تناقضگویی بهاء و عبدالبهاء
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهاء میگوید: هركس بهائي نشود، در زمرهی جاهلترين مردم است، حتي اگر به همهي علوم احاطه داشته باشد: «اگر نفسي اليوم به جميع علوم ارض احاطه نمايد و در كلمه بلي توقّف كند، لدي الحقّ مذكور نه و از اجهل ناس محسوب». [1]
عبدالبهاء میگوید: نبايد به مردم، نسبت جهالت داد: «تعاليم الهیه در اين دور نوراني چنين است كه نبايد نفوس را توهين نمود و به جهالت نسبت داد كه تو نداني و من دانم، بلكه بايد به جميع نفوس به نظر احترام نظر كرد و در بيان و دلالت به طرز تحرّي حقيقت مكالمه نمود كه بيائيد مسائلي چند در ميان است تا تحرّي حقيقت نمائيم و ببينيم چگونه و چسان است، مبلّغ نبايد خويش را دانا و ديگران را نادان شمرد.» [2]
بهاء میگوید: با عقل نميتوان به عرفان الهي رسيد: «بدان اليوم آن چه به عقلت رسيده و برسد يا به عقول فوق تو و دون تو ادراك شود، هيچ يك ميزان معرفت حق نبوده و نخواهد بود.» [3]
عبدالبهاء میگوید: با برهانهاي عقلي به عرفان الهي برسيد: «اگر عرفان الهي خواهي... به براهين عقلي و نقلي مراجعت كن.» [4]
بهاء میگوید: بدون چون و چرا و مقايسه، كلام مرا بپذيريد: «هيچ لذتي اعظمتر در امكان خلق نشده كه كسي استماع نمايد آيات آن را و بفهمد مراد آن را و لم بم (چون و چرا) در حق كلمات آن نگويد و مقايسه با كلام غير او نكند.» [5]
عبدالبهاء میگوید: «نفوسيكه منصفند، فحص ميكنند، تحقيق و تدقيق ميكنند، همان فحص و تدقيق سبب هدايت آنها ميشود... ميگويند: ميرويم، ميبينيم و تحرّي حقيقت مينمائيم.» [6]
با توجه به تناقضات موجود در فرمایشات بهاء و عبدالبهاء، بهائیان متحیر میمانند و نمیدانند کدام حرف را بپذیرند؟ حرف پیامبرشان برایشان حجت است یا حرف جانشیناش؟!
پینوشت:
[1]. حسينعلي نوري، اقتدارات و چند لوح ديگر، بيجا، بينا، ص111.
[2]. عبدالبهاء، مكاتيب، مصر: مطبعه كردستان العلميه (ناشر فرج الله ذكي الكردي)، 1328 ق، ج 1، ص 355.
[3]. حسينعلي نوري، بديع، تهران: بينا، بيتا، ص 286.
[4]. عبدالبهاء، مكاتيب، مؤسسهی ملي مطبوعات امري، 134 بديع. ج 8، صص 119 و 120.
[5]. حسينعلي نوري، بديع، تهران: بينا، بيتا، ص 145.
[6]. عبدالبهاء، مكاتيب، مصر: مطبعه كردستان العلميه (ناشر فرج الله ذكي الكردي)، 1340 ق، ج 1، ص 189.
افزودن نظر جدید