دلایل قرآنی تکفیر مسلمین، توسط خوارج
خوارج صدر اسلام، علیرغم اینکه مسلمان و به مسائل شرعی و دینی پایبند بودند، اما با سطحینگری به آیات و روایات، افکار و گرایشهای خود را بر دیگران تحمیل میکردند. اینان با آنکه روش و استدلال پیامبر و صحابه را در مسئله تکفیر میدانستند و خود نیز از صحابه بودند، اما با این وجود نصوص قرآن و سیره پیامبر اکرم را نپذیرفتند و مسلمین را به خاطر اینکه با آنها همگام و همراه نبودند کافر میخواندند. آنها به عنوان دلیل خود برای تکفیر، استناد به ظواهر برخی آیات قرآن کردهاند که از جملهی این آیات عبارتند از:
- «وَلِلَّه عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ العالمین.[آل عمران/97] و برای مردم است برای خدا آهنگ خانه او کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن را دارند، و کسیکه کفر بورزد، پس خداوند از همه جهانیان بینیاز است.» خوارج، کفر در این آیه را مترتب بر ترک حج که یکی از معاصی است، بهشمار آورده و گناهان دیگر را با آن قیاس کرده و نتیجه گرفتند که مرتکب هر گناه کبیرهای کافر است. در ردّ عقیده آنان باید گفت که کفر در آیه شریفه، به معنای عدم ایمان به این حکم الهی است که اگر اینطور باشد، نزد تمام مسلمین، کفر به شمار میآید، نه آنچه که آنان برداشت کردهاند.[1]
- «... إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ.[یوسف/87] ... از رحمت خدا، جز قوم کافر نومید نمیشود.» خوارج از این آیه استفاده کردهاند که ناامیدی از رحمت خداوند، برای اینکه از معاصی شمرده میشود، موجب کفر صاحب آن است؛ در ردّ عقیده آنان باید گفت، اگر اینگونه برداشت ظاهری از آیاتی مانند این آیه شریفه شود، لازمهی چنین اعتقادی این است که صفت کفر برای هر کسی که واجبی را ترک کند و یا حرامی را مرتکب شود، محقق گردد. ضمن اینکه گنهکاران به عفو و رضوان الهی امیدوارند و به آیات دیگر و گفتار پیامبر، ذیل این عنوان امیدوارند.[2]
- «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ.[مائده/44] کسانیکه به آنچه خدا نازل کرده حکم نمیکنند، کافرند.» خوارج دریافتند که فردی که مرتکب معصیتی میشود، به غیر آنچه خداوند نازل فرموده، به ضرر خودش حکم کرده است، فلذا مطابق صریح این آیه، کافر است. در ردّ ادعای آنها باید گفت که این آیه دربارهی یهود که به غیر آنچه خداوند نازل کرده است، حکم میکردهاند، و شرایع الهی را تحریف، و احکام او را تغییر میدادند، نازل شده است.[3]
- «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ.[آل عمران/106] روزی که صورتهایی سپید و صورتهایی سیاه میگردد، اما آنهایی که چهرههایشان سیاه شده -به آنها گفته میشود- آیا پس از ایمانتان کافر شدید؟ پس بچشید عذاب را به آنچه کفر ورزیدید.» خوارج اعتقاد دارند که مرتکب گناه کبیره، نزد خداوند روسیاه است، از این جهت بنا به صریح همین آیه کافرند؛ در ردّ اعتقاد ایشان باید گفت که این آیه دربارهی کسانی نازل گردیده است که پس از ایمان کافر شدهاند.[4] همچنین مجرد گناه، موجب خروج انسان از اسلام نیست تا برچسب شرک و کفر را بتوان زد.[5]
در نتیجه خوارج تلاش کردند که به آراء و عقاید خود، رنگ و بوی دینی و مذهبی بدهند؛ از این رو قرآن را به حسب درک و فهم خود تفسیر کردهاند تا بهوسیله آن راه مصالح و منافع خود را هموار کنند.
پینوشت:
[1]. شیعه در برابر معتزله و اشاعره، هاشم معروف الحسنی، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، ص68.
[2]. همان، ص68.
[3]. همان، ص69.
[4]. همان، ص69.
[5]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص307.
إضافة تعليق جديد