واکاوی جامعیت دین اسلام در اندیشه‎ مقام معظم رهبری

  • 1400/08/03 - 13:38
اسلام تنها دین الهی و آسمانی است که تمام فرامین آن بر اساس احتیاجات بشر، جهت تکامل انسان‌ها و به سبب هدایت مخلوقات، با رهبری و زعامت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از جانب خداوند رحمان انتخاب شده است. باید گفت: در دین مبین اسلام، برنامه‌های جامع و کامل از طرف خداوند قرار داده شده است.
واکاوی جامعیت دین اسلام در اندیشه‎ مقام معظم رهبری

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از مهمترین افتخارات مسلمانان در مقایسه با ادیان الهی و غیر الهی دیگر، مسأله جامعیت آن است. مسلمانان افتخارمی‌کنند که اولین حاکم در اسلام، شخص شریف پیامبر اسلام است و اعتقاد دارند که ائمه معصومین (علیهم‌السلام) نیز به عنوان حاکمان الهی برای هدایت جامعه از جانب خدای رحمان انتخاب شده‌اند. رهبر معظم انقلاب درباره جامعیت دین اسلام و تلاش دشمنان در تضعیف آن، فرمایشات مهمی را بیان فرمودند. ایشان با اشاره به دشمنی جوامع غربی با اصل اسلام، که قصد ناکارآمد جلوه دادن این دین نسبت به مسائل اجتماعی، مسائل زندگی، و مسائل اساسی، دارند فرمودند:
«در مورد آنچه مربوط به امّت اسلامی و مربوط به کلّ مسلمانها است، دو نکته باید مورد توجّه قرار بگیرد که درباره‌ی آن مختصری صحبت می‌کنیم. یکی مسئله‌ی اداء حقِّ جامعیّت اسلام است ــ اسلام دین جامعی است و باید حقّ این جامعیّت را اداء کرد.» ایشان در ادامه فرمودند: «[دشمنان] می‌خواهند اثبات کنند که اسلام به مسائل اجتماعی، مسائل زندگی، مسائل اساسی بشریّت کاری ندارد؛ اسلام یک عقیده‌ی قلبی است، یک ارتباط شخصی است با خدا، و عملیّات فردی‌ای است که مترتّب بر این ارتباط است.»[1]
می‌توان گفت، جامعیت دین اسلام، علاوه بر آنکه در زندگی هر فرد مسلمان تأثیر دارد، در مسائل اجتماعی نیز به عنوان قانونی توانمند در دست حاکم جامعه، برنامه‌های جامعی را ارائه کرده است. با این توضیح، نمونه‌ای کوتاه از جامعیت دین اسلام در مسائل اجتماعی بیان می‌شود.

جامعیت دین اسلام در مسائل اجتماعی
اسلام به عنوان کاملترین دین الهی، با تکیه بر حاکمیت نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، حکومتی را بنا گذاشت که قانون اجتماعی آن، توسط خداوند متعال بیان شده است. با تحقیق در مبانی دین اسلام، فهمیده می‌شود که جزئی‌ترین مسائل حکومت و اجتماع، بیان شده است. اما نقص اساسی در قوانین غیر الهی، تدوین آن بر اساس روش آزمون و خطا است و باید گفت حتی بعد از گذشت سالیان متعدد از وضع یک قانون، واضعان و مجریان آن، به نواقص قوانین اذعان می‌کنند و این مطلب، خود دلیل بر ضعف و عدم توانایی قوانین اجتماعی بشر است.
از آن‌جایی که هر اجتماعی نیز به قانون گذار و متن قانون احتیاج دارد، خدای رحمان در خطاب به رسول خود به عنوان حاکم الهی، سه نکته را جهت برخورد با اجتماع مسلمانان بیان می‌کند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ.[اعراف/199] عفو را پيشه كن و به نيكى فرمان ده و از جاهلان اعراض كن.» با نزول این آیه شریفه، سه اصل اساسی در قانون مدنی اسلام بیان می‌شود که در روایات اهل بیت (علیهم‌السلام)، به شرح آن اشاره شده است.

اصل اول: «خُذِ الْعَفْوَ، عفو را پيشه كن»
در زمان حکومت امیرالمؤمنین، علی (علیه‌السلام)، مسأله مالیات و دریافت آن از مردم پیش آمد. ایشان با توضیح نحوه دریافت خراج به یکی از عاملان خود فرمودند: «از آن بپرهیز و مبادا که برای گرفتن درهمی خراج، مسلمان یا یهودی یا نصرانی‌ای را بزنی، یا چهارپا و حیوانی را که برای صاحب خود کار می‌کند به فروش برسانی، که دستور ما [از جانب شرع] این است که ایشان را عفو کنیم.»[2] یعنی مقدار مالی که زائد بر هزینه‌هاست، گرفته شود و نه اصل مال آنان؛ در حالیکه به وضوح در ادوار مختلف تاریخ مشاهده می‌شود، از کسانیکه توان زندگی کردن در آنان از بین رفته و کسب و کار آنان دچار نقصان شده، خراج‌ها و مالیات‌های سنگین دریافت می‌شد.
نمونه دیگری از عفو حاکم نسبت به زیردستان، در نامه حضرت علی (علیه‌السلام) به مالک اشتر اشاره شده است. هنگامیکه مالک از جانب امیرالمؤمنین به عنوان استاندار مصر انتخاب شد، حضرت در یک نامه مفصل به او فرمودند: «[مالک]، مهربانى و محبت و لطف به رعیت را شعار قلب خود قرار ده، بر رعیت همچون حیوان درنده مباش که خوردن آنان را غنیمت دانى.»[3] سیاست اسلام همواره بر ترحم بر انسان‌ها بوده و حاکمان واقعی اسلام، که از جانب خداوند رحمان انتخاب شده‌اند، پیوسته به فکر زیردستان (مردم و جامعه) خود بوده‌اند.

اصل دوم: «وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ، و به نيكى فرمان ده»
یکی از وظایفی که از جانب خداوند، به حاکم اسلامی امر شده، دستور به معروف یا نیکی اثرگذار در جامعه است. در حقیقت باید گفت، دین مبین اسلام، امر به معروف را بر هر مسلمانی واجب کرده و در احکام اسلامی چگونگی و شرایط وقوع آن را بیان فرموده است. حاکم اسلامی همواره برای ایجاد مدینه فاضله و تمدن اسلامی وظیفه دارد به این اصل عملی مهم که در فروعات شرع بیان شده، اهتمام لازم را داشته باشد. حضرت علی (عليه‌السلام) در نامه‌ای خطاب به امام حسن (عليه‌السلام) می‌فرمايند: «به نیکی‌ها امر کن و خود نیکوکار باش، و با دست و زبان بدی‌ها را انکار کن، و بکوش تا از بدکاران دور باشى، و در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن، و هرگز سرزنش ملامت‌گران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد.»[4] امر به خوبی‌ها به عنوان یک دستور از جانب پروردگار عالم خطاب به حاکم اسلامی و اجرای آن توسط حاکم در جامعه و سپس آثار آن در متن حکومت، می‌تواند سبب شود مردم در آن جامعه به تبعیت از حاکم و موالی امر خود، اهل معروف و نیکی‌ها گردند، و با این امر الهی، بسیاری از فسادها در جامعه، ریشه کن گردد.

اصل سوم: «وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ، و از جاهلان اعراض كن.»
از اصول اساسی و تربیتی مهمی که همواره باید مورد توجه افراد صاحب منصب قرار گیرد، مسأله آموزش افراد ناآگاه و صبر و استقامت برای بالا بردن ظرفیت‌های علمی در جامعه است. حاکم اسلامی، با آموزش افراد جاهل و صبر در این امر مهم می‌تواند جامعه‌ای آگاه و عالم ایجاد کند. در واقع می‌توان گفت، قرآن در این آیه به پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمايد؛ در برخورد با جاهلان، وارد مبارزه نشوند؛ بلكه با بردباری و حوصله، سخن و كارشان را ناديده بگيرند و با متانت و وقار از آنان اعراض كنند. چرا که این عکس العمل، زمينه‌ی فرو نشاندن آتش خشم و تعصب جاهلان را فراهم می‌کند و سبب بيدار شدن آنان می‌گردد. امیرالمؤمنین، علی (علیه‌السلام)، در تعریف جاهل می‌فرمایند: «جاهل و نادان کسی است که نسبت به تکالیف و اوامری که متوجه اوست، آگاه نباشد.»[5] بنا بر نظر حضرت، انسان جاهل از مسئولیت خود آگاهی و اطلاع ندارد. اما قرآن کریم حتی برای برخورد با جاهلان نیز شیوه مناسب بیان کرده است. کتاب خدا می‌فرماید: «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا.[فرقان/63] و هنگامیکه نادانان، انسان‌های مؤمن را مورد خطاب [تندخویی] قرار دهند، با سلامت و صبر پاسخ مى‏‌دهند.»
آنچه بیان شد، تنها ذکر یک آیه و شرح چند روایت کوتاه و مختصر در جامعیت دین اسلام در روش برخورد حاکم با مردم بود.

پی‌نوشت:
[1]. رهبر معظم انقلاب، بیانات در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام.
[2]. كلينى، الكافی، دارالكتب الإسلامية - تهران، چاپ چهارم، 1407 ق، ج‏3، ص540. «إِيَّاكَ‏ أَنْ‏ تَضْرِبَ‏ مُسْلِماً ... مِنْهُمُ الْعَفْو.»
[3]. سیدرضى، نهج‌البلاغه، هجرت - قم، چاپ اول، 1414 ق، ص427. «وَ اَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَهَ...تَغْتَنِمُ اَکْلَهُمْ.»
[4]. سیدرضى، نهج البلاغه، نامه 31، ص392. «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ ... لَوْمَةُ لَائِمٍ.»
[5]. تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، دار الكتاب الإسلامی - قم، چاپ دوم، 1410 ق، ص66. «ألجاهل‏ من‏ جهل‏ أمره‏.»

محمدجواد مهریار

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.