سیره نبوی در رفتار عادلانه با زنان اسیرشده در جنگ

  • 1394/12/23 - 22:29
در حالیکه پیامبر آغازگر خشونت‌ها نبود. ایشان پاسخی متقابل و متناسب به دشمنان می‌دادند. در ثانی پیش از آغاز جنگ، دشمن خود را به صلح و پذیرش اسلام، برادری و برابری دعوت می‌کردند، تا مبادا کسی به ناحق آسیب ببیند. ثالثاً بسیاری از دشمنان خود را می‌بخشیدند. چه اینکه هدف ایشان هدایت انسان بود، نه هلاک کردن مردمان. بخشش و محبت پیامبر اکرم نسبت به دشمنان...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فقه اسلام، یک فقه پویا و متکی بر عقلانیت است. خردورزی و اندیشه جزو لاینفک اسلام است. به این مثال دقت کنیم؛ بی‌دلیل سیلی به صورت کسی زدن، زشت است. اما اگر کسی به شما سیلی زد، شما نیز حق دارید که به او سیلی بزنید. چاقوکشی عملی زشت است، اما اگر کسی به شما آسیب زد یا قصد دارد با چاقو به شما آسیب بزند، شما هم حق دارید به صورت متقابل از خود دفاع کنید. گرفتن اموال دیگران به زور، عملی زشت است. اما اگر کسی با توسل به خشونت اموال شما را دزدید، و با زبان خوش یا از طریق قانون حاضر به پس دادن نشد، شما هم حق دارید به زور از اموال او به مقدار حق خود بستانید. هرچند اگر ببخشید بهتر است، اما دادنِ پاسخی متقابل، حق شماست. این منطق قرآن است: «وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمينَ [الشورى/ ۴۰] و جزاى بَدى، بدى به همان میزان است. پس هر كه ببخشد و نيكوكارى كند، پاداش او با خداست. به راستى او ستمگران را دوست نمى‏‌دارد».

با مطالعه تاریخ درمی‌یابیم که اقوام عرب هنگام جنگ حتی با خویشانِ خود، به جان و مال و ناموس یکدیگر رحم نمی‌کردند.[1] این بی‌رحمی‌ها و توحش‌ مستکبرین و گردن‌کشان عرب، در مقابل مسلمانان بیشتر و شدیدتر بود. نمونه‌های فراوانی از شکنجه‌ و تعرض به جان و نوامیس مسلمین در منابع تاریخی ثبت است. ۱۳ سال حضور حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در مکه با رنج و سختی همراه بود. وقتی پیامبر به مدینه مهاجرت کردند، این آزار و اذیت‌ها و مصادره اموال مسلمین توسط بت‌پرستان شدت گرفت. عرصه بر مسلمین تنگ شده بود. در سال دوم هجری، جنگ‌ و درگیری نظامی میان مسلمین و بت‌پرستان آغاز شد. در چنین وضعیت دشواری، آیا مسلمین حق نداشتند به رفتارهای بت‌پرستان پاسخی متقابل دهند؟ مشت در مقابل مشت، شمشیر در مقابل شمشیر، مال در مقابل مال، ناموس در برابر ناموس و در نهایت، جان در برابر جان... مسلمانان این حق را داشتند. برخی افراد، رفتارهای پیامبر در برخورد با مستکبرین عرب را خشونت‌آمیز می‌دانند. در حالیکه پیامبر آغازگر خشونت‌ها نبود. ایشان پاسخی متقابل و متناسب به دشمنان می‌دادند. در ثانی پیش از آغاز جنگ، دشمن خود را به صلح و پذیرش اسلام، برادری و برابری دعوت می‌کردند، تا مبادا کسی به ناحق آسیب ببیند. ثالثاً بسیاری از دشمنان خود را می‌بخشیدند. چه اینکه هدف ایشان هدایت انسان بود، نه هلاک کردن مردمان. بخشش و محبت پیامبر اکرم نسبت به دشمنان، بیش از خشونت ایشان بود. اگر ایشان با علمی که از جانب خدا داشتند، درمی‌یافتند که اسیران بی‌گناه هستند (یا به زور مشرکین در جنگ آمده اند) یا از کرده خود پشیمان اند، آنان را آزاد می‌کردند. قرآن همین سیره پیامبر را دلیلی بر گرایش بسیاری از مردم به اسلام می‌داند: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ.[آل‌عمران/159] پس به [بركتِ‏] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‌‏شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه، و در كار[ها] با آنان مشورت كن، و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكل كنندگان را دوست مى‏‌دارد.» در ادامه به مواردی از عفو و بخشش‌های پیامبر اشاره می‌کنیم.

در جنگ بدر، وقتی مشرکین از مسلمانان شکست خوردند، عدۀ بسیاری از بت‌پرستان اسیر شدند. پیامبر اکرم شرط کردند که هر بت‌پرستی که سواد دارد، اگر به ۱۰ مسلمان خواندن و نوشتن بیاموزد، آزاد می‌شود.[2] یهودیان بنی‌قنیقاع و بنی‌نضیر پس از ایجاد فتنه و توطئه علیه پیامبر، به اسارت مسلمین درآمدند. اما پیامبر دستور آزادی آنان را صادر کرد ولی آنان را از مدینه اخراج نمود.[3] در جنگ بنی‌المصطلق، زنی به نام جویریة بنت حارث اسیر شد. حضرت علی (علیه السلام) درباره این زن با پیامبر سخن گفت و از شخصیت او تمجید کرد. پیامبر نیز به جویریة اختیار داد که نزد مسلمین بماند یا نزد قبیله‌اش بازگردد. اما جویریة در همین مدت اندک دلباختۀ شخصیت و تعالی معنوی پیامبر شده بود، پس نزد پیامبر ماند. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نیز او را آزاد کرد و پس از مدتی با یکدیگر ازدواج کردند. پس از این ازدواج، مسلمانان نیز سایر اسیران خاندان جویریه را آزاد کردند.[4] در فتح مکه نیز برخی از مسلمانان فریاد می‌زدند: «الیوم یوم الملحمة الیوم تسبی الحرمة» یعنی امروز روز انتقام و خونریزی است. امروز روزی است که کودکان و زنان مشرکین را به بردگی و کنیزی می‌گیریم». در این هنگام پیامبر ندا سر دادند و خطاب به مسلمین گفتند: «الیوم یوم المرحمة [5] امروز روز عفو و بخشش است.» پس تنها چند نفر انگشت شمار از مردان مکه به جرم توطئه گری کشته شدند، و زنان و کودکان و سایر مردان همگی به دستور پیامبر آزاد شدند.

همچنین مشرکین قبیلۀ هوازِن به قدری در جهل و کینه غرق بودند که برای نابودی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) هم قسم شدند، پس وقتی برای جنگ حرکت کردند، زنان و کودکان خود را نیز به همراه خود به میدان آوردند (یعنی خواستند با همۀ دار و ندارشان در مقابل اسلام بایستند). اما جنگ به سود مسلمین تمام شد. زنان و کودکان نیز به اسارت مسلمین درآمدند.[6] بزرگان هوازن نزد پیامبر آمدند و طلب عفو کردند. پیامبر نیز آنان را بخشید و از مسلمانان خواست تا همگی اسیران جنگی(مردان، زنان و کودکان اسیر) این قبیله را ببخشند. اما برخی از مسلمین زبان به اعتراض گشودند که یا رسول الله ! این بت‌پرستان قبیله هوازن، زنان ما را به کنیزی گرفته بودند. اکنون نوبت ماست که مقابله به مثل کنیم. اما گفتگوهایی میان پیامبر و اینان صورت گرفت و در نهایت همگی راضی شدند که اسیران (که زنان و کودکان هم میانشان بودند) را آزاد کنند. پس مسلمانان همصدا با پیامبر، اسرای هوازن را بخشیدند.[7] برخی منابع تاریخی گویای این هستند که پیش از آزاد شدنِ اسیران، برخی از مسلمانان با چند تن از زنانِ اسیرشده همبستر شدند. لیکن همانگونه که گفته شد، چون قبیلۀ هوازن خود با مسلمین چنین کاری کرده بودند، پس مقابله به مثلِ مسلمان علیه این قبیله ایرادی ندارد. همانگونه که در مقدمه این بحث گفته شد. دیگر شاهدی که می‌توان از سیره‌ی رسول خدا بیان نمود، رفتار پیامبر با سفانه دختر حاتم طایی بود. وقتی قبیله‌ی طیّ از مسلمین شکست خوردند، برخی از آنان به شام گریختند و برخی نیز اسیر شدند. در میان اسیران دختر حاتم طایی هم حضور داشت. پیامبر او را آزاد کرد (چون به بی‌گناهی و شخصیت او آگاه بود). سفانه چون بخشش پيامبر را ديد، ایشان را سپاس بسیار کرد و نزد برادر خود -که مشرک بود- بازگشت و برای آنان از کرامات و عظمت شخصیت رسول خدا سخن گفت. عدی بن حاتم (پسر حاتم طایی و برادر سفانه) که تا آن زمان مشرک بود، نزد رسول خدا آمد و از سادگی زندگانی پیامبر متعجب گردید و مسلمان شد.[8] در منابع تاریخی چنین آمده است که عدی بن حاتم پس از پیامبر در رکاب امیرالمومنین علی (علیه السلام) بود و در جنگ‌ها یک چشم خود را در راه دفاع از ایشان از دست داد.

در مجموع، درباره سیره رسول خدا می‌توان گفت که چون دشمنانِ اسلام، به جان و مال و ناموس یکدیگر رحم نمی‌کردند و از سویی همواره در پی آزار و شکنجه مسلمین بودند، پیامبر و پیروان ایشان نیز رفتاری مشابه و پاسخی متقابل به مشرکین می‌دادند (مشت در مقابل مشت، سیلی در مقابل سیلی، شمشیر در مقابل شمشیر). هرچند عفو و بخشش پیامبر بیش از خشونت ایشان بود. اکنون نیز ملت‌های دنیا پیمان منع برده‌داری را امضا کرده‌اند. یعنی همگان متعهد شده اند که اسیران و دیگر مردمان را به بردگی نگیرند. ملت‌های مسلمان نیز این پیمان را امضا کرده اند، لذا ما (پیروان قرآن و عترت) نیز دیگر به چنین کاری دست نمی‌زنیم، چون خدای ما در قرآن، سوره توبه، آیه ۴ می‌فرماید که به پیمان‌های خود حتی با مشرکین و کفار هم پایبند باشید. علاوه بر این، در قرآن و سنت، مسلمین بارها و بارها به خوشرفتاری با بردگان و آزاد نمودن آنان تشویق شده اند (احکام مربوط به خوشرفتاری بردگان و دادن حقوق به آنان بر اهل پژوهش روشن است).[9] قرآن حتی برای دختران مشرک دل می‌سوزاند و از اینکه به دست پدران وحشی و نامسلمان خود زنده به گور می‌شدند، فریاد سر می‌دهد. «وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَتْ بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَت‏ [التکویر/ ۸-۹] هنگامی که از آن دخترک زنده به گور شده سؤال شود که به كدامين گناه كشته شده است؟»
قابل توجه اینجاست که اسلام، کشتن زنان به اسارت درآمده را ممنوع کرده است، لیکن تعیین تکلیف آنان را بر عهده پیامبر یا امام معصوم قرار داد. چه اینکه آنان (پیامبر و امامان معصومین) هم عاقل ترین افراد هستند و هم معصوم هستند. و لذا ایشان با سنجیدن اوضاع، زنانِ به اسارت درآمده را آزاد می‌کنند (مانند مواردی که ذکر شد)، یا آنان را در جامعه اسلامی نگه می‌دارند، تا هم تربیت اسلامی شوند، و هم بی‌سرپرست نمانند. گفتنی است که زنانِ اسیر شده اگر در جامعه تحت سرپرستی مردان قرار بگیرند، در حکم همسرِ آن مرد خواهند بود، و حق و حقوق فردی و اجتماعی مخصوص به خود را خواهند داشت. و در صورتی که فرزندی از سرپرست خود به دنیا بیاورند، تحت عنوان فقهی «امّ ولد»، همسر رسمی سرپرست خود خواهند شد و از حق و حقوق کامل اجتماعی برخوردار خواهند شد.(بنگرید به کتب فقهی، ذیل باب مربوط به اماء و امهات الأولاد).
از سویی امروزه که غرب، داعیۀ حقوق بشر، آزادی و دموکراسی دارد، لیکن می‌بینیم که در ده سال گذشته، میلیون‌ها نفر از مردم بی‌گناه عراق و افغانستان و... را قتل‌عام می‌کند، میلیون‌ها زخمی و آواره برجای‌ می‌گذارد، به زنان بسیاری تعرض می‌کند و همۀ این‌ها را با ادعای انسانیت انجام می‌دهد. صِرب‌ها در جنگ بوسنی (بین سال‌های 1992-1995)، به بیش از 50 الی 60 هزار زن مسلمان تجاوز کردند و آنان را ربودند، در حالیکه امریکا و سازمان ملل سکوت اختیار کرده بودند.[10] این وضعیت امروز بشر و قوانین جاری دنیای کنونی است که مدعیان انسانیت و حقوق بشر به اجرا درآورده‌اند. حال پیروان مکتب فاسد و حیوان‌ساز غربی، چگونه به سیره پیامبر خاتم ایراد می‌گیرند؟ در حالیکه در سنت ایشان هرگونه تجاوزگری ممنوع و مستوجب خشم خداست: «وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ.[بقره/190] و در راه خدا، با كسانى كه با شما مى‏‌جنگند، بجنگيد، ولى‏ از حد نگذريد، زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمى‏‌دارد».

پی‌نوشت:

[1]. الدکتور جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد: مکتبة النهضة، ۱۹۷۶. ج ۵ ص ۴۰۳؛ ج ۵ ص ۴۶۷؛ ج ۷ ص ۴۵۶؛ ج ۵ ص ۱۳۶ و...
[2]. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، بیروت: دار احیاء الکتب العربیة، ۱۹۵۸. ج ۱۴ ص ۱۸۴.
[3]. محمد بن عمر الواقدی، المغازی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۸۸. ج ۱ ص ۱۷۷-۳۷۴
[4]. شیخ مفید، الارشاد، قم: مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، دار المفید، ج ۱ ص ۱۱۸ 
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۳۹. ج ۱ ص ۱۵۹.
[5]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، قم: نشر کتابخانه ایت الله مرعشی نجفی، ۱۳۶۲. ج ۱۷ ص ۲۷۲.
[6]. تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات اساطیر، ۱۳۷۵. ج ۳ ص ۱۱۹۷ به بعد...
ابن اثیر الجزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه عباس خلیلی و ابوالقاسم حالت، تهران: مؤسسه مطبوعات علمی، ۱۳۷۱. ج ۷ ص ۳۱۱ به بعد...
[7]. محمد بن عمر الواقدی، المغازی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۸۸. ج ۳ ص ۹۵۱-۹۵۳
[8]. ابن حجر العسقلاني الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، بیروت: دار الجیل، ۱۹۹۱. ج ۷ ص ۷۰۱.
ابن اثیر الجزری، همان، ج ۷ ص ۳۴۶
[9]. بنگرید به «پاسخ مرحوم زرین‌کوب، به جریان های زرتشتی‌ و باستانگرا درباره برده‌ داری در اسلام».
[10]. خبر و تفسیر برون‌مرزی صداوسیما، تاریخ انتشار: 25 دی 1393. کد خبر: 61158، کلیک کنید...
جهان‌نیوز، ۴ مهر ۱۳۸۹، کد خبر: 136091؛ خبرگزاری عصر ایران، ۳۰ فروردين ۱۳۸۹، کد خبر: ۱۰۹۴۳۷.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام و تشکر فراوان

مقاله خیلی خوب بود خیلی خیلی خیلی ........ این هم درباره دشمنان اسلام : این نفس بداندیش بفرمان شدنی نیست ، این کافربدکیش مسلمان شدنی نیست ! مسلمان شدنی نیستند این کفار ! ولی پاسخ شما خیلی به کارم اومد ممنونم ازتون

السلام ای سایه ات خورشید رب العالمین سلام بر تو یا محمد

اقای وحدان .... تمام چیزایی که تو بهشون استناد کردی در حقیقت جز احکام دین زرتش که نوشته مغان زرتشتی(مغان زروانیسم که قبل از ساسنیان و در حتی زمان ساسانیان به این اییین درامده بودند)است.اگه زرتشت بنیان گذار ازدواج با محارم بود پس میبایست خودش و خانواده اش به این اصل پایبند میبودن ولی میبینیم نه خود ادون نه دخترش و نه هیچ یک از اعضای خانوادش به چنین رسمی عمل نکردند(مثال ازدواج دختر زرتشت در گاتها و....) (مثلا پیامبر اسلام خودش ۱۰ تا زن داشت ۴ تا عقدی ۶ تا صیغه ایی خدا برکت به کمرش بده.... در قران هم رسما به این نکته اشاره شده)پس میبینی ازدواج با محارم رو زرتشت در هیچ کجای گاتاها مطرح نکرده. بقول اقای جلیل دوستخواه(که شما به او استناد میکنید):(در گاهان، هیچ نشانی از ساختِ اوستایی‌ی ِ این ترکیب، نمی‌یابیم. در متن‌های برجامانده‌ی اوستایی‌ی ِ پسین، تنها پنج بار- که یک بار ِ آن هم تکرار ِ یکی از بارهای ِ پیشین است- (آن هم بی هیچ‌گونه سخنی درباره‌ی چیستی و چگونگی‌ی‌اش)، بدان برمی‌خوریم .) به اعتقاد علیرضا شاپور شهبازی، در منابع زرتشتی مهمترین سند برای اثبات گاتها و اوستا می‌باشند. در گاتاها که سروده خود زرتشت است، واژه خویتو، یعنی خود/خویش، مذکور است اما از خویتو ودثه ذکری نیست. اما در یسنا که از قدیمی ترین بخش‌های اوستاست نخستین بار از واژه خویتوتک به معنای ازدواج با خویشاوندان استفاده شده است. در هیچ یک از بندهای اوستا از قدیمی ترین آن گرفته که امروزه معتقدند که خود زرتشت سروده تا متاخرترین آن هیچ کجا از خویدوده به عنوان ازدواج با محارم یاد نشده و به معنای ازدواج با خویشاوندان نزدیک مانند عموزادگان و... یاد شده که امری پسندیده برای پاک نگه داشتن نسل و خون بوده است و تاکید خاصی بر آن صورت نگرفته اما در منابع اواخر دوره ساسانی و بعد از آن مانند دینکرد و ارداویراف نامه و برخی تفاسیر موبدان در بعضی از قسمت‌ها از ازدواج با محارم سخن آمده است شهبازی اثبات می‌کند که در اواخر دوره ساسانی که ورود ادیان غیر زرتشتی مانند مسیحی و بودایی و اسلام و همینطور ورود نژادهای غیر ایرانی موبدان را بران داشت تا برای جلوگیری از این هجوم دست به تحریف این امر بزنند. توضیحات بسیار و تاکید فراوان بر انجام ازدواج با محارم در این دوره خود گواه این است که ایرانیان با این امر مخالفت نموده‌اند لذا موبدان ترک این عمل را امری مجرمانه دانسته و مجازات بسیار شدیدی برای آن رقم می‌زدند، حال اینکه نه در اوستا و منابع قدیمی تر این امری مجرمانه بود و نه اینچنین تاکید بدان می‌شد.و اگر چنین امری رسمیت داشت تا کنون نژاد ایرانی مخصوصا زرتشتیان دچار دگرگونی‌های ژنتیکی می‌شدند و نسلی بیمار برجا می‌ماند. در هر صورت واضح است که ازدواج با محارم در ایران باستان شناخته شده نبوده و در چند مورد معدود تاریخی امری ناپسندیده به شمار می رفته است و البته در اواخر دوره ساسانی این امر به معنای ازدواج با محارم شروع به کار کرد که در بین مردم مقبولیتی نداشت.بعد از اسلام می‌توان گفت که به مرور زمان این امر از بین رفت کمااینکه زرتشتیان امروز و پارسیان هند چنین امری را روا نمی‌دارند و آن را ازدواج با عموزادگان خویش می‌پندارند. به نوشته شاپور شهبازی، خَویدوده به معنی ازدواج با محارم بکار رفته در واقع معنای «ازدواج با خویشاوندان» می داده، که بر اثر سؤ تعبیر واژه‌های معادل «دختر» و «خویش» و «خواهر»، به ازدواج با محارم تفسیر شده و مایه گمراهی مورخان یونانی و رومی و ارمنی و مسیحی و اسلامی و حتی زرتشتی گردیده است. این نظر بعضی از دانشمندان بود که تحقیقاتی کامل کرده اند.زرتشت به هیچ وجه چنین ازدواجی را بیان نکرده و خود نیز به ان عمل نکرده.و ایرانیا هیچ گاه در طول تاریخ به ناموس و زنان اقوام دیگر به کسی تجاوز نکرده اند. /ا//ما در مورد تجاوز در قران و احادیث معتبر : سوره احزاب ایه ۵۰: ((ای پيامبر ، ما زنانی را که مهرشان را داده ای و آنان را که به عنوان ، غنايم جنگی که خدا به تو ارزانی داشته است مالک شده ای و دختر عموها و دختر عمه ها و دختر داييها و دختر خاله های تو را که با تو مهاجرت کرده اند بر تو حلال کرديم ، و نيز زن مؤمنی را که خود را به پيامبر بخشيده باشد، هر گاه پيامبر بخواهد او را به زنی گيرد اين حکم ويژه توست نه ديگرمؤمنان ما می دانيم در باره زنانشان و کنيزانشان چه حکمی کرده ايم ، تابرای تو مشکلی پيش نيايد و خدا آمرزنده و مهربان است.)). این آیه از آیاتی است که خدا برای اشباع تمایلات ویژه جنسی محمد سروده است، یا الله خداوند جهانیان کار خود را رها کرده است و برای محترم شمردن و تکریم آلت جنسی پیامبر بر او نازل کرده است تا پیامبر در یافتن شرکای جنسی متعدد و رنگارنگ و جور واجور خود بواسطه این دلالی محبت سخاوتمندانه الله، ، زیاد متحمل تلاش و تکاپو نشود و بتواند به زنی که در اطراف او یافت میشود بدون مشکل شرعی دست درازی کند.(خود قرآن به روشنی گویای همه چیز است و تفسیر یک نوع کلاه شرعی است برای انکه سرپوش بر جنایات دینی بگذارید... اگه قران کتابی است برای عموم مردم پس نیازی به تفسیر ندارد) سوره احزاب آیه ۵۲ لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا. بعد از اين زنان ، هيچ زنی بر تو حلال نيست و نيز زنی به جای ايشان ، اختيار کردن ، هر چند تو رااز زيبايی او خوش آيد ، مگرآنچه به غنيمت به دست تو افتد و خدا مراقب هر چيزی است ((بر اساس روایات دو آیه قبلی (احزاب ۵۰ و ۵۱) به دلیل اعتراضی که از سوی اطرافیان محمد به این زیاده خواهی های او شده بود توسط این آیه منسوخ شدند. اما محمد همچنان نتوانسته است دل از زنانی که در جنگها به آنها دست میافته است بکند. بنابر این میگوید که همچنان میتواند همچون سایر مسلمانان به زنان اسیر شده و به غنیمت گرفته شده در جنگ تجاوز کند. در کلکسیون زنان محمد به زنانی بر میخوریم که محمد شخصاً آنها را از میان اسرای جنگی گلچین کرده است)).حال روایاتی رو نقد میکنم که اصحاب پیامبر هم اینگونه عمل میکردند: صحیح بخاری جلد ۷ ام بخش ۹۷ شماره ۱۳۷ ابی سعید الخدری روایت کرده است: ما در میان غنایم جنگی اسرای زنی بدست آوردیم و با آنها مقاربت جنسی منقطع (عزل) میکردیم، از پیامبر پیرامون اینکار پرسیدیم، او گفت "آیا واقعا اینکار را میکنید؟" بعد از اینکه این پرسش را سه بار تکرار کرد گفت "هیچ نفسی نیست که قرار باشد وجود داشته باشد، و تا روز قیامت بوجود نیاید." صحیح بخاری جلد ۵ ام بخش ۳۱ شماره ۴۵۹ ابن محیریز روایت کرده است: من به مسجد وارد شدم و ابو خدری را دیدم و کنار او نشستم و از او در مورد جماع منقطع پرسیدم. او گفت، ما با پیامبر برای غزوه بنی مصطلق خارج شدیم، و ما به اسرایی دست یافتیم، در میان اسرای عرب ما تمایل به زنان داشتیم و بی زنی و جماع نکردن بر ما دشوار افتاد و دوست داشتیم که جماع منقطع داشته باشیم. پس وقتی که قصد جماع منقطع داشتیم از خود پرسیدیم چگونه میتوانیم اینکار را بکنیم بدون اینکه از پیامبر خدا که در میان ما حاضر است در مورد آن بپرسیم؟ ما از او پرسیدیم و او گفت برای شما بهتر است که اینکار را نکنید، زیرا اگر قرار باشد نفسی (شخصی) به دنیا بیاید تا روز قیامت بدنیا می آید. این حدیث با حدیث بالایی بسیار شباهت دارد اما جزئیات بیشتری را بیان کرده است. در اینجا مسلمانان به بنی مصطلق حمله کرده اند، برده هایی را گرفته اند. برده های زن (کنیزان) میان سربازان مسلمان تقسیم شده اند. سربازان به دلیل فاصله شان از خانه شهوتی شده اند و میخواهند که با کنیزانی که تازه به دستشان افتاده است تماس جنسی برقرار کنند. آنها به نزد محمد میروند و از او در مورد جماع منقطع میپرسند، محمد به آنها میگوید که جماع منقطع نکنید بلکه جماع کامل کنید (منی خود را در درون بدن زن استخراج کنید). حدیث مرتبطی نشان میدهد که آنها نمیخواستند که کنیز ها حامله شوند زیرا قصد فروش آنها را در آینده داشتند و بر اساس قوانین اسلامی فروختن برده باردار مجاز نیست. در اینجا مسلمانان اسرای زنی را بدست آورده اند و با آنها همبستر شده اند و محمد این مسئله را تایید کرده است. او تنها آنها را نصیحت کرده است که با آنها جماع منقطع نداشته باشند. جماع منقطع (Coitus Interruptus) اصطلاحی است که به قطع کردن تماس جنسی در هنگام انزال و خارج کردن منی خارج از بدن طرف مونث در هنگام مقاربت جنسی گفته میشود. در نتیجه امروز نيز نشانه‌هاي الله در ميان ما ايرانيان از همين مستندات اسلامي و احكام قرآني استفاده ميكنند و تجاوز به اسراي زن در زندان را بدون نياز به رضايت زن جايز ميشمرند و به آن حكم ميكنند و زندانبانان نيز به نيت نزديكي به الله قبل از تجاوز به زندانيان وضو ميسازند. ///ستفتا ازنشانه‌الله مصباح یزدی فيلسوف مسلمان، در مورد تجاوز به زندانیان: ۱-سوال: آیا بازجو می تواند به زندانی تجاوز جنسی کند تا اعتراف بگیرد؟ جواب: احتیاط واجب آن است که قبل از اینکار حتما وضو بگیرد و هنگام عمل ذکر گوید .اگرزندانی زن است هم از فرج و هم از دبر دخول اشکال ندارد بهتر است در محل بازجویی کس دیگری نباشد . اما اگر زندانی مرد است احوط است در حضور دیگر باز جویان دخول صورت گیرد . ۲-سؤال: تجاوز به دختران باکره در زندان چه حکمی دارد ؟ جواب - اگر قرار است زن را اعدام کنند ، برای بازجو به اندازه یک حج تمتع واجب صواب دارد و به همان اندازه بر گناهان دختر افزوده میشود . اما اگر زندانی قرار نیست اعدام شود ، به اندازه زیارت کربلا برای بازجو صواب دارد . ۳-سوال: آیا اعتراف گیری تحت فشار و شکنجه روحی و روانی و جسمی اعتبار اسلامی دارد ؟ جواب: اعتراف گیری از ضد ولایت فقیه به هر شکلی جایز است سوال: اعتراف گیری با استفاده از مواد مخدر و افیون و داروهای کدوئینه جایز است ؟ جواب: اعتراف گیری از ضد ولایت مطلقه به هر شکلی جایز است . ۴-سوال: اگر زن زندانی حامله شود تکلیف چیست ؟ یا آن فرزند حرامزاده است ؟ جواب: فرزند ضعیفه ضد ولایت مطلقه فقیه مطابق نص قران مجید در هر صورت حرامزاده است چه توسط بازجو باردار شود چه توسط شوهرش . اما اگر بازجو فرزندی طفل متولد شده را گردن نهد ، بنابر احتیاط واجب طفل حلالزاده و شیعه اثنی عشری است . ۵-سوال: آیا تجاوز جنسی در زندان به مردها و پسران جوان لواط محسوب نمی شود ؟ جواب: خیر . چون زندانی بدون میل و رغبت به آن تن داده است . البته اگر جوان مفعول را خوشامده باشد احتیاط مستحب آن است که دیگر این عمل تکرار نگردد . ۶-سوال: تجاوز به دختران باکره در زندان چه حکمی دارد ؟ جواب: اگر قرار است زن را اعدام کنند ، برای بازجو به اندازه یک حج تمتع واجب صواب دارد و به همان اندازه بر گناهان دختر افزوده میشود . اما اگر زندانی قرار نیست اعدام شود ، به اندازه زیارت کربلا برای بازجو صواب دارد . بازم خواستی بگو بگم

آقای مسعود وحدان شما جواب ندید من خودم به این کورش نژادپرست عاریایی رو دادم و کم آورد سند (http://www.adyannet.com/comment/12549#comment-12549) این کامنت و کامنت بعدیشو بخون ببین چجور بادش خالی شده . ادامه جواب به کورش ! چون به حضرت محمد فحش دادی گوش کن و بخون افشاگری های ما رو !!: این مغان زرتشتی همونایی هستن که در گاتها به عنوان انجمن مگه ازشون ستایش و تقدیر شده !!!!! اگر هم اینها دروغگو و کذاب بودن باز توفی هست که تو صورت خودت انداختی ! بزرگان فرهنگ ناب شما یک مشت کذاب بودن ؟ خودت اعتراف کردی ! زرتشت هم با دختر خودش همبستر شد و یک زناکار بود ! به اعتراف موبدان زرتشتی زرتشت با دختر خودش زنا کرد ! سندها موجود هست. کافیه لب تر کنی تا افشا کنم ! چون به حضرت محمد فحش دادی حاضرم سندهای این حقیقت رو افشا کنم تا کسی به خودش اجازه توهین کردن به حضرت محمد رو نده. مشت در مقابل مشت ! اینها رو هم بخون ! دینکرد و دلایل مشروعیت ازدواج با محارم در آیین زرتشت: http://www.adyannet.com/news/12997 - آذرفرنبغ فرخزادان، ازدواج با محارم در کتب زرتشتیان: http://www.adyannet.com/ar/node/1141 - ازدوا‌ج‌های برادر-خواهری در آیین زرتشت: http://www.adyannet.com/news/13005 - ازدواج‌های مادر-پسری در آیین زرتشتی: http://www.adyannet.com/news/13031 - ازدواج‌های پدر-دختری در آیین زرتشتی: http://www.adyannet.com/news/13013 این همه سند از خود موبدان زرتشتی هست که زرتشتیان ازدواج محارم داشتند ! تو همه اینها رو انکار میکنی با خاطر تعصب و حماقتت ! و توجیهات آبکی و ماست مالی کردنت ! (به پیامبر توهین کردی پس این جقیقت ها رو بشنو)

در ضمن منظور از انجمن مغان به قول فیروز اذزگشسب ( انجمن برادری و یگانگی) و یگانگی است. زرتشت بارها در گاتها معلم و اموزگاران دینی را ستوده و خود را اموزگار معرفی کرده و همواره با روحانیان و موبدان زمان خویش(دروغگویان)در حال جنگ بوده. موبدهای دوران ساسانی (البته نه همشون) روحانی بودن نه اموزگار دینی.

کوروش پرست مجوسی حالا کارت بجایی رسیده که به پیامبر ما توهین میکنی احمق بیشعور رذل ، تو چقدر احمقی که برای مسلمونای شیعه از اراجیف صحیح خماری که مربوط به سنی ها هست دلیل میاری ! ثانیا ، در سوره احزاب خدا به پیامبر فرموده که بعد از این نمی‌توانی با هیچ زنی ازدواج(نکاح) کنی مگر با کنیزانی که در اختیار داری ، احمق از کی تاحالا نکاح کردن به معنی تجاوز هست ؟ برید تاریخ رو بخونید ام المومنین جوریه و صفیه و ریحانه کنیز پیامبر بودن ولی پیامبر فقط بعد از مسلمان شدن اونارو آزاد کرد و بعد از آزادی با اونها ازدواج کرد با رضایت خودشون به کجای اینکار میگن تجاوز ای پلشت مجوسی بی شرم ؟؟ ثانیا در دین اسلام بر اساس آیه شریفه( و لا تنکحوا المشرکات حتی یومن) رابطه زناشویی با زنان بت پرست چه آزاد و چه کنیز ممنوع هست تا زمانی که ایمان بیارن بنا براین هیچ مسلمانی نمیتونه با زن بت پرستی که به اسارت درآمده و تبدیل به کنیز شده رابطه زناشویی داشته باشه تا زمانی که ایمان بیاره دلیلش هم اینکه اگه زن غیر مسلمان خصوصا بت پرست با مرد مسلمانی نکاح کنه و بچه بیار قطعا مادر غیر مسلمان و بت پرست بر تربیت دینی فرزند تاثیر منفی می‌گذارد به همین خاطر رابطه با نکاح و زناشویی با زنان بت پرست چه به صورت ازدواج و چه به صورت کنیز جایز نیست، هرچند در دین مجوسی زرتشتی تون هم میشه بدون اینکه کنیز به آیین زرتشتی بیاره باهاش رابطه زناشویی بر قرار کرد ، بنا بر این اراجیف بخاری و ابن محیربز بر فرض درست بودمشون باز هم مقصود شما کولی های عاریایی مجوسی رو اثبات نمیکنه چون مسلمون ها بخاطر اینکه از کنیز های بت پرست بچه دار نشن قصد کردن که جماع منقطع با اون کنیزها داشته باشن به همین خاطر حکمش رو از پیامبر پرسیدن که پیامبر اونها رو از این کار نهی کرد ولی نهی پیامبر به این معنی نیست که به اونها گفته باشه با کنیزهای کافر جماع کامل داشته باشید هرگز چون طبق آیه ( ولا تنکحوا المشرکات حتی یومن) جماع کامل با کنیز کافر و مشرک هم ممنوع هست از این گذشته چون این کنیز ها تازه به اسارت مسلمون ها دراومده بودن به همین خاطر بر فرض مسلمان شدن این کنیزها طبق احکام اسلامی تا گذرودن عادت ماهانه یا حیض هیچ کسی حق نداره به اونها نزدیک بشه چه اینکه مالک کنیز باشه یا کسی که میخواد باهاش ازدواج کنه به همین خاطر این مدت باید طی بشه ، و دقیقا به همین خاطر( برفرض درست بودن اراجیف بخاری) اگر هم مسلمانی قصد جماع منقطع با کنیزی داشته بخاطر حل این دو مانع بزرگ ( کافر و مشرک بودن کنیز و سپری نشدن عادت ماهانه) بوده به همین خاطر وقتی از پیامبر سوال میکنن پیامبر اونها رو از جماع منقطع نهی می‌کنه تا زمانیکه که کنیز اسلام بیاره و عادت ماهانه شم سپری بشه که خب خیلی طول می‌کشه و هیچ وقت چنین اتفاقی نمی افته چون بعد چند روز که جوریه بنت ابی ضرار( دختر رئیس بنی مصطلق) مسلمان میشه و به عقد پیامبر(ص) در میاد مسلمون ها تمام اون اسرای بنی مصطلق رو به احترام این ازدواج آزاد میکنن از تمام اینها که بگذریم اجداد مجوسی ساسانی تو هم وقتی به مناطق عرب نشین مرزی جزیره العرب حمله میکردن عده ای از عربها رو میکشتن و عده ای زنها و دختران عرب رو به کنیز میبردن و اونارو بین سرباز هاشون و فرماندهان و پادشاه تقسیم میکردن و با عده ای از اونها رابطه زناشویی بر قرار میکردن ، آیا امثال توی مجوسی کوروشی حاضری به اینا هم بگی که تجاوزه یا نه ؟؟!!! کلا در قدیم و در عرف دو نوع رابطه جنسی مشروع شمرده می‌شده یکی رابطه زناشویی با همسر و دیگری با کنیزهمسر که اونم یک نوع نکاح محسوب می‌شده و همون‌طور که خرج و مخارج و خوراک و پوشاک و مسکن و نیازها و خواسته های همسر توسط شوهرش تامین میشدن خوراک و پوشاک و مسکن و خواسته های کنیز هم توسط صاحب و مالکش تامین میشده ، در حالیکه ما میدونیم تجاوز وقتی اتفاق می افته که مردی بره و یک دختر یا زنی رو بدزده و بعد از بهره گیری جنسی و تجاوز اونو به حال خوش رها کنه و پا به فرار بذاره بدون اینکه کوچکترین تعهدی نسبت به اون زن داشته باشه و کوچکترین خواسته ای رو براش برآورده کنه مثل کاری که سپاه یزید در مدینه انجام داد که به عده ای از زنها و دختران مدینه تجاوز کردن و بعد از مدتی برگشتن به شام و بعد از یکسال حدود 1000 بچه حرومزاده بی پدر در مدینه بدنیا اومد که معلوم نبود پدرشون کی بوده ، البته فقط سپاه یزید از این کارها نمی‌کرده به احتمال زیاد ارتش ساسانی و هخامنشی هم این دست اعمال رو مرتکب میشدن بعلاوه اربابان انگلیسی و آمریکایی شما کولی های مجوسی عاریایی

ازدواج محارم اون قدر صریح و دقیق توضیح داده شده که جای انکاری نداره و فقط افراد بنگی با مغزهای پوسیده اون رو انکار میکنن. این قضیه رو موبدان به عصر خود زرتشت نسبت میدن. ولی تو انکار میکنی !!!! انگار دین زرتشتی رو بهتر از اونها میشناسی ! تو اون لینکها کامل توضیح داده شده و ماست مالی کردنهات دیگه فایده نداره . این عمر بن خطاب بود که به تو یاد داد به مادرت احترام بگذاری و باهاش همبستر نشی ! اگر عمر بن خطاب حکومت لجن ساسانی رو نابود نکرده بود الان تو بلد نبودی چطور با مادرت رفتار کنی چون همبستری با مادر در منابع زرتشتی کردار نیک هست : http://www.adyannet.com/news/13031 اسناد رو بخون و تعصبات احمقانه رو کنار بگذار ! در هخامنشیان تجاوز به زنان مردم وجود داشت از جمله تجاوز کورش خونخوار به آمیتیس ! و تجاوز زرتشتیان اولیه به زنان خیون ! اغین چیزها رو نمی بینی یا نمیخای ببینی ؟!!!!! این هم بخون : که به گفته موبدان زرتشتی، زرتشت برای ترویج دینش از بنگ و حشیش استفاده میکرد : http://www.adyannet.com/news/13780 درباره آیاتی که هم نوشتی در متن مقاله توضیح مفصل داده که هر کس میتونه بخونه و قضاوت کنه !!!! اون قدر این جواب درمتن مقاله محکم هست که دهن تو و امثال تو رو .... میکنه ! اگر این بد بود اون زنها جویریه و ... که پیامبر آزادشون کرده بود پیش پیامبر نمیموندن ! ولی پیش پیامبر موندن ! پسر جان ! امروز روز به روز داره به جمعیت ما افزوده میشه ما تا دو سال پیش 10 نفر هم نبودیم ! الآن 16 تا گروه 200 نفری فقط تو تلگرام داریم همه جوونهای با انگیزه ! میدونی چرا ؟ چون اینقدر به پیامبر و اسلام توهین کردید اینقدر فحش دادید که جوونهای زیادی بیدار شدند ! یکی از دوستانمون عبدالله از اهواز هم به گروه ما اضافه شد. اون به تنهایی 8 تا کروه 200 نفری تو تلگرام داره به جوونها زیادی اطلاع رسانی میکنه میدونی چرا ؟ اینقدر به اسلام فحش دادید اونها بیدار شدند. هر چی بیشتر فحش بدید مسلمونها بیشتر بیدار میشن. جوونهای آذربایجان امروز بیدار هستند جوونهای عرب بیدار هستند. یعنی شما با فحشهاتون اونها رو بیدار کردید !!!! هرچی فحش بدید بیداری هم بیشتر میشه !!! امروز آتیش زیر خاکستر داره خودش رو نشون میده ! پسر جان !!! منتظر باش قراره اتفاقاتی تو این ممکلت بیفته اشکهای شما دیدنی هست ! پس تا میتونی فحش بده چون ما قدم به قدم به هدفمون نزدیک میشیم !

وحید واقعا که تو ادم ابلهی هستی ... آمیتیس به نوشته کتزیاس هسچ نسبتی با کوروش نداشت پس این نمیشه تجاوز ابله!!! ببینم عمربن خطاب به ما یاد داد؟؟ حالا طرفدار عمر شدی؟؟ عمر خودش یک حرام زاده بود(همونطور که خودتون بارها و بارها گفتید ) انقدر احمق و ابله بود که فرق بین اتش پرستی و زرتشتیو نمیدونست.انقدر ادم مومنی بود که باعث مرگ همسر امام اولتون شد و بقول خودتون خلافت رو غصب کرد (حالا ازش تعریف میکنی) . خودتون بارها و بارها معترف به همجنس بازی عمر بودید که از کتاب اهل تسنن نقل کردید ((این مطلب در کتاب الطبقات الکبیر ( الطبقات الکبری ) - چاپ مکتبة الخانجی بالقاهرة - جلد ۳ - کتاب طبعة الاولی فی البدریین من المهاجرین و الانصار - باب ذکر استخلاف عمر - صفحه ۲۶۹ موجود می باشد.)). حالا دم از عمر میزنی(( روایت است از اسحاق بن یوسف الازرق و محمد بن عبد الله انصاری و هوذة بن خلیفة که گفتند : روایت است از ابن عون محمد بن سیرین گفت : عمر بن خطاب گفت : هیچ یک از عادات جاهلیت در من نمانده و فقط یک عادت از جاهلیت در من باقی مانده است ، که من پروایش را ندارم که کسی با من لواط کند یا من با کسی لواط انجام دهم.)) شاید اهل تسنن بگویند که منظور از ( نکحت ) در اینجا به معنی ازدواج است ، در حالیکه این طور نیست ،‌ چون عمر می گوید از عادات جاهلیت چیزی در من باقی نمانده جز یک عادت ، پس طبق فرموده پیامبر ( النکاح سنتی ) ازدواج سنت پیامبر است ، پس در اینجا معنی نکح به معنای ازدواج نیست و به معنی عمل جنسی می باشد. ((من اینو از سایت معتبر شیعه برداشت کردم)) حالا دم از عمر میزنی!!! منبع(http://nasimehaghighat.persianblog.ir/post/411/) پس دیگ دم از عمر نزن خوب

اون حرفهایی که از مصباح گذاشتید سند نداره و جزو جعلیات کورش پرستان توهم زده و بنگی هست ! تنها سندی که میتونید بدید یک ورقه پرینت شده بدون هیچ نام و نشان و مدرکی هست !!!!! اینقدر بدبخت و ابله هستید ! بنگ و حشیش مغزتون رو پوسونده !!! روایت صحیح بخاری هم برای ما ارزشی نداره چون توسط دشمنان حضرت علی نوشته شده !!!!!!! یعنی یکی مثل خود تو کورش ! پس فحش بده به اسلام فحش بده و درون پلید خودت رو به همه نشون بده ! ما با صدای پارس سگ از خواب بیدار شدیم و بیدار تر هم میشیم ! و هر روز به تعداد بیدارها افزوده میشه ! هر فحشی به حضرت محمد دادی جوابش رو میگیری ! اشکهای تو و امثال تو به زودی دیدنی هست !

ببین تا کی میخوای حقیقتو مخفی کنی تا کی میخوای با نوشتن یه مشت حرف های پوچ ذهن خودت و بقیه رو مسموم کنی.تو بنگی هستی عزیزم. اعدام سال 57 و 67 که به دخترهای معصوم و بیگناه تجاوز میکردن و اعدامشون میکردن رو نخوندی برو بخون . من به پیامبر اسلام فحاشی نکردم و توهینم نکردم فقط نقد کردم.(چطور نقد پیامبر فحشه ولی نقد های تو فحش نیست) روایات صحیح بخاری غلط باشه ایات قران چی اونم غلطه ؟؟(با تفسیر فک میکنی میتونی پاسخ بدی ولی فایده نداره) شما سرتا پاتون تو لجن فرو رفته و بی خبرید نه من این قضیه رو به شما نشون دادم.

سلام. رفتار شما به خوبي نشان ميدهد كه اين آيه (حتي بدون تفسير،) كاملاً صحيح، پذيرفتني و يك امر فطري است. در رابطه با اعدام‌ها سند ارائه كنيد. آيت الله مصباح در آن زمان مرجع تقليد نبودند و هنوز هم صاحب فتوا و مقام مرجعيت نيستند. آن چه از فتاواي اعدام و تجاوز از قول ايشان نقل ميشود بدون سند، از روي دروغ و صرفاً ساخته دشمنان ايشان است.

در ضمن اونی که مثل سگ پارس میکنه تویی ترکه

شما در مقابل فحش، فحش داديد. لذا نظرتان تأييد شد. ولي از اين پس ديدگاهي كه كوچكترين توهيني در آن باشد منتشر نخواهد شد.

سلام آقا وحید اگه ممکنه لینک گروهتون در تلگرام رو بذارید تا بتونم از محضر شما عزیزان که بر خلاف این کوروش پرستان از نعمت عقل برخوردارید استفاده کنم. یا این که شماره تون رو به صورت کامنت در وبلاگم بذارید. menshavi.blogsky.com

وحید جون .... گاتها مال 3700 سال پیشه و ان مغانی که بنده راجبشون صحبت کردم مغان دوران اشکانی و ساسانی بوده اند نه مغان دوران زرتشت. دوما شما ا کتب های احکام دین زرتشت سخن میگویی که امروز در بین زرتشتیان هیچ ارزش اعتباری ندارد مگر ان مطالبی که با گاتها هماهنگ و موزون است. من خودم بارها و بارها با موبدهای دین خودمون بحث کردم و بسیاری شونو پای میز مذاکره شکست داده ام و انها فقط منو تکفیر کردند چرا ؟؟ چون مزخرفاتشونو قبول ندارم. در گات‌ها، هات ۵۳، پند زرتشت به دخترش پوروچیستا هنگام ازدواج با جاماسپ وزیر دوران کی گشتاسپ چنین آمده‌است. اینک تو ای پوروچیستا، جوان‌ترین دختر زرتشت، من از روی پاکی و راستی و نیک منشی، جاماسپ را که از راست‌کرداران و پشتیبانان آیین راستی است، جهت تو برگزیده‌ام. پس اکنون برو و در این باب بیندیش و خردت را راهنما قرار داده و پس از موافقت به اجرای مراسم مقدس ازدواج پرداز. زرتشت با دختر خود زنا کرد؟؟(باز یک دروغ مضحک) . زرتشت سه بار ازدواج کرده بود. نام زن نخست و دوم او ذکر نشده‌است، زن سوم او هووی نام داشته، هووی از خاندان هووگوه و بنابر روایات سنتی دختر فرشوشتر، وزیر کی گشتاسپ شاه کیانی بوده‌است. زرتشت در گاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد می‌کند و روایات بعدی، شوهر او را جاماسب می‌نامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نام‌های اورْوْتَتْ‌نَرَه و هْوَرْچیثْزَه به دنیا آمده،و ظاهراً از زن سوم فرزندی نداشته‌است. نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیو ماه بود، که فروردین یشت از او نام می‌برد. وی در روایات سنتی، پسرعموی زرتشت به شمار آمده‌است. نه عزیزم زرتشت به هیچ عنوان زنا نکرد . غنیمت گرفتن زنان و تجاوز به انها فقط و فقط در دین شما مطرحه.

كورش گرامي؛ اگر كسي به شما سيلي بزند و شما در مقابل به او سيلي بزنيد، ايرادي دارد ؟ اگر در جايي كه قانون نيست، كسي اموال شما را به زور غصب كند، و شما مجبور شويد به زور اموال خود را پس بگيريد ايرادي دارد ؟ (لطفاً پاسخ دهيد). سؤال ديگر: متن مقاله را خوانده ايد ؟ پيرامون رفتار پيامبر با زنان اسير دقيقاً چه ايرادي وجود دارد (لطفاً به صورت دقيق و مشروح ديدگاه خود را بيان كنيد و به ذكر كليات اكتفاء نكنيد). درباره گاتها هم به تفصيل پاسخ داديم و عرض كرديم كه بر مبناي دلايل روشن، گاتها هيچ ربطي به زرتشت ندارد، و اگر ربطي به زرتشت داشته باشد، يقيناً ونديداد هم مربوط به زتشت خواهد بود. در اين باب نظرات خود را ذيل اين پيوندها بيان كنيد: [http://www.adyannet.com/news/995] و [http://www.adyannet.com/news/16339] و در باب تحريف گاتها و عدم ارتباط آن با زرتشت :[http://www.adyannet.com/tags/%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%81-%DA%AF%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7] سپاس

جناب سامان عزیز من مقاله ی شما رو در مورد گاتها خوندم و باید بگم بسیار بسیار اشتباه کرده اید(این اشتباه ها متاسفانه در بیشتر مقاله هایتان موجود است) من برای اینکه شما بهتر گاتها را بشناسی درخواست میکنم کتاب مزدیسنا و حکومت اقای اشتیانی را مطالعه نمایید تا شبه هایتان برطرف گردد. سیلی در مقابل سیلس یا اموال در مقابل اموال شاید تا حدودی درست باشه اما ناموس در برابر ناموس خیر اصلا درست نیست.اگر یه شخص از خدا بی خبری به خواهر یک ادم محترم تجاوز نماید و این ادم هم به خواهر اون یاغی تجاوز نماید این چجور عدالتی است. خواهر اون ادم یاغی چه گناهی داسته است؟؟باید شخص یاغی متجاوز (که اول تجاوز کزده ) اعدام شود نه انکه به ناموس او تجاوز شود.بپذیریم که در دوران پیامبر اسلام کافران به بعضی از نوامیس مسلملنان (به عنوان غنایم)تجاوز کردند ولی پیامبر هم باید چنین رفتاریو با زنان اسیر انجام دهد؟؟پس چه فرقی بین انان است؟؟انهم پیامبر خدا؟؟ ایا خدا نمیتوانست همانطور که از فرعونیان انتقام گرفت(کشتن فرزندان فرعون) همانطور از اعراب متجاوز انتقام بگیرد؟؟ در این ایات قران که زنان شوهر دار (غنایم جنگی) را بر مسلمین حلال کرده بسیار جای شک وجود دارد و واقا بدور از کلام خداست.

سلام. آقاي آشتياني اوستاشناس نبود. در آن مقالات از بيش از 30 اوستاشناس بزرگ ايران و جهان اسنادي ارائه شده است. در همان لينك لطفاً بررسي شود. پيرامون، سيلي در برابر سيلي، حكم قصاص است. جان در مقابل جان، سيلي در برابر سيلي، چشم در برابر چشم... وقتي در برابر جان، جان گرفته شود، زن و بچه قاتل بي‌سرپرست ميشوند. اگر حكم قصاص را بپذيريم، تبعات آن را نيز بايد بپذيريم (و عادي است). زنان شوهر دار (غنایم جنگی) بر مسلمانان حلال نيست. بلكه زنان شوهر دار (غنایم جنگی) "كه به مالكيت مسلمين درآمده اند" حلال اند (مِن ما مَلَكَت اَيمانُكُم). چه بسا زناني كه اسير ميشدند ولي اجازه مالكيت داده نميشد. مثل جويريه كه آزاد شد و پيامبر اجازه مالكيت او را بر كسي نداد. همينطور سفانه بنت حاتم. شتخيص اين مسئله با پيامبر و امام معصوم است كه تصميم ميگيرد اسيران (اعم از مرد و زن) آزاد شوند، يا در مقابل فديه - غرامت- آزاد شوند يا مبادله شوند، يا به تصرف و مالكيت مسلمين درآيند. و ديگر اينكه در منطق اسلام، اموال و انفس كفار حربي، حرمت ندارد. در منطق اسلام اگر قرار است زني بين كفار حربي بماند، بهتر است كه در ميان مسلمانان باشد و در محيط اسلامي پرورش يابد. همچنين زناني كه شوهرانشان كشته شدند، و قبيله فرار كرده است، رها نمودن اين زنان در بيابان موجب مرگ آنان در حال كفر است، و لذا حفظ و تربيت آنان در ميان مسلمين (از نگاه اسلام ارجحيت دارد). آقاي زرينكوب هم اشاره صريحي داشتند كه بردگان و كنيزان در محيط اسلامي صاحب حرمت و احترام و شخصيت بودند و آنگونه كه غربيها بدگويي ميكنند، صحيح نيست: [http://www.adyannet.com/news/12383] ديگر اينكه: - كتزياس نسبت فاميلي ميان كورش و آميتيس را رد كرده است. اصل ماجرا را هم انكار كرده است؟ كه كورش ، آميتيس را تصاحب كرد. - در متن اوستا، آمده است كه فريدون دو همسر اژي دهاك را ربود چه اينكه لايق نگهداري خانمان و زايش فرزندان هستند. - اينكه اسفنديار در حمله به تركستان براي ترويج دين زرتشتي، دو خيل عظيم از دختران و زنان خيئوني را به غنيمت گرفت، نظرتان در اين باره چيست ؟

بنده به افسانه هایی که در اوستا هست کاری ندارم ..... اما در مورد کتزیاس ... کتزیاس نوشت کوروش امیتیس را (چون از او بزرگتر بود) همانند یک زن (در بعضی ترجمه ها مادر) برای او احترام قاعل شد سپس به همسری او در امد ((کوروش(دختر) آستیاگ، آمی تیس را نخست با احترامی شایسته ی یک مادر پذیرا شد، سپس (او) به همسری کوروش برگزیده شد.))(منبع خلاصه فوتیوس از تاریخ کتزیاس، کتاب ۲، بند ۵) اسمی از تصاحب یا تجاوز به میان نیامده. امروزه بسیاری از تاریخ نگاران به گفته های کتزیاس اعتماد ندارند چون نوشته هایش (جز چند مورد)با وقایع تاریخی سازگار نیست. اگه مطالبی هم که در مورد اسفندیار یا فریدون نوشته باشید حقیقت تاریخی داشته باشد(منظورم تجاوز هاست) و ان زنان با نارضایتی تن به ازدواج داده باشند کار انها اشکال دارد.

اقای اشتیانی تحقیقات گستر دهایی در مورد اوستا کرده اند و به زبان های پهلوی اشنایی داشته اند . لطفا کتابشان را مطالعه نماییدتا حقیقت بهتر نمایان شود

كورش گرامي و وحيد گرامي در صورت ادامه توهين‌ها از انتشار نظرات شما معذوريم. لطفاً محترمانه در دفاع يا نقد مقاله ديدگاه خود را ارائه كنيد.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.