سلطنت بى نظير سليمان پيامبر

پس از مرگ داود، سليمان بر تخت نشست ؛ 972-932 ق .م . او از بزرگترين پادشاهان بنى اسرائيل است . سليمان به بناى معبد اقدام كرد. معماران شهر صوركه از فنيقيان بودند، ماءمور ساختن آن عبادتگاه شدند و از هنر معمارى آشورى و مصرى نيز الهام گرفتند. آنان به تقليد از آشورها معبد را بر روى صفحه اى بلند بنا نهادند. براى رسيدن به محراب از دو حياط رد مى شدند كه ديوار كوتاهى در ميان آن حائل بود و نرده اى از چوب سدر داشت .
معبد ساختمانى بود به پهناى ده متر و درازى سى متر و بلنداى پانزده متر. ديوارها از سنگ بود و ستونها از چوب سدر طلاكوب شده بود. دو ستون منقش سنگى در داخل معبد بنا شده بود. اندرون معبد عبارت بود از دو اطاق كه كاهنان در آن مراسم عبادت را انجام مى دادند و روشنائى آن از شمعدان هفت شاخه اى فراهم مى شد. در حرم كه ((صندوق عهد)) در آن قرار داشت ، كسى حق دخول نداشت ؛ جز كاهن بزرگ آنهم سالى يك بار. بيت المقدس را به زبان سامى اورشليم مى گويند كه به معناى شهر صلح و سلامت است . اين معبد پس از ويرانى به دست بخت النصر و رومى ها، جز ديواره هايى بيش از آن باقى نمانده كه در نزد يهوديان مقدس است و آن را ديوار ندبه به معناى گريه و زارى گويند.(300)
قوم بنى اسرائيل در عصر سليمان آخرين درجه ارتقاء خود را طى كردند؛ ولى با اين حال حدود كشور آنان از سرزمين فلسطين تجاوز نكرد. و اين ابواب چهارم و يازدهم كتاب اول عهد عتيق است كه مى گويد: حوزه فرمانروائى او از ((دان )) تا ((بئر سبع )) و ((غزّه )) و حدود ((مصر)) امتداد داشت و ((سليمان )) نتوانست پادشاه ((دمشق )) را تسليم نمايد و بر او غالب شود و ((آراميان )) در شام و ((آداميان )) و ((موآبيان )) و ((عمونيان )) در جنوب بر ((سليمان )) شوريدند و زير فرمان او در نيامدند. سليمان ، كنعانيان را زير فرمان كشيد. پادشاهى سليمان در اساطير و روايات تاريخى شكلى كاملا افسانه اى بخود گرفته است .(301)
قرآن كريم پادشاهى سليمان را از اين افسانه ها و اسرائيليات جدا كرده و او را به عنوان يكى از پيامبران خداوند معرفى كرده و آنچه را به سليمان تفويض كرده ، بخشى از قدرت خداوند است . منابع يهود و روايات اسرائيلى ، چهره و حقيقت كليه پيامبران خداوند را تحريف شده و بدور از حقيقت ترسيم كرده اند. تصاويرى كه در قرآن از پيامبران بنى اسرائيلى ارائه شده ، آنان را بسيار مردمى ، صلح دوست و هدايتگر نشان مى دهد.(302) و اين دقيقا بر خلاف تصاوير منابع تاريخى يهود، تورات وافسانه ها و روايات موجود است .(303) خلاصه اين كه دوران سلطنت سليمان نقطه اوج اقتدار حكومت و تمدن قوم يهود بود. و پس از رحلت سليمان به علت اختلافاتى كه در حكومت آنها پيدا شد، حكومت يهود رو به انحطاط و ضعف و ناتوانى چشم گيرى گذاشت .