نمونه‌ای از جهل علی‌محمد باب

  • 1395/09/18 - 22:26
بهائیان معتقدند که حجت‌های الهی و یا همان مظاهر ظهور، لازم است که از علم وهبی الهی برخوردار باشند تا دیگران از آن‌ها اکتساب علوم نمایند. این در حالیست که علی‌محمد شیرازی از یک سوی مدعی مهدویت و حجت اللهی می‌شود و از سویی دیگر، اندک اطلاعی از مسلم‌ترین مسائل قرآنی و روایی و حتی مسائل پیش پا افتاده‌ی فقهی نداشته است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ویژگی‌های حجت‌های الهی که سبب تمییز آن‌ها از مدعیان دروغین می‌شود، علم الهی ایشان است. حجت‌های الهی برای حفظ اساس دین، لازم است بتوانند به سؤالات انسان‌ها بر اساس علم وهبی الهی خویش، پاسخ گویند. بنابراین، حجتی که توان نشان دادن راه هدایت به مردم را نداشته باشد؛ از وظیفه‌ی اصلی خود که هدایت بشر است، غافل می‌ماند.
بر اساس تعالیم قرآنی، مسلمانان معتقدند که علم حجت‌های الهی، از منبع علم الهی سرچشمه گرفته و امّیت [1]، یکی از دلایل الهی بودن تعالیم ایشان است. چنان‌چه اگر این شرط را نادیده بگیریم، امکان آن است که شخص مدعی خلیفة اللهی، تعالیم بشری خود را به عنوان دستورات الهی، به خورد مردم دهد. از این رو، قرآن کریم در خصوص پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه و آله) می‌فرماید: «... وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَ کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْکَ عَظيماً [نساء/113]؛ و خداوند، کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آن‌چه را نمی‌دانستی، به تو آموخت و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است».
جالب است بدانیم که بهائیان نیز معتقدند علوم حجت‌های الهی، از سنخ علومی است که خداوند نور آن را بر قلب ایشان می‌تابد و از سنخ علوم بشری نیست.[2] چنان‌که عبدالبهاء می‌گوید: «نورانیّت مظاهر ظهور مقدسه بذاتهم است، نمی‌شود از دیگری اقتباس نمایند، دیگران باید از آن‌ها اکتساب علوم و اقتباس انوار نمایند، نه آن‌ها از دیگران...».[3]
علی‌محمد شیرازی ملقب به باب، شخصی است که بهائیان او را امام دوازدهم شیعیان [4] و مبشر فرقه‌ی خود معرفی می‌نمایند. لذا وی به عنوان حجت الهی (و به قول بهائیان: مظهر ظهور)، لازم است دارای صفت علم الهی باشد. مسلمانان نیز هنگام مواجهه با ادعای مهدویت علی محمد شیرازی، از این روش استفاده نموده و سؤالات علمی خود را از این مدعی قائمیت پرسیدند.
از جمله‌ی سؤال‌هایی که از علی محمد شیرازی پرسیده شد، ماجرای مباهله است.[5] ادامه‌ی واقعه را از کتاب کشف الغطاء، نوشته‌ی ابوالفضل گلپایگانی (از مبلّغان مشهور بهائی) پی می‌گیریم.
«بعد از آن، حاجی ملامحمود پرسید که در حدیث وارد است که مأمون از جانب امام رضا (علیه‌السلام) سؤال نمود که دلیل بر خلافت جد شما چیست؟ حضرت فرمود آیه‌ی انفسنا. مأمون گفت لولا نسائنا. حضرت فرمود: لولا ابنائنا. این سؤال و جواب را تطبیق بکن و مقصود را بیان نما. ساعتی تأمل نموده و جوابی نگفت. بعد از آن مسائلی چند از فقه و سایر علوم پرسیدند. جواب گفتن نتوانست. حتی از مسائل بدیهیه‌ی فقه از قبیل شک و سهو سؤال نمودند؛ ندانست و سر به زیر افکند».[6]
ملاحظه نمودیم؛ کسی که خود را مهدی موعود و امام دوازدهم شیعیان خوانده، نسبت به روشن‌ترین مسائل قرآنی و دلیل برتری اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، اظهار بی‌اطلاعی کرده و او که خود را پیشوای مسلمین می‌داند، حتی با مسائل ساده‌ی فقه هم، اندک آشنایی ندارد. حال چگونه می‌توان ادعای علم وهبی الهی، که در فرقه‌ی بهائیت دلیل بر حقانیت مظاهر ظهور است را در حق چنین شخصی، پذیرفت.

پی‌نوشت:

[1]. اُمّیّت، برای کسی به کار برده می‌شود که همچون طفلی که از مادر زاده شده، تحصیل نکرده و درس نخوانده است.
[2]. حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، 1988 م، ص 64.
[3]. عباس افندی، خطابات مبارکه، بی‌جا، مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، بی‌تا، ص 7.
[4]. محمدعلی فیضی، حضرت نقطه اولی، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه ملّی نشر آثار امری، چ 2، 143 بدیع، ص 142.
[5]. آیه‌ی «مباهله» (آل عمران: 61) از مهم‌ترین ادلّه‌ی قرآنی، در خصوص فضیلت و برتری اهل بیت(علیهم‌السلام) محسوب می گردد. مفسران و دانشمندان مذاهب اسلامی، در طول تاریخ درباره‌ی این آیه، بحث‌های بسیاری انجام داده‌اند.
[6]. ابوالفضل گلپایگانی، کشف الغطاء عن حیل الأعداء، عشق‌آباد: بی‌نا، 1337 ق، ص 203.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.