معصومین (علیهم السلام) لعن می‌کردند، ولی سبّ نمی‌کردند!

  • 1395/04/05 - 20:00
سبّ به معنای فحاشی و دشنام است، ولی لعن به معنای دعا برای دور شدن از رحمت خداست. بنابراین با توجه به تفاوت معنای این دو واژه، باید گفت: خداوند و معصومین، ظالمین و فاسقین را لعن کرده‌اند، اما در هیچ کجای قرآن یا روایات معصومین، توهین و فحاشی نسبت به دیگران به چشم نمی‌خورد، چه رسد به توهین به مقدسات یک مذهب.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فحاشی و ناسزا در اسلام هیچ جایی ندارد و اسلام مسلمانان را از هرگونه بی‌ادبی و فحاشی برحذر داشته است؛ خصوصاً فحاشی و توهین به مقدسات مذاهب دیگر را جایز نمی‌داند.[1] پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «سِبابُ المُسْلمِ فُسُوقٌ.[2] دشنام به مسلمان فسق و گناه است.» امام صادق (علیه السلام) نیز می‌فرماید: «سَبَّابُ الْمُؤْمِنِ كَالْمُشْرِفِ عَلَى الْهَلَكَة.[3] کسی‌که به مؤمن ناسزا بگوید، هم‌چون کسی است که در پرتگاه هلاکت باشد.»
اما با این وجود عده‌ای بی‌سواد جاهل، یا بهتر بگوییم، متعصب جاهل و گاهی قلم به‌دست مزدور، به مقدسات مسلمانان توهین می‌کنند و این کار خود را به آیات و روایات، مستند می‌سازند. این افراد می‌گویند: خداوند و معصومین در موارد متعددی دیگران را لعن کرده‌اند؛ بنابراین ما نیز به پیروی قرآن و فرمایشات ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) دیگران را لعن و سبّ می‌کنیم.
در پاسخ این افراد باید گفت: بین سب و لعن، تفاوت از زمین تا آسمان است. درست است که خداوند و معصومین لعن کرده‌اند، اما معنای لعن، غیر از سبّ است. سب یا همان فحاشی در کتب لغت به معنای شتم و دشنام است،[4] اما لعن به معنای راندن است. «اللعن، الطرد والابعاد من الخير.[5] لعن، راندن و دور کردن از خوبی‌ها است.» به‌عبارتی لعن، به‌معنی بیزاری از اعمال زشت یک فرد و دعا برای دور شدن او از رحمت خدا است، اما سبّ، فحاشی و توهین و دشنام است.
بنابراین با توجه به تفاوت معنای این دو واژه، باید گفت: خداوند و معصومین، ظالمین و فاسقین را لعن کرده‌اند، اما در هیچ کجای قرآن یا روایات معصومین، توهین و فحاشی نسبت به دیگران به‌چشم نمی‌خورد، چه رسد به توهین، به مقدسات یک مذهب. چنان‌چه خداوند در توصیه‌ای به پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ.[انعام/108] به معبود كسانى‌كه غير خدا را مى‏‌خوانند، دشنام ندهيد، مبادا آن‌ها از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند!»

پی‌نوشت:

[1]. فحش و توهین به مقدسات مذاهب دیگر از دیدگاه اسلام.
[2]. بخاري، محمّد بن اسماعيل (م 256)، صحيح بخاري، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق، ج8، ص15.
نيشابوري، مسلم بن حجّاج (261)، المسند الصحيح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، بي تا، ج1،ص81.
[3]. کلینی، اصول کافی، دارالحدیث، قم، 1429، ج4، ص88.
[4]. اسماعيل بن حماد، الصحاح‏، جوهرى، مصحح: عطار، احمد عبد الغفور، ج‏1، ص144، سب .
[5]. اسماعيل بن حماد، الصحاح‏، جوهرى، مصحح: عطار، احمد عبد الغفور، ج‏6، ص2196، لعن.
ابن منظور محمد بن مكرم، لسان العرب، ج 13 ص 387، اللعن.

نویسنده: مجتبی محیطی

تولیدی

دیدگاه‌ها

تا به حال نمی دانستم فرقی هست. خدا خیرتون بده خیلی خیلی تشکر واقعا عالی بود مفید ومختصر. اجرتون با امام زمان. ای کاش شیعیان افراطی ما هم عالمانه برخورد می کردند تا این همه مشکل پیش نمی آمد.

نحن معاشر بنی هاشم نأمر کبارنا و صغارنا بسبهما و البرائة منهما یادتون رفت این حدیث رو سند یا دلالتش رو له کنید

دوست عزیز تر از جانم این حدیث سند ندارد.اگر پیدا کردید به ما هم خبر بدید . از کجا این حدیث را پیدا کردید؟

دوست گرامی در رابطه با حدیثی که شما نقل کردید چند نکته را یاد آور می شوم. 1.این حدیث اگر چه در منابع شیعی نقل شده است ولی در کتب معتبرشیعه نیامده است،از این رو ضعیف است. خصوصا آن که روایاتی که تشویق به اخلاق حسنه در مقابل دشمنان دارد بسیار زیاد است. 2.احادیث فراوانی از اهل بیت وجود دارد که فقط لعن را جایز می داند و حتی لعن هم در صورتی جایز است که توهین قلمداد نشود. بنابراین سب و فحاشی جایز نیست. 3. سب و فحاشی روش افرادی است که از انسانیت به دور هستند. ائمه اطهار که انسان های کاملی هستند و در اوج قله های معرفت می باشند هرگز فحش و ناسزا نگفته اند. آیا شما می توانید فقط یک مورد مثالی بیاورید که ائمه اطهار فحش و ناسزا گفته باشند. ائمه همیشه در پاسخ کسانی که ناسزا می گفتند با اخلاق حسنه پاسخ می دادند.حتما حکایت فرد شامی را شنیدید که وقتی امام حسن را دید شروع به فحاشی نسبت به امیرالمومنین کرد و امام حسن در پاسخ او گفت: بنده خدا، گویا مسافر هستی، خسته به نظر می رسی چه نیازی داری، تا نیاز شما را برآورده کنم. لباس می خواهی تا تو را لباس بدهم. مرکب سواری می خواهی تا تو را مرکب دهم . خسته ای بیا به خانه من ... وقتی این فرد شامی کرامت و اخلاق حسنه امام را مشاهده کرد پشیمان شد و توبه کرد و از شیعیان حضرت شد. این روش ائمه اطهار است اکنون چگونه عده ای شیعه افراطی یا شیعه انگلیسی با فحش و ناسزا می خواهند تشیع را تبلیغ کنند!؟ امیرالمومنین علی (علیه السلام) هنگامی‎که جمعى از يارانش در جنگ صفین به پيروان معاويه دشنام مى‏‌دادند، فرمود: «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ.[1] من خوش ندارم كه شما فحاش باشيد، اگر شما، به جاى دشنام، اعمال آن‌ها را برشمريد و حالات آن‌ها را متذكر شويد (و روى اعمالشان تجزيه و تحليل نمائيد) به حق و راستى نزديك‌تر و براى اتمام حجت، بهتر است.» امام صادق می فرماید: «مَعاشِرَ الشیعةِ! کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا، قولوا لِلنّاسِ حُسْنا، واحْفَظوا ألْسِنَتَکُمْ وَکُفُّوها عَنِ الفُضولِ وقَبیحِ القَوْلِ.[1] ای گروه شیعه! زینت ما باشید، نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و آن را از زیاده‌روی و زشت‌گویی بازدارید.» در روایت دیگری از ابی‌اسامه بن زید به نقل از امام صادق (علیه السلام) است، که حضرت فرمود: سلام مرا به هر کس که پیرو ماست و به گفته‌های ما گوش می‌کند، ابلاغ کن و از طرف من بگو: «أوصیکُمْ بِتَقْوی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْوَرَعِ فی دینِکُمْ وَالإجْتِهادِ لِلّهِ وَصِدْقِ الْحَدیث، وأداءِ الأمانَةِ وَطولِ السُّجودِ وَحُسْنِ الجَوارِ... فَإنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إذا وَرَعَ فی دینِه وَصَدَقَ الْحَدیثَ وَأدّی الأمانَةَ، وَحَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ، قیلَ: هذا جَعْفَریٌ، فَیَسُرُّنی ذلک وَیَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرورُ، وقیلَ هذا أدَبُ جعفَرٍ علیه السلام وَإذا کانَ عَلی غَیْرِ ذلک دَخَلَ عَلَیَّ بَلائُه وَقیلَ هذا أدَبُ جَعْفَرٍ.[2] من شما را به تقوای الهی و پرهیزکاری در دینتان، و تلاش و کوشش در راه خدا، و راست‌گویی و امانت‌داری، و سجده‌های طولانی و نیکو همسایه‌داری و... سفارش می‌کنم؛ زیرا هرگاه کسی از شما در دینش ورع داشته باشد و راست بگوید و امانت را رد کند و اخلاقش را با مردم نیکو گرداند، مردم می‌گویند: این «جعفری مذهب» است و این مرا شادمان می‌سازد و از بابت آن شادمان می‌شوم و می‌گویند: این است روش ادب [و تربیت] امام صادق (علیه السلام)، ولی اگر برخلاف این باشد، گرفتاری آن به من می‌رسد و گفته می‌شود که این هم، اثر تربیتی امام صادق (علیه السلام)!!». در جایی دیگر امام سجاد می فرماید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ... وَ مَا أَجْرَى عَلَى لِسَانِي مِنْ لَفْظَةِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَةِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِيَابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَك‏. الهی عنایت کن که به جای آن چه شیطان بر زبانم جاری می سازد از فحش و بدگویی و ناسزا یا شهادت ناحق یا غیبت از مومن غایب یا دشنام به شخص حاضر و مانند اینها سخن در سپاس تو گویم». با توجه به سیره ائمه اطهار و سخنان معصومین هر کس سب و فحش و ناسزا بگوید شیعه اهل بیت نیست بلکه مزدور انگلیس و آمریکا است که خواهان تفرقه و تشتت در امت پیامبر اکرم است. بنابراین همانگونه که افراطیون سنی و وهابی در جهت منافع استکبار قدم بر می دارند شیعیان افراطی و انگلیسی نیز در جهت منافع استکبار قدم بر می دارند. آیا می توان باور کرد که شبکه های سید صادق شیرازی و شبکه هایی که از لندن پخش می شوند در جهت منافع اسلام و مسلمین قدم بر می دارند. اگر کسی چنین تصوری داشته باشد سخت در غفلت است. با تشکر، نویسنده مقاله.

سلام. - الا و انّ الدعیّ ابن الدعیّ. ((سب هست یا نه؟)) - والله لو أنَّ لی رجالاً یَنصَحُونَ لِله عَزَّوَجَل وَ لِرَسُولِه بِعَدَدِ هذهِ الشِّیاه لَأزَلتُ ابنِ آکِلَة الذِّبان عَن مُلکِه: اگر برای من مردانی به عدد این گوسفندان بودند که برای خدای عزوجل و رسولش خیر خواهی می کردند قطعاٌ پسر زن مگس خوار را از فرمانروایی و ریاستش بر کنار می کردم ((اکلة الذبان سب هست یا نه؟)) - یابن الصهاک گفتن های امیرالمومنین خطاب به عمر سب هست یا نه؟؟

با سلام خدمت شما. ببینید آن چه مهم است و سخن اصلی ما با شما است این که آیا حفظ خون شیعیان بر همگان واجب است یا خیر؟ مسلما حفظ خون شیعه و هر انسانی بر همگان لازم و واجب است عقلا و شرعا. از سویی دیگر توهین و فحاشی و لعن علنی به مقدسات اهل سنت موجبات تحریک تکفیری ها و وهابیون را فراهم کرده و قتل و کشتار شیعیان را در پی دارد. حال آیا در این شرایط خاص منطقه، باید لعن و سب و فحاشی کرد؟ کدامین شریعت و عقلی چنین چیزی را جایز می داند!!!!؟

در نهج البلاغه می خوانیم که علی علیه    السلام به جمعی از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام می    دادند میفرماید: انی اکره لکم ان تکونوا سبابین و    لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتهم حالهم لکان اصوب فی القول و ابلغ فی    العذر؛ نقد و  بررسی: از ناحیه سند: این روایت ضعیف السند و مرسل است.لذا نمیتوان به آن در چنین موردی استناد کرد،خصوصا که روایات صحیحه خلاف    مضمون آن وجود دارند. متن روایت: متن روایت نه تنها دلالتی بر نفی  و رد سب ندارد،بلکه تایید سب است: اولا: حضرت میفرمایند اصوب فی القول و ابلغ فی العذر،و اصوب و ابلغ افعل تفضیل هستند،و در افعل تفضیل،خصوصیت مربوطه  هم در مفضل وجود دارد هم در مفضل علیه،اما از آنجا که در یکی بیش از دیگری    است،او بر دیگری برتری داده می شود.مثلا دو نفر مجتهد هر دو دارای علم هستند،اما از انجا که علم یکی بیش از دیگری است او "اعلم" از آن یکی  میباشد. وقتی حضرت میفرمایند اصوب و ابلغ،به این معنی است که هم در سب،و هم در وصف اعمال و ذکر حال،در هر دوی اینها هم "صواب"  است و هم "بلاغ"،اما به اقتضای ظرف مکان،دومی بیش از اولی است! لذا روایت تایید سب است،نه نفی سب! ثانیا: حضرت  میفرمایند "سبابین"،و "سباب" صیغه مبالغه است و نهی از "سباب" بودن هیچ  دلالتی بر نهی از "ساب" بودن ندارد،گرچه بالعکسش صادق است.لذا انچه مورد    نهی-آنهم برای زمان و مکانی خاص-قرار گرفته نهی از "بسیار فحش دادن" است نه  "مطلق فحش دادن". ثالثا: کلمه "اکره" هیچ دلالتی بر حرمت ندارد،الا اینکه همراه قرینه  باشد،و در روایت هیچ قرینه ای وجود ندارد،و نهی حضرت نیز ارشادی است نه  مولوی،چرا که فرموده اند فلو وصفتم اعمالهم و ذکرتهم حالهم.....بدین ترتیب که  مضمون روایت ارشاد به اهمیت وصف حال در آن شرایط است،نه بیان مرجوحیت  سب. رابعا: ظاهر روایت این است که حکم متوجه مخاطبین است که حضرت با عبارت "لکم" از آنها یاد  کرده اند،و این به دلیل ظرف زمانی و مکانی است که لحظه جنگ است و در زمان جنگ  سب کردن جایگاهی ندارد.

با با ایول دمت گرم خیلی کیف کردم عالی بود .واقعا زحمت کشیدی خدا خیرت بده اجرت با امام زمان.

سلام علیکم اولا اینکه گفتن روایت نحن معاشر بنی هاشم نامر کبارنا و ... در کتاب غیر معتبر آمده، باید بگم: یا گوینده جاهل بوده یا خودش را به جهل زده. این روایت در یک کتاب بسیار معروف به نام رجال کشی آمده که مورد اعتنا همه فقها است. دوما به فرض روایت بالا از جهت سندی گیر داره، این روایت دیگر هیچ مشکلی نداره: إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِم‏ ... این روایت در کتاب شریف و معتبر کافی ج2 ص375 آمده و در سندش هم هیچ شک و شبهه ای نیست و فقهاء طبق این روایت فتوا میدهند. یقینا خلیفه اول و ثانی از مصادیق بارز بدعتگزاران این امت هستند و شامل این روایت میشوند. چه جوابی برای این دارید؟!

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.