تقیه
تقیه از ضروریات مذهب شیعه است که در قرآن و روایات آمده است، هر چند بین مذاهب اسلامی مورد اختلاف است و برخی این عمل را نوعی دورویی و نفاق و دروغ میپندارند و میگویند با وجود این تقیه نمیتوان به گفتار و سخنان شیعه اعتماد کرد و دربارهی آن تصمیم صحیحی گرفت، لذا آنها با این کار از زیر بار حقیقت شانه خالی میکنند.
تقیه یعنی ابراز عقیده یا انجام دادن کاری بر خلاف نظر قلبی شخص که با دلایلی خاص که صورت میگیرد. در دین اسلام ادله قرآنی، روایی و عقلی بر جواز تقیه دلالت دارند. بحث تقیه در سدهی نخستین دین اسلام یکی از مباحث متداول کلامی و فقهی بوده است. همچنین بعد از آن هم مثلاً در ماجرای محنت در عصر مأمون، بنا به نقل مورخان اسلامی به سبب تهدید و ارعاب خلیفه انجام میشد.
یکی از بهترین راهکارها برای برخورد با مخالفین «تقیه» است. تقیه راهکاری عقلانی برای زندگی مسالمت آمیز است که قرآن و روایات به آن سفارش کرده اند. سیره علما و فقهای شیعه بر تقیه استوار است تا از این طریق بتوانند بر گسترش وحدت اقدام کنند.
در برخورد با مخالف سه دیدگاه وجود دارد. دیدگاهی افراطی و دیدگاهی تفریطی و دیدگاه سوم که در روایات از آن تعبیر به تقیه شده است. طرفداران دیدگاه سوم معتقدند که باید حقایق را گفت، اما بیان حقایق باید به گونهای باشد که به شیعه آسیبی وارد نشود.
برخی به روایتی از کتاب کافی استناد کرده و میگویند امام سجاد (علیهالسلام) با یزید بیعت کرده است، قضایای وارد شده در این روایت کذب بوده که منجر به عدم صحت روایت است، اما به فرض صحت روایت، باید گفت امام در شرایط تقیه بوده است و خوف از جان خویش داشته و با استناد به این روایت نمیتوان طعنی وارد کرد که امام سجاد (علیهالسلام) با یزید بیعت کرده است.
یکی از راههایی که موجب دور کردن دیگران از مسیر حق بهشمار میآید، کتمان و پنهان کردن حقایق است که در دین اسلام بسیار نکوهش شده و برای عاملان چنین کاری عذاب آتش دوزخ، و دور شدن رحمت الهی و مورد لعنت واقع شدن در نظر گرفته شده است، اما در چند مورد پسندیده است؛ در أسرار مردم، در چیزی که آشکار شدنش، شرّ به پا میشود و أسرار ایمانی.
وهابیت، تقیه شیعه را کفر و نفاق میداند؛ در صورتیکه تقیه یکی از اشتراکات معارفی شیعه و اهلسنت است، فخر رازی ذیل آیه 28 سوره آلعمران میگوید: «تقیه زمانی جایز است که شخص در بین کفار از جان و مال خویش بترسد، اما شافعی تقیه را در بین مسلمانان نیز جایز میداند و تقیه برای حفظ مال را برابر با حفظ جان بهشمار میآورد.»
درحالی که معنای لغوی و اصطلاحی "تقیه" معلوم و مشخص است، به گفته داود الهامی سید حیدر آملی عقاید درجه دوم شیعه را چنان تاویل کرده که رنگ صوفیانه به خود گرفته است و آن را از معنی اصطلاحی بیرون برده و جامه صوفیانه بدان پوشانده و پس از نقل نصوص ویژه شیعه در باب تقیه و وجوب آن میگوید: مقصود از تقیه «خودداری از فاش کردن اسرار الهی است.» درحالی که چنین معنایی تا بحال برای تقیه ذکر نشده است.
باورهای اعتقادی در اسلام، برگرفته از قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و تقیه را میتوان بهعنوان یکی از آن عقاید نام برد. اما وهابیت با این اصل قرآنی در گفتار خود، به مخالفت پرداخته و آن را به باد نقد میکشد. این در حالی است که در عمل به آن پایبند بوده، که این نشان از عملکرد متناقض آنان است.
از آنجا که اسلام، آئین جاودان است، باید در برگیرنده تمام جوانب زندگی باشد. در همین راستا، اسلام حکم تقیه را در موارد ترس بر جان و... در نظر گرفته است که در قرآن و سنت به آن تاکید شده است. متاسفانه دشمنان اسلام، نظیر وهابیت درصدد هستند که به گونهای با تقیه مبارزه کرده و آن را از مسائل اسلامی ندانند که این مخالف قرآن و سنت است.