعا بخوان یا حداقل در زندگی‌ات یکبار هم که شده چنین بخوان. پس بنویس...». آنگاه امام (علیه السلام) دعای خضر نبی (علیه السلام) را به کمیل املاء فرمود و او نوشت.[10] پس این دعا به دعای کمیل مشهور شد. این دعا دارای مضامینی عالی و نکات نغز عرفانی است که خواندن آن و اندیشه پیرامون عبارات آن به همه عزیزان پیشنهاد می‌شود. 

پی‌نوشت:

[1]. ابن اثیر جزری، تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران: نشر مؤسسه مطبوعات علمی، ۱۳۷۱. ج 10، ص 194-195.
ابن ابى الحديد معتزلى، شرح نهج البلاغة، قم: انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى، 1404 ه.ق، ج 17، ص 149-150.
[2]. لارنس لاكهارت، انقراض سلسله صفويه‏، ترجمه: اسماعيل دولتشاهى‏، تهران: انتشارات علمى و فرهنگ، 1383. ص 294.
سرپرسى سايكس، تاريخ ايران‏، ترجمه: سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى‏، تهران: نشر افسون‏، 1380. ج 1، ص 235.
و نیز بنگرید به مقاله «پاسارگاد و مسجد مادر سلیمان».
[3]. شمس الدین الذهبى، تذكرة الحفاظ،‌بیروت: دار الكتب العلمية، 1998. ج 1، ص 14.
[4]. ابن حجر عسقلانی، لسان الميزان، بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، 1986. ج 7، ص 346.
ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت: دارالجیل، 1412 ه.ق، ج5، ص 653.
ابن سعد، الطبقات الكبرى، بیروت: دار صادر، ج 6، ص 179.
[5]. ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت: دارالجیل، 1412 ه.ق، ج5، ص 653.
ابن حجر عسقلانی، لسان الميزان، بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، 1986. ج 7، ص 346.
ابن ابى الحديد معتزلى، شرح نهج البلاغة، قم: انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى، 1404 ه.ق، ج 17، ص 149.
[6]. ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت: دارالجیل، 1412 ه.ق،، ج5، ص 653.
ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر، 1998.ج 50، ص 248.
ابن ابى الحديد معتزلى، شرح نهج البلاغة، قم: انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى، 1404 ه.ق، ج 17، ص 149.
[7]. ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت: دارالجیل، 1412 ه.ق، ج5، ص 653؛ شمس الدين الذهبي، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، بیروت: دار الكتب العلمية، 1995. ج 5، ص 502.
[8]. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر، 1998.ج 50، ص 249.
[9]. تاريخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاينده‏، انتشارات اساطير، ۱۳۷۵، ج 6، ص 2198.
[10]. سيد بن طاووس، إقبال الأعمال، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1367. ص 706.
همچنین دیگر منابع تاریخی نیز گویای این هستند که این دعا، دعای حضرت خضر (علیه السلام) است که مولا علی (علیه السلام) به کمیل آموخت. بنگرید به: شيخ طوسى، مصباح المتهجد، بیروت: مؤسسه فقه الشيعة، 1411 ه.ق، ص 844.

آخرین ویرایش: 29 بهمن 1397

مقالات مرتبط: 

هخامنشیان و بعل!

کورش هخامنشی و پرستش مردوک

تولیدی

دیدگاه‌ها

قطعا نویسنده این مطلب ایرانی نیست.

آره موافقم .تخم وترکه همون اعرابیه که به ایران حمله کردن وزنان و دخترانش رو مورد تجاوز قرار دادن

بن بست فكری يعنی همون جایی كه عيرانی (ايرانی قلابی) و ناشناس بهش رسيدن !كاملا معلومه كه حرفی واسه گفتن ندارن و دارن دست و پا ميزنن !!!!!

مقاله خیلی خوب بود. پیشنهاد می‌کنم باستانگرایان حماقت رو کنار بگذارن و حق رو بپذیرن

درود برشما ، اما متاسفانه باستانگرایان یا همون دریوزه های کاسه لیس غرب نادان تر و جاهل تر این باشند که حرف حق را بشنوند و قبولش کنند

مردک این ادبیات را از دین و آئینت یاد گرفتی و به ارث بردی

ایشان به کاسه لیس‌های غرب تاختند، به شما چرا برخورده؟

سلام بچه ها. چرا اینقدر عصبانی هستین و به هم توهین میکنین. اگه پس از مرگ احتمالا دنیای دیگری بود و احتمالا یکی بهتون می گفت اکثر تصوراتی که در این دنیا داشتین غلط بوده چه حالی بهتون دست میده. قطعا حالمون گرفته میشه. پس منطقی هست که با هر تفکری که هستیم، یک بار به باورهامون یک شک عمیق بکنیم و سعی کنیم بدون تعصب فکر کنیم یا حرف بزنیم. اما در مورد بحث داغ شما دوستان: 1- همه ما میدونیم که حمله به ایران در زمان عمر بود کسی که به خشکه مقدسی شهره داشت. قطعا در این حمله عربها که به فرزندان پیامبر رحم نکردند، به ما هم رحم نکردند. بدون اینکه بخوایم به تاریخ مراجعه کنیم که معمولا فاتحان اون رو نوشتند، شکست ایران بزرگ در مقابل عربهای بادیه نشین، نشان ضعف و انحطاط در حکومت ایران بوده و مردم مقاومت چندانی نکردند. 2- مقبره کوروش در زمان اسلام شناخته شده نبود. عربها که تخت جمشید رو دیدند فکر کردند کاخ سلیمان اونجاست و مقبره کوروش رو هم فکر کردند مقبره مادر حضرت سلیمان هستش. حتی ما میگیم تخت جمشید در صورتیکه تخت جمشید ربطی به جمشید پادشاه اساطیری ایران نداره. واقعیت اینه که ما تاریخمون رو گم کردید تا اینکه این اواخر باستان شناسان کتیبه ها رو ترجمه کردن و خیلی چیزها روشن شد. 3- یادمون باشه ما به زور شمشیر مسلمان شدیم ولی اکثرا به زور شمشیر شیعه نشدیم. رفتار و سلوک علی (ع) و فرزندانش با ایرانیان باعث شیعه شدن ما شد و اسلام رحمانی رو از اسلام خشن عمرها تشخیص دادیم. ما آزادگی رو در امام حسین دوباره شناختیم. وقتی زید بن علی بن حسین از ایران قیام کرد مردم ایران کمکش کردند و وقتی شهید شد در بسیاری از شهرهای ایران از جمله خراسان مردم اسم فرزندان تازه متولد شده رو زید گذاشتند. در زمان امام رضا تشیع بیشتر در ایران تثبیت شد و پس از شهادت ایشان و بازگشت مامون به بغداد، طاهر سردار ایرانی مامون که در خراسان ماند، در خطبه نماز نام مامون را حذف کرد و استقلال ایران از اعراب از همین جا شروع شد اما تشیع ماند و نگاهی متمدنانه از اسلام متولد شد بخصوص در زمان حکومت سامانیان.4- امروز به مدد تکنولوزی میشه خیلی از این حقایق رو فهمید هر چند یادمون باشه باید فکر کنیم رسالت امروز ما به عنوان یک انسان چی باید باشه. بجای دعواهایی که اگر غیر منطقی باشه تا ابد ادامه داره و هیچ نتیجه ای نداره، بهتر به نیاز امروزمون فکر کنیم. امرو ز زمینمون آلوده شده. آبمون آلوده شده آسمونمون آلوده شده. مصرف گرایی داره نابودمون میکنه. دخترها ساعتها مشغول آرایش هستند تا خودشون رو عرضه کنند. خود واقعیشونو گم کردن. زیبایی های درونی شونو نمیبینن. پسرها که هیچ . بحثهای بی فایده فوتبال. اتلاف عمر در سالنهای بدنسازی و مصرف داروای تقویتی عجیب غریب. و .... و .... و .... . نمیخام نصیحت کنم. منم مثل شما هستم. ولی یه فکری بکنیم .... یه کاری بکنیم .... بجای بحثهای بیهوده.

درود بر شما مطلب جالبی بود

سلام آقای به اصلاح محترم ؛ خسته نشدید شما و امثال شما انقدر با جبهه گیری به اصلاح عادلانه صحبت های صدمن یه غاز و مزخرف تحویل مردم میدید، دوستان اصلأ لزومی نداره به صحبتهای چرند اینگونه به اصطلاح انسانها توجهی کنید فقط کافیه یکبار از ابتدا تا انتهای معانی فارسی یکی از سوره های کتاب مثلأ آسمانی این دیوصفتان را با تفکر بخونید تا به این درک برسید که مشتی چرندیات بیش نیست و تمامأ خرافات و ابهامات یک چوپان بادیه نشین هستش، در کنارش اگر فرصت کردید حتمأ کتاب تاریخ طبری که گویای تاریخ آنطورکه بوده رو، مطالعه کنید ، کتاب «دو قرن سکوت» و «بیست و سه سال» هم حتمأ مطالعه کنید ، مشکل انسانها فقدان کتاب و مطالعه دربین آنهاست...

نه کورش و نه کمیل هیچ یک اعتقادی به "انسانیت بجای دیانت" نداشتند. بلکه هر دو دیندار بودند. یکی به دین بت‌پرستان بود و دیگری به دین خداپرستی. اما چرا شخصی (به عنوان انسانیت بجای دیانت) میآید در این صفحه و سخنانی که اصلاً ربطی به محتوا ندارد را بیان می‌کند؟ مشخص است. این شخص با هدف دفاع از کورش هخامنشی به این صفحه آمد. اما راه‌ها را بر خود بسته دید و احساس عجز کرد. پس کوشید که با «فرار به جلو» ضعف و ناتوانی خود را مخفی کند. ادامه در کامنت بعد...

متن مقاله (کمیل و مقبره کورش؟!) به اندازه کافی مستند است. دلایل و شواهد بیان شد و آن کس که در پی تاریخ حقیقی باشد مطالعه میکند و در نهایت هم قضاوت... با اینکه کامنت این مدعی "انسانیت به جای دیانت" حاوی توهین و فحاشی به مسلمانان بود اما نظرش منتشر شد تا همه بدانند که این جماعت حرفی برای گفتن ندارند. در باطل و دروغ بودن سر تا پای سخنان و باورهای این مدعی «انسانیت بجای دیانت» همین بس که ما را دعوت به مطالعه کتاب «دو قرن سکوت» میکند اما یقیناً خودش این کتاب را نخوانده است. کتاب «دو قرن سکوت» حتی همان چاپ قبل از انقلابش پر است از تمجید و دفاع از اسلام و بیان عجایبی در این راستا. بنگرید: [http://www.adyannet.com/fa/news/13351] نویسنده این کتاب (دکتر زرینکوب) پیش از انقلاب کتابی دیگر هم نوشت. باز هم در دفاع از اسلام، به نام‌ «کارنامه اسلام» که انصافا کتاب بسیار خوبی در دفاع از اسلام است.

قطعا دلیل حلال زادگی محبت مولا علی است و بس

جواب شما که به پیامبر و قرآن توهین کردین آیات ۶ الی ۱۸ سوره ی بقره را بخوانید.

از ابتدا حرفهای شما منطقی به نظر میرسید ولی د ر ادامه خیر. فاصله زمانی داستان علی و اولادش تا زمانی که ما شیعه شدیم حدود هزار سال هستش. خیلی از این داشتانها هم که در خصوص علی و مخالفتش با عمری ها ساخته شده مربوط به همین چهارصد سال اخیره. ضمن بخش مهمی از ایرانیها به زور شمشیر شیعه شدن. اینها (منظورم شیعه و سنی) اینقدر هم با هم تضاد نداشتن و اصلا در طول هزاره اول اسلام این تعاریف وجود خارجی نداشته و مرز مشخصی نداشتن. ساز و کاری در اسلام هست که هیچ وقت اجازه نمیده شما آزاد فکر کنی اون هم مضامینی مثل شرک، الحاد، جهاد، حق و باطل، مرتد و هزاران ایراد جدی که در عصر کنونی به برخی آموزه های اسلام وارد است البته قسمتهای پایانی حرفهای شما منطقی به نظر میرسه

درباره کامنت جناب بشر؛ 8 کلمه ابتدایی و 8 کلمه انتهایی کامنت شما منطقی به نظر می‌رسد. اما این ادعا که ایرانیان در زمان صفویه به زور شمشیر شیعه شده باشند، منطقی نیست. ببینید عموم ایرانیان از همان قرن اول هجری به معنای عام شیعه بودند. معانی عام شیعه یعنی کسانی که محبت علی بن ابیطالب را به طرز ویژه در دل دارند و در اختلاف بین علی بن ابیطالب و معاویه حق را با علی می‌دانند. این معنی عام شیعه است. می‌بینیم که از همان قرن نخست، عموم ایرانیان این گونه بودند. حتی ایرانیانی که ظاهراً سنی بودند (و البته تسنن در ایران، رنگ تصوف داشت) واین سنی های صوفی هم اکثر قریب به اتفاق، سلسله خود را به علی بن ابیطالب رسانده و او را "پیر" خود میدانند. این نوع قسم خوردن در میان ایرانیان اعم از شیعه و سنی از گذشته ها بوده که «به پیر، به پیغمبر قسم». حتی در میان شاعران سنی مذهب از قرن نخست تا امروز، آن قدری که درباره علی بن ابیطالب شعر گفته اند در باره ابوبکر و عمر و عثمان نگفته اند (کم گفته اند). گذشته از این، شیعه به معنی خاص هم در قرن 4 هجری در ایران قدرت سیاسی و حکومتی داشت. آل بویه که شیعه بودند 600 سال قبل از صفویه در ایران حکومت داشتند و اتفاقا به طور غالب پشتوانه مردمی هم داشتند.

بسیار عالی . الآن در دنیای جدیدی هستیم که بسیاری از ارزش‌ها به ضد ارزش تبدیل شدن و برعکس . وقتی با خط کش کج و اشتباهی اندازه بگیریم حاصل کارمان اشتباه در میاد. بیشتر مطالب و شایعات توسط کسانی تکثیر و باز نشر میشه که هیچ تحقیقی نمی کنن و چشم و گوش بسته منتشرش می کنن. التماس تفکر دارم.

خیلی متن شما عالی بود خصوا اونجا که درباره شیعه شدن ما نوشتین آفرین

آفرین و درود به شما ♥

یک کسی گفت نویسنده این مطلب ایرانی نیست! چرا؟ چون حقیقت رو گفته و از با سند و مدرک از کمیل و مذهب شیعه دفاع کرده و به مذاق برخی خوش نیومده ایرانی نیست؟ خب در مقابل میشه گفت کسانی که با کمیل دشمنی میکنن ایرانی نیستن. صهیونیست هستن چون دشمنی با یاران اهل بیت و ضربه زدن به شیعه، خواسته‌ی صهیونیست‌ها هست.

عیرانی (ایرانی قلابی) اگه دقت کنی می بینی که مقاله با سند و محکم هست و خوب از این یاوه گوهای توهم زده مچ گیری کرده و دروغ هاشون رو افشا کرده. پس باستان گراها بهتره عقلشون رو به کار بندازن و از دروغهای اربابشون اسرائیل پیروی نکنن .

از خداوند متعال شفاي همه بيماران رواني از جمله مريض حاضر رو خواهانيم.

باسلام. دوست عزیز چرا هرکس مخالف عقیده شما فکر کنه یا حرف بزنه انگ نوکر اسراییلی بهش میزنید یه کم منطقی باشید.مثل کبک نباشید سرتون را از زیر برف بیرون بیارین واقعیت را ببینید.چرا در مقابل علم اینقدر مقاومت میکنید و خیلی راحت تسلیم جهالت میشید.همه ی ادیان ساخته ذهن خام ونپخته بشر بوده.از انسانهای متعصب مذهبی هر کاری بر میاد این یک واقعیته. تعصب وجهالت همیشه بوده وهست.به امید تفکر

اقای رضا ممنون از اینکه نظر خودتون رو بیان کردید. اما کامنت شما چه ارتباطی به مقاله داره؟ این تایپک (کمیل و مقبره کورش) پاسخی از طرف ما به یک شایعه هست و کامنت شما درباره یک چیز دیگه. وجداناً این چیزهایی که نوشتید از روی لج نبود؟ از روی عصبانیت... چرا؟ شما که حرف از عقلانیت و منطق میزنید چرا این طور رفتار میکنید؟ ضمناً در قرآن بیش از 150 بار دعوت به تفکر و عقلانیت شده. کافی هست انسان کمی از لجبازی و عصبیت فاصله بگیره اون وقت وضعیت خیلی عوض میشه.

مطلب خیلی خوب هست. با منطق است. با سند. با دلیل. ایرانی بودن یا نبودن اهمیت ندارد. انسان باید بود.

از اطلاع رسانی و رفع شبه شما سپاسگذارم. واما در مورد کورش بزرگ اگر مردمش بد بودند مگر ایرانی نبودند؟واگر ظالم بود چرا اسمش در کتابهای آسمانی قرآن و تورات و انجیل و ..... آمده است ؟ومگر چیزی غیر این است که دردین اسلام آمده است پشت سر اموات بد نگویید و منکر خوبیها و عدالتخواهی آنها نشوید؟ممنون میشم پاسخ بدید

اینم در اسلام گفته که از مرده ها بت نتراشید و بی خودی بزرگ نکنید

پس چراشماشیعیان ازمردهاتون بت همراه بازریح ساختید

حمید اين دو كلمه (بت و مرده) رو معنی كن ببينم چقدر حاليته (اگه خواستی ميتونی از جواب دادن فرار كنی)! بعدش يعنی ميخای بگی شما از كورش بت پرست (مردوك پرست)، بت نساختيد ؟ و جلوش سجده نميكنيد ؟

ببینید من مسلمونم و شیعه دوازده امامی و از جهت دیگه به کشور خودم اهمیت زیادی میدم مخصوصا کوروش شما حرف سجده کردن زدید حکم خدا که در زمان یوسف پیامبر اومد اینه که به هیچ کس و چیزی جزع خدا سجده جایز نیست پس کسانی که به مقبره کورش به عنوان پرستش سجده میکنند اشتباست و اونا بت پرستند ولی از جهت دیگه شماه که به مقبره امام ها. و یا به خونه خدا میرسین چرا اونا بوس میکنید و بهش سجده میکنید و میگید مثلا شما را شفاع بده مگه هیچ امامی اگر خدا نمیخواست میتونست کسی را شفا بده پس شما بین خدا و انسان فاصل انداختین و اون واسطه شد بین ما پس ما از اون مقبره ها بت ساختیم و در مورد زندگی کوروش هرکسی در دوره فرمانرواییش یه بدی هایی داره و یه خوبی هایی در نظرات قبل اومد که کورش بعضی شهر ها را قتلعام کرده و سوزونده خوب به فرض که درسته چند تا شهر و کشور را کوروش بدون خونریزی گرفت؟در چند تا کشور یه یکیش امریکاست هنوزم براش تجلیل میگیرند. و کتیبه حقوق بشر را از اون میدونند و در کتیبه حقوق بشر به زنان احترتم خاصی گذاشت گورش بود که برده داری را از بین برد و هیچ برده ای نداشت و یهودی هارا از بند و زندان بابل ازاد کرده بود سندش هم موجوده اسرائیلیها بیشتر میدونند چی میگم کورش اولین کسی بود که کارگرهاش را بیمه کرد و کورش...... خوب ازدواج خاهر برادر کجی زهن شماست چون از اول حرام بوده ولی با این حال دوران حضرت موسی باز این ازدواج در قوم یهود وجود داشت پس اگرم راست باشه تقصیر حاکم نیست و اگر راسته دوستان که در قبل همچین نظری در مورد ازدواج مادر و پسر در دوران کورش دادن سند رو کنند و در نتیجه میرسیم به زندگی اهل بیت در زندگی نامه و قانون هایه اونا هم خیلی اشکالات وجود داره مثل ازدواجاشون که با دختر شیرخاره هم با اذن پدر میشه ازدواج کرد مثل برده داریشون زنده بگور کردن دختران و..که در دین اسلام هست پس نتیجه میگیریم اگرم دین زرتشت بعضی جاهش مشکل داشت که اونم مطمعنم تحریف شده بدست اعراب دین اسلام هم کم مشکل نداشت

برادر جان، این چه حرفهایی هست که می‌زنید؟ زنده به گور کردن دختران در اسلام؟! واقعا جای تاسف داره این ادعاهای شما. این مار عربهای جاهلیت بود که اسلام اون رو ممنوع کرد

خدا رو شکر که شما منافقین دروغگو رو انقدر احمق آفریده که با ابراز چرندیات داخل ذهن مریضتون مسلمان نبودن خودتون رو لو میدید.

به نظرم آدرس اشتباهی به شما داده اند!! بهتر است مرده پرستی و پرسش بت را در مورد کوروش و مردوک و به اصطلاح باستان گراهای امروزی سرچ کنید و در موردش مطالعه کنید....

وا عجبا کجا اسم کوروش تو قرآن اومده کدوم سوره آیه چند شستشوی مغزی تا چه اندازه معلوم میشه شما تا به حال قرآن نخوندی تورات و انجیلم که تحریف شدش موجوده

سلام من نمی خواهم از ادعایی که در مورد کورش شده دفاع کرده یا آن را رد کنم . ولی شما از کجا می گویید که نام کورش تو قرآن آمده؟!! البته برخی گفته اند شاید منظور ذوالقرنین کورش باشد ولی هنوز چنین حرفی قطعی و صددرصد ثابت نشده.

درست است کوروش بزرگ با نام پارسی اش در قرآن ذکر نشده اما داستان ذوالقرنین تماما این حقیقت را می رساند که این نام عربی نمایانگر این شاه پارسی ست همچنین داستان های کوروش در کتاب های مقدس دیگر ادیان الهی نیز آمده است

تناقضات بسیاری در تطابق کوروش و ذوالقرنین هست نمونه بارز آن اینکه ذوالقرنین وحدانی گرا و خدای یکتا را می پرستد، ولی کوروش طبق منشورش بت مردوک را پرستش می کند.

اسم كورش كه در كتابهاي آسماني نيومده. اين مقاله رو خوب بخونيد: http://www.adyannet.com/news/16756 كسي هم با هموطناش مشكل نداره . فقط يه عده كورش رو بزرگ كردن كه اسلام رو كوچيك كنند. اين يه طرح هست كه صهيونيستها ريختن و بايد باهاش مبارزه بشه. البته اين نظر من هست. با احترام به نظر شما آقا قدرت الله. البته من در اون حد هم سواد ندارم كه از اسلام دفاع كنم. اين كار علما و روحانيون هست. بايد تلاش كنند

اسم شیطان در کتابهای آسمانی قرآن و تورات و انجیل و ... آمده نه اسم کوروش.

«يك مشت تازي لخت و برهنه، وحشي و گرسنه، دزد و شترچران، سياه و زرد و لاغرميان، موشخواران بي خانمان، منزل گزينان زير خار مغيلان، شرير و بي ادب و خونخوار مثل حيوان، بل پست تر از آن، بر كاروان هستي تو تاختند. دانشوران جهان معتقدند كه ايران قافله تمدني بود كه ناگاه گرفتار ايلغار تازيان گرديد و سرمايه و كالايشان را ربودند. لعنت بر كساني كه دولتي به آن بزرگي و مدنيتي به آن فراخي را كه روشني بخش گيتي بود تسليم راهزنان بيابان كردند و دل خويش را به موهومات خرسند ساختند تا به سعادت دو جهان نايل گردند.» ﺳﻪ ﻣﻜﺘﻮﺏ, ميرزا ﺁﻗﺎ ﺧﺎﻥ ﻛﺮﻣﺎﻧﻲ

چنین عبارات سخیف و فحاشانه ای جز از زبان میرزا آقاخان کرمانی و امثال او بیرون نمیآید. با مطالعه تاریخ درمیابیم که اگر امپراتوری ساسانی چنین و چنان بود، پس چرا اکثر ایرانیان در زمان ورود اسلام به ایران هیچ دفاعی از حکومت ساسانی نکردند؟ حکومت ساسانی یک حکومت استعدادکش مبتنی بر نظام بسته طبقاتی بود. به تعبیر بزرگترین دانشمندان ایران شناس -حتی دانشمندان غیرمسلمان- اسلام سبب شکوفایی استعداد در میان ایرانیان شد. به هر روی حرفها برای گفتن بسیار داریم و در صورت تمایل حاضر به گفتگو هستیم.

انسان های بی سواد وخشک مغز نبایدحقی برای فکرکردن ندارن!شماحقتون همینه که براتون و بجاتون فک کنن!برو تاریخ جنگ های ایران واعراب روبخون تابفهمی مردم چطور مقاومت میکردن ودرصورن شکست چه اتفاقی میفتاده.

واقعا آدم وقتی به سایتهای ایرانی و گفت و شنود های آن مراجعه می کنه کمبود شدید مطالعه خصوصا در موضوعاتی مانند تاریخ را به عینه می بیند: 1- مانی پیامبر ایرانی، اولین کسی بود که ادعا نمود احمد است و به خاطر همین نام او در بین 100 فرد تاثیر گزار تاریخ آمده است بنابراین تا حدودی آمادگی فکری در ایران برای پذیرش دین احمد ایجاد شده بود. 2- سقوط ایران در یک روز و یک ماه و حتی یکسال رخ نداد تصرف برخی شهرهای ایران مانند اردبیل تا سال 75 هجری هر گز میسر نشد 3- سلسله ساسانی 400 سال حکومت کرده بود و همه جای دنیا حکومتها به مرور که از عمرشان می گذرد دچار مشکلات عدیده ای در سیاست و لیاقت می شوند تاقبل از یزگرد سوم و در یک دوره حدودا 7 ساله ایران تقریبا هر شش ماه یک پادشاه عوض می کرد. 4- اگر بخواهیم اینطور استدلال کنیم بعد باید سوال کنیم چرا حکومت علی علیه اسلام وپسرش بیش از 7-8 سال به طول نیانجامید و چرا حکومت خلایف اسلامی به دست مغولان بر افتاد؟ 5- فقط در جنگ مراغه که به فرماندهی اسامه پسر خوانده پیامبر انجام شد لشکر اعراب 65000 شامل خود اسامه کشته دادند. در جنگی که فقط در یکی از صحنه های آن قدرت غالب 65000 کشته داده باشد مغلوب تلفات بیشتری داده است پس هرگز به غلط استدلال نکنیم ایرانی ها با آغوش باز اسلام را پذیرفتند شکست ایران از اعراب دلایل راهبردی متعددی داشت که بررسی آن مجال مفصلی می خواهد. 6- خطیبان مسلمان در خطابه های خود ادعا می کنند حضرت مهدی همان سوشیانس است در حالی که آیین زرتشتی صراحت دارد که سوشیانس از نطفه زرتشت است اگر می خواهید باز مسئله طرح کنم بحثتان داغ شود

کی گفته ایرانی ها دفاع کردند! اسلام مدیون دانشمندان ایرانی هست نه برعکس

بزرگترین دانشمندان ایرانی از جمله ابن سینا و ابوریحان و خواجه نصیر و... خود را خاکسار درگاه محمد (ص) می‌دانستند. حتی خواجه نصیر الدین طوسی (یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ بشر) پیش از مرگ وصیت کرد که در کاظمین زیر پای امام موسی کاظم و امام جواد (علیهما السلام) دفن و روی سنگ قبرش این آیه قرآن نوشته شود: وَكَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ (کهف:18) یعنی همانطور که سگ اصحاب کهف، پاسبان و خادم اولیای خدا بود، من نیز سگ پاسبان مکتب اهل بیت هستم.

ای کسی که ادعای میهن پرستی داری! راست میگی اهل اندیشه‌ای خودت حرف بزن و ابراز عقیده کن نه اینکه سخن دیگران را بلغور کنی!!!

جناب ب ظاهر میهن پرست شما اگه با عقاید اکثریت ایران مشکل دارید میتونید تشریفتونو ببرید پیش همون هم فکرای غربیتون

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.