اسنادی علمی بر علیه وهابیت

  • 1395/06/14 - 11:14
یکی از مهم‌ترین دلایل نقض افکار منحرف بن عبدالوهاب سیره مستمره از طرف مسلمانان است. وهابیت با خطا دانستن افکار مسلمانان آن‌ها را از قرن دوم به بعد دچار شرک و تباهی و ظلالت می‌دانند. این در حالی است که هیچ انسان نمی‌تواند بگویید که مسلمانان در ده قرن دچار شرک بوده و به‌وسیله یک نفر غیر قابل اعتماد از گمراهی نجات پیدا کرده‌اند!

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ یکی از مهم‌ترین دلایل نقد و نقض افکار منحرف ابن عبدالوهاب و پیروان وی، سیره مستمره از طرف مسلمانان است. ایشان با خطا دانستن افکار مسلمانان، آن‌ها را از قرن دوم به بعد دچار شرک و کفر و تباهی و ظلالت می‌دانند. این در حالی است که هیچ انسان منصفی نمی‌تواند بگویید که مسلمانان در ده قرن دچار شرک بوده و به‌وسیله یک نفر عالم که از لحاظ بنیه علمی نیز چندان قابل اعتماد نیست، از گمراهی نجات پیدا کرده‌اند!
این ادعای عجیب از طرف وهابیت نشان عدم تامل و عدم آگاهی کامل ایشان به فضای علمی است. سیره مستمره مسلمانان یک موضوع قابل استناد است و می‌تواند نشان از روش و شیوه صحیح مسلمانان بدهد. اصولاً سخنان ابن عبدالوهاب، چندان قابل ارزش‌گذاری علمی نیست. حسن بن فرحان المالکی می‌گوید: «شیخ محمد با توجه به این‌که ضعف علمی او در حدیث و تاریخ هویداست و بینش عالم مسلمان با این دو علم شکل می‌گیرد، در محکوم کردن شرک و بدعت تمام سخت‌گیری‌ها را به‌کار می‌گیرد و برای این عمل به اطلاقات نصوص صحیح و به صریح نصوص ضعیف استناد می‌جوید و در صدور احکام کیفری صریح بر مبنای احادیث ضعیف و ساختگی یا قیاس فاسد و... زیاده‌روی می‌کند.»[1]
یکی از این موارد، سیره مستمره مسلمانان از توجه به مضجع شریف نبوی (صلی الله علیه و آله) است که ایشان را برای حل مشکلات، به سمت آن دیار وا می‌داشت؛ و در مواردی که راه طولانی بود، برای مضجع پیامبر نامه می‌نوشتند و از وی کمک و مساعدت می‌طلبیدند، در کتاب صبح الأعشی نوشته ابوالعباس قلقشندی در باب نگاشتن عریضه به‌قصد قضای حاجت چنین می‌گوید:
«وأما الكتب التي تكتب إليه صلى الله عليه وسلم بعد وفاته، فقد جرت عادة الأمة من الملوك وغيرهم بكتابة الرسائل إليه صلى الله عليه وسلم بعد وفاته بالسلام والتحية والتوسل والتشفع به إلى الله تعالى في المقاصد الدنيوية والأخروية، وتسييرها إلى تربته صلى الله عليه وسلم. وأكثر الناس معاطاة لذلك أهل المغرب لبعد بلادهم، ونزوح أقطارهم.[2] نامه‌هایی که برای پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بعد از وفاتش نوشته می‌شود، سیره امت از پادشاهان و دیگران بر نوشتن نامه برای حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) بعد از وفاتش می‌باشد، (نامه) برای سلام و تحیت، برای توسل و طلب شفاعت به‌سوی خدا، در مورد مقاصد دنیوی و اخروی. این نامه‌ها به‌سوی تربت آن حضرت فرستاده می‌شود، بیشترین کسانی‌که نامه‌ می‌نویسند، برای آن حضرت، اهل مغرب می‌باشند که به‌خاطر دوری شهرشان از این روش استفاده می‌کنند.
این سند مهم و تاریخی، نشان از عدم توجه و آگاهی وهابیت از سیره مسلمین دارد و اگر ایشان را متوجه کنید، راهی جز تکفیر دیگران ندارند، در حالی‌که بهتر است به عقاید خود شک کنند.

پی‌نوشت:

[1]. داعیة ولیس نبیا، حسن بن فرحان، ص141-142؛ همو، مبلغ نه پیامبر، ص 192-193، بی‌تا، بی‌نا.
[2]. صبح الاعشی، ابو العباس قلشقندی، دارالکتب المصریه، قاهره،1340 ق، ج 6 ص 469،بی‎تا،بی‌نا.
تصویر سند کتاب در سایت نقد وهابیت، مقاله «توسل به پیامبر خدا از راه نوشتن نامه و عریضه به پیامبر اکرم»، تاریخ انتشار : 1395/4/30.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.