سگ در شاهنامه: موجودی رذل و اهریمنی

  • 1401/05/18 - 11:34
برخی از مدعیان آریایی‌ گرایی و وطن‌ پرستی هم در حمایت افراطی و نابخردانه از سگ‌ها وارد گود شده اند. حال آنکه حکیم ابوالقاسم فردوسی بارها در شاهنامه به نقل از بزرگان ایران باستان، سگ را موجودی پَست و رذل و عنوان سگ را «فحش» خوانده است.
سگ در شاهنامه: موجودی رذل و اهریمنی

حکیم ابوالقاسم فردوسی بارها در شاهنامه به نقل از بزرگان ایران باستان، سگ را موجودی پَست و رذل و عنوان سگ را «فحش» خوانده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در سال‌های اخیر با افزایش ضریب نفوذ رسانه‌ها در زندگی انسان‌ها، شوربختانه شاهد گسترش پیروی از سبک زندگی غربی در جامعه ایرانی هستیم. البته معتقدیم که این سبک زندگی در نهایت محکوم به شکست است و پیروان آن دیر یا زود، متوجه تباهی آن خواهند شد.

به هر روی، یکی از مصادیق این قضیه، سگ بازی است که به گونه‌های مختلف، ظهور و بروز پیدا کرده است. مثلاً نگه داشتن سگ در خانه و هم‌غذا شدن با آن یا کمپین حمایت از سگ‌ها به صورتی افراطی و... اما جالب آنکه برخی از مدعیان آریایی‌گرایی و وطن‌پرستی هم در حمایت افراطی و نابخردانه از سگ‌ها وارد گود شده اند. حال آنکه حکیم ابوالقاسم فردوسی بارها در شاهنامه به نقل از بزرگان ایران باستان، سگ را موجودی پَست و رذل و عنوان سگ را «فحش» خوانده است.

برای نمونه، گیو (Giv) پهلوان و سردار ایران باستان، دشمن دروغگوی خود را سگِ بی‌خرد نامید:

بدو گفت گيو اى سگ بى‏ خرد
تو گفتى كه اين آب، مردم خورد (1)

یا کیخسرو (پادشاه ایران باستان) بر طوس (پهلوان ایرانی) خشم گرفت و هنگامی که خواست او را بی‌خرد و پَست و وحشی بنامد، او را به سگ تشبیه کرد:

نه در سرش مغز و نه در تنش رگ
چه طوس فرومايه پيشم چه سگ‏ (2)

یعنی به گفته‌ی حکیم فردوسی، در باور کیخسرو، سگ، فحش و نمادی از رذالت و فرومایگی است.

یا هنگامی که رستم (پهلوان شماره یک شاهنامه) به جنگ کافور رفت، در رجزخوانی‌هایش کافور را سگ بدذات نامید. در حقیقت او را از جهت رذالت و بدذاتی، به سگ تشبیه کرد. چنان که فردوسی چنین سرود:

بكافور گفت اى سگ بد گهر
كنون رزم و رنج تو آمد بسر (3)

یا خسرو انوشیروان (پادشاه ساسانی) در اثر یک سوء ظن نسبت به بزرگمهر، بدبین شد و هنگامی که خواست به او فحش بدهد، او را سگ خواند:

بدو گفت كاى سگ ترا اين كه گفت
كه پالايش طبع بتوان نهفت‏ (4)

اما جالبتر از همه اینکه خسرو پرویز وقتی از ناسپاسی و بدذاتی کُواذ خشمگین شد و هنگامی که خواست او را به باد ناسزا بگیرد، او را سگ نامید و گفت:

سگ آن به كه خواهنده نان بود
چو سيرش كنى دشمن جان بود (5)

خسرو پرویز گفت: بهتر است که سگ، خواهنده (یعنی گدای) نان باشد. چون اگر سیر شود، دشمن تو خواهد شد (پس همان بهتر که همیشه سگ را گرسنه و محتاجِ خودت نگه داری تا علیه تو شورش نکند). یعنی برخلاف آنچه که امروز، برخی میگویند سگ نماد وفاداری است. اما خسرو پرویز معتقد بود که سگ، ناسپاس و رَذل است.

پسر اسفندیار نیز در هنگام نبرد با رستم، در هنگام رَجَزخوانی او را سگ خطاب کرد و گفت که جنگیدنِ با سگی چون تو و یارانت، در شأن ما نیست!

نفرمود ما را يل اسفنديا
چنين با سگان ساختن كارزار (6)

خلاصه اینکه در ادبیات شاهنامه، موجودی رذل و اهریمنی و به عبارتی، فحش و یک عنوان تحقیر آمیز است.

پی‌نوشت:

1. حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، بر اساس نسخه مسکو، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و مرکز خدمات کامپیوتری نور، 1389، شماره ثبت کتابخانه ملی: 815279، ص 296.
میترا مهرآبادی، شاهنامه کامل فردوسی به نثر پارسی، تهران: انتشارات روزگار، 1379، ج 1، ص 630.
2. حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، همان، ص 350. میترا مهرآبادی، همان، ج 1، صص 722-723.
3. حکیم ابوالقاسم فردوسی، همان، ص 416. میترا مهرآبادی، همان، ج 1، ص 828
4. حکیم ابوالقاسم فردوسی، همان، ص 1131. میترا مهرآبادی، همان، ج 3، ص 396.
5. حکیم ابوالقاسم فردوسی، همان، ص 1328.
6. حکیم ابوالقاسم فردوسی، همان، ص 741.

تولیدی

دیدگاه‌ها

نگارنده این نوشتار باید توجه کند که نویسنده شاهنامه یک مسلمان است و شدنی است که باورهای مسلمانان را در کتاب خویش بگنجاند. شما اگر می خواهید اثبات کنید که سگ پلید و پلشت است باید به کتاب های دینکرد و وندیداد نگاهی بیندازید که نویسندگانش زرتشتی بودند نه مسلمان. بر پایه وندیداد هم ازردن سگ یکی از گناهان بزرگ است.(به بخش گناه هایی که سبب مرگ ارزانی یک فرد می شود نگاهی بیندازید ارزش سگ را در دین مزدایی خواهید دانست) افزون بر این شما در یک نوشتار خود آیین سگدید را نکوهش کرده اید که خود این آیین نمایانگر ارزش بالای سگ در نزد مزداپرستان است

چقدر جالب و کامل و پسندیده و متین فرمودید.که باید از نگاه ایرانیان قبل از اسلام به موضوع بنگرید نه از دید مسلمانان حتی اگر فردوسی بزرگ باشد

هدف از این نوشتار، همان طور که در تیتر آمده: «سگ در شاهنامه: موجودی رذل و اهریمنی» است. چرا برای بررسی نظر شاهنامه، باید از منابعی غیر از شاهنامه استفاده شود؟ کمی فکر کنید.

در دین زرتشتی، سگ با ارزش است. اما موجوداتی دیگر چون مورچه و لاک پشت، اهریمنی شمرده شدند و کشتن آنان کردار نیک قلمداد شده است

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.