معجزه
شق القمر، یکی از معجزات پیامبر شمرده شده، اکثر عالمان و مفسران فریقین، در کتب خود، به آن اذعان کردهاند؛ اما برخی از علما، در این مسأله از جهاتی تشکیک کردهاند؛ ازجمله میگویند چرا دیگر انسانها و غیر مسلمانان، از آن خبری ندادند، که با بررسی دقیق میتوان احتمال قوی داد بینندگان خارج مکه این قضیه را نقل یا مکتوب نکنند.
رهبران تفکر نوین معجزات الهی را امری قابل انجام برای هر انسانی میدانند. آنها میگویند با شناخت نیروهای باطنی به راز وجودی این معجزات پی میبریم، اما باید گفت معجزه امری است که اراده آن توسط الله تبارک و تعالی است و طبق اراده او به پیامبران خود میدهد.
بحث سحر و جادو یکی از موضوعات بحثبرانگیز محفلها میتواند باشد. در این موضوع، مردم، جسته و گریخته مطالبی بیان میکنند که بعضا صرفا توهمات خود افراد و بعضی شنیدهها از افراد غیرموثق و غیرعالم است.
مبلّغ بهائی در کانال خود مدعی شد که طلب معجزه از مدعی پیامبری، به معنای امتحان پروردگار است و بشر، حق امتحان پروردگار را ندارد. در پاسخ به این ادعا میگوییم: طلب معجزهی مردم از مدعی نبوت، هیچگاه به منزلهی امتحان پروردگار نبوده، بلکه طلب معجزه به معنای آزمودن صحت ادعای رسالت او به شمار میآید.
مبلغان مسیحیت تبشیری که کوته بینیشان در مورد اسلام با کمی گفتگوها و مناظره به خوبی به چشم میخورد، ذکر نشدن معجزات پیامبر اسلام در قرآن را دلیل بر معجزه نداشتن و در نهایت نفی نبوت ایشان میدانند، و ذکر معجزات حضرت عیسی (علیه السلام) در اناجیل را دلیل بر صحت ادعای ایشان میدانند؛ اما توجه ندارند که در این صورت یک چنین اشکالی هم در مورد برخی انبیاء صاحب کتاب در عهد قدیم، به خودشان وارد است، و اینکه معجزات پیامبر در کتب روایی و تاریخی اسلامی آمده، اگر هم در قرآن معجزهای ذکر میشد اشکال عدم حجیت را مطرح میکردند و ...
بعضا برای برخی افراد سوال پیش میآید که اگر مسیحیت دین برحقی نیست پس مبلغین وکشیشان با کدام نیرو و قدرت توانایی انجام کارهای خارقالعاده مانند شفای بیماران یا غیبگویی و ...را دارند؟ اما باید توجه داشت که از هر دین و مسلکی افرادی هستند که این توانایی را را دارند که البته نمیشود همه را حق دانست و طبق آموزههای کتاب مقدس مسیحی شیاطین و نیروهای شر هم توانایی این اعمال را دارند پس این کارها دلیل بر حقانیت انجام دهندهگان آن نیست.
سران تصوف به دنبال کرامتسازی برای مشایخ خود، به برخی از آیات قرآن استناد کرده که در وصف اولیای خدا نازل شده و به همین دلیل دست به تشابه سازی زده و مشایخ خود را همانند اولیای خدایی که در قرآن نام آنها آمده است دانستهاند.
در تفاوت معجزه و کرامت مواردی را ذکر کردهاند که معجزه مخصوص نبی و کرامت مخصوص ولیّ است. صدور معجزه از نبی واجب ولی کرامت از ولیّ جایز است. همه اینها مواردی است که در منابع صوفیه در فرق بین معجزه و کرامت بیان شده است.
برخی از صوفیه با اعتقاد به اینکه انبیاء با استفاده از قدرت معجزه مردم را به راه راست هدایت میکردند، برای مشایخ خود دست به کرامتسازی زدند تا انتظار هدایتی که از مشایخ خود دارند را با قدرت معجزات انبیاء برابر جلوه دهند و از این راه مریدان را به سوی خود جذب کنند.
براین اساس که نواب حضرت ولی عصر(علیهالسلام) از طرف حضرت دارای معجزاتی بودهاند، لذا احمدالحسن بصری طی بیانیهای ادعای معجزه میکند و اظهار میکند که من موضع قبر حضرت زهرا(علیهاسلام) را میدانم و این درحالی است که تمام مسلمانان اجماع دارند که قبر حضرت مخفی است...