توسّل گرفتار، به پيامبر صلي الله عليه و آله با رهنمود عثمان بن حنيف

6. توسّل گرفتار، به پيامبر صلي الله عليه و آله با رهنمود عثمان بن حنيف:
طبراني و بيهقي نقل كرده اند: مردي به جهت رفع گرفتاري نزد عثمان خليفه سوم رفت و آمد مي كرد، ولي عثمان به وي توجّه نمي كرد به عثمان بن حنيف گلايه كرد، عثمان بن حنيف به وي گفت:
وضو بگير و به مسجد برو، پس از خواندن نماز به رسول كرم{صلي الله عليه و آله}متوسّل شو و بگو: اللّهمّ إنّي أسألك وأتوجّه إليك بنبيّك محمّد نبيّ الرحمة، يا محمّد إنّي أتوجّه بك إلي ربّي فيقضي لي حاجتي، وتذكر حاجتك؛ خدايا، حاجت خود را از تو مي خواهم و به وسيله پيامبرت به تو رو آورده ام، اي محمّد من به وسيله تو به خدا رو آورده ام تا حاجتم برآورده شود. آن گاه حاجت خود را ذكر كن.
به توصيه عثمان بن حنيف عمل نمود و به طرف منزل عثمان بن عفّان، خليفه مسلمين حركت كرد، وقتي كه چشم دربان خليفه به وي افتاد، او را با احترام نزد عثمان برد و خليفه او را نزد خود نشاند و مشكلش را برطرف نمود و حاجتش را روا ساخت.
از نزد خليفه بيرون آمد و نزد عثمان بن حنيف رفت و داستان را براي او نقل نمود و از وي تشكّر كرد.
عثمان بن حنيف گفت:
به خدا سوگند، اين توسّل را از پيش خود نگفتم؛ بلكه نزد پيامبر گرامي [ صلي الله عليه و آله ] بودم كه نابينايي آمد و از حضرت تقاضاي دعا نمود، رسول خدا [ صلي الله عليه و آله ] اين توسّل را به او آموخت، مرد نابينا به بركت اين توسّل شفا يافت و بينا گرديد(1). مباركفوري متوفّاي 1353، در كتاب تحفة الأحوذي كه شرح صحيح ترمذي است مي نويسد:
شيخ عبد الغني دهلوي متوفّاي 1296، در كتاب «انجاح الحاجة علي سنن ابن ماجة» گفته است: استاد ما شيخ محمّد عابد سندي متوفّاي 1257، در رساله خويش «طوالع الأنوار علي الدرّ المختار» گفته است: حديث مرد نابينا دلالت بر جواز توسّل به پيامبر گرامي [ صلي الله عليه و آله ]در زمان حيات آن حضرت دارد، امّا دليل بر توسّل پس از رحلت، داستان مردي است كه براي حاجت خويش نزد عثمان بن عفّان رفت و آمد مي كرد و به بركت توسّل به رسول گرامي [ صلي الله عليه و آله [ مشكل او برطرف گرديد(2). شوكاني متوفاي 1255، گفته است:
اين حديث دلالت بر جواز توسّل به رسول اكرم [ صلي الله عليه و آله ] دارد، به شرط آن كه معتقد باشيم همه كارها به وسيله خداوند متعال انجام مي شود و او به هر كس بخواهد عطا مي كند و اگر نخواهد مانع مي شود و هر آن چه او اراده فرمايد محقّق خواهد شد و اگر اراده نكند به وقوع نخواهد پيوست(3).
پاورقي ها: --------------------------------------------------------------------------
(1) معجم صغير طبراني، ج 1، ص 183، ط .المكتبة السلفية.
(2) تحفة الأحوذي، ج 10، ص 34.
(3) تحفة الذاكرين، ص 162.