صحابه از منظر علمای شیعه و جواب نقضی به مخالفین
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ آیا واقعاً شیعه همه صحابه را کافر و منافق و مشرک میداند؟ چرا این تهمت را به شیعه میزنند؟ از چه کتابی این استدلال را میکنند؟ آیا اثبات و نشان دادن اعتقادات شیعه در دو کتاب و شبکههای ماهوارهای وهابیت و غیره خلاصه میشود؟ مذهب تشیع را باید از منابع اصلی و از کلام اکثر علما شناخت. برای آشکار شدن حقیقت و دفاع از مکتب تشیع و رفع تهمت، بر آن شدیم تا در نوشتار زیر جایگاه صحابه را از منظر علمای شاخص و طراز اول تشیع بررسی کنیم، و در پایان جواب نقضی بدهیم به کسانیکه شیعه را متهم میکنند، به اعتقاد داشتن کفر و ارتداد همه صحابه.
1- شیخ صدوق حدیثی را از امام صادق نسبت به تعداد و جایگاه صحابه نقل میکند: «هشام بن سالم از امام صادق (علیهالسلام) نقل مىكند كه فرمود: اصحاب پيامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) دوازده هزار نفر بودند كه هشت هزار آنها از شهر مدينه و دو هزار از شهر مكه و دو هزار از آزادشدگان بودند، در ميان آنان نه يك نفر جبرى، نه مرجئى، نه حرورى، نه معتزلى و نه عامل به قياس و رأى بود. آنان شبانهروز گريه كرده و مىگفتند: (خدايا!) پيش از آنكه نان بيات بخوريم، جان ما را بگير. (آنان مشتاق ملاقات پروردگار خود بودند.)[1]
این حدیث اعتقاد تشیع را آشکار میکند و باعث رفع اتهام از شیعه میشود. آیا باز هم میگویید شیعه اعتقاد دارد که همه صحابه کافر و مرتد و مشرک هستند؟
2- شیخ طوسی از علمای شاخص مذهب تشیع در کتاب تفسیری خود در ذیل آیه 48 سوره بقره میفرماید: شفاعت نزد نبی مکرم اسلام و بسیاری از صحابه و ائمه معصومین ثابت است.»[2]
اگر واقعاً همه صحابه نزد شیعه کافر و منافق هستند، پس اثبات مقام شفاعت چه معنا دارد؟
3-«سید علی خان مدنی» از علمای شیعه قرن دوم هجری در کتاب خود به طبقات دوازدهگانه اشاره میکند، که طبقه اول را اختصاص میدهد به صحابه و تعریف صحابه و جایگاه آنان نزد شیعه و اهل سنت. او مینویسد: اگر ایمان صحابه و عدالت و عمل به وصیت پیامبر برای ما ثابت شود و به آن علم پیدا کنیم، چنین صحابهای را دوست میداریم و به واسطه دوستی با او به خداوند تقرب میجوییم.[3]
پس با توجه به این متن، تشیع نه همه صحابه را کافر و مشرک و نه همه را عادل و مورد وثوق میداند. فقط شیعه قائل به تفصیل است، و عقلاً و عادتاً محال است که همه صحابه عادل باشند. چون منافق هم در میان آنها بوده است. همانطور که در معتبرترین کتاب اهل سنت یعنی «صحیح مسلم و مسند احمد بن حنبل»، ذکر شده است که رسول اکرم میفرماید: در میان اصحاب من دوازده نفر منافق وجود دارد، و جای دیگر میفرماید: در میان اصحاب من عدهای از منافقان وجود دارند.[4]
4-«علامه شرف الدین» در کتاب خود، فصلی را مطرح میکند با عنوان: (رأی الشيعة في الصحابة اوسط الآراء) یعنی نظر شیعه نسبت به جایگاه صحابه میانه است، نه تفریط است مانند عدهای که همه صحابه را کافر میدانند، و نه افراط است، مانند کسانیکه همه صحابه را مورد اطمینان و عادل میدانند.[5]
و همچنین در کتب روایی و کلامی تشیع هنگام ذکر صحابه صفت «منتجبین» (یعنی عدهای که در اثر عبادت خداوند نجیب و برگزیده و محبوب شدهاند.) را ضمیمه میکنند.[6]
اگر واقعاً اعتقاد تشیع ارتداد و کفر همه صحابه بود، دیگر چه لزومی داشت عبارت «منتجبین» را به عنوان صفت صحابه ذکر کنند. شاید بگویید همه کتابهای شیعه ذکر صفت منتجبین بعد از صحابه را ندارد، بله درست است اما این دلیل نمیشود بر اینکه اتهام بزنیم به شیعه و بگوییم شیعه معتقد است همه صحابه مرتد و کافر هستند. درست مثل این است که ما بگوییم چون اهل سنت در اکثر کتبشان بعد از ذکر نام محمد، صلوات بر آل محمد ندارند، پس اهل بیت پیامبر را قبول ندارند و محب اهل بیت نیستند. آیا این درست است؟ در حالیکه ما میدانیم اهل سنت محب اهل بیت پیامبر هستند. باید منصف باشیم، نه حقیقتی را کتمان کنیم و نه خلاف آن را تبلیغ کنیم، و از همه مهمتر اگر بهدلیل وجود احادیث ارتداد در کتب شیعه، مانند این حدیث: از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «مردم پس از پیامبر به جز سه نفر همگی مرتد شدند. عرض کردم: آن سه نفر کیانند؟ حضرت فرمود: مقداد بن اسود، ابوذر غفاری و سلمان فارسی.»[7]
شیعه را متهم میکنید به اینکه معتقد هست همه صحابه مرتد هستند به جز سه چهار نفر، باید در جواب بگوییم مانند این احادیث «کفر و ارتداد صحابه» در کتب شما اهل سنت هم وجود دارد، مانند این احادیث: ابن کثیر به نقل از عایشه آورده است: تمام عرب، بعد از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مرتد شدند و نفاق میان مردم برخاست و همچنین حاکم نیشابوری در مستدرک آورده است که ابوهریره میگوید: زمانی که پیامبر اکرم آیات اول سوره نصررا تلاوت کرد «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في دينِ اللَّهِ أَفْواجا» گفت همانطور که مردم گروه گروه وارد دین میشوند، قطعاً همانطور هم گروه گروه از دین خارج میشوند. آیا صحابه شامل این گروه نمیشود؟[8]
وهمچنین پیامبر اکرم ارتداد اکثر اصحاب را پس از خود پیش بینی کرده بودند، که کاملاً واضح است که اینها از امر بزرگی سرپیچی کردند و از راه حق به جاهلیت برگشتند. پیامبر اکرم فرمودند: «برخی از اصحاب مرا در قیامت به سمت جهنم میبرند و من میگویم اصحابم اصحابم، گفته میشود اینها بعد از تو مرتد شدند.»[9]
در حدیثی نبی مکرم اسلام خطاب به اصحابش میفرماید: «من پیش از شما وارد بر حوض میشوم، هر کس از من عبور کند، از آن حوض مینوشد و هر کس بنوشد هرگز تشنه نمیشود. بر من قومی وارد میشوند، که من آنها را میشناسم و آنها مرا میشناسند، سپس بین من وآنها حائل ایجاد میشود و من میگویم: اصحابم؛ به من جواب داده میشود تو نمیدانی، اینان بعد از تو، چه بدعتهایی احداث نمودند. پس میگویم: دور باد! دور باد! کسیکه بعد از من تغییر در دین داده باشد.»[10]
شما به این روایتها که حاکی از ارتداد و کفر صحابه است، چگونه جواب میدهید، ما هم همان جواب را میدهیم. آیا درست است که ما هم به خاطر وجود این چنین روایتهایی در کتب شما، بگوییم پس اهل سنت هم اعتقاد دارند که همه صحابه کافر و مرتد هستند، بجز چند نفر؟ پس به صرف دیدن و خواندن چند حدیث یا چند کتاب، نمیتوان اعتقاد مذهبی را با آن ثابت کرد.
نتیجه: با توجه به استدلالهای مذکور فهمیدیم که نه شیعه قائل به کفر و ارتداد همه صحابه است و نه اهل سنت، و همچنین شیعه همه را عادل و مومن و بهشتی نمیداند. خواننده عزیز و فهیم! برای آگاهی از جایگاه صحابه میتوانید به لینکهای زیر مراجعه فرمایید.[11]
پینوشت:
[1]. ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، جامعه مدرسين،قم، 1362ش،ج2،ص640،ح15باب كان أصحاب رسول الله ص اثني عشر ألف رجلـ« عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ: انَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفاً ثَمَانِيَةُ آلَافٍ مِنَ الْمَدِينَةِ وَ أَلْفَانِ مِنْ مَكَّةَ وَ أَلْفَانِ مِنَ الطُّلَقَاءِ وَ لَمْ يُرَ فِيهِمْ قَدَرِيٌّ وَ لَا مُرْجِئٌ وَ لَا حَرُورِيٌّ وَ لَا مُعْتَزِلِيٌّ وَ لَا صَاحِبُ رَأْيٍ كَانُوا يَبْكُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ يَقُولُونَ اقْبِضْ أَرْوَاحَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَأْكُلَ خُبْزَ الْخَمِيرِ.»
[2]. شيخ طوسى، التبيان في تفسير القرآن،متوفای 460ق، دار إحياء التراث العربي،بیروت،ج1،ص214،ذیل آیه 48 سوره بقره (وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ)« و الشفاعة ثبت عندنا للنبي (ص) و كثير من أصحابه و لجميع الأئمة المعصومين و كثير من المؤمنين الصالحين. و قيل ان نفي الشفاعة في هذه الآية يختص باليهود من بني إسرائيل، لأنهم ادعوا انهم أبناء اللّه و احباؤه و أولاد أنبيائه»
[3]. صدر الدين السيد على خان المدنى الشيراز ي الحسيني، الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعة، المتوفى سنة 1120 ه 1708 م، الطبعة الثانية 1397 هجري منشورات مكتبة بصيرتي قم - شارع ارم،ج1،ص11،« فمن علمنا عدالته وايمانه وحفظه وصية رسول الله في أهل بيته، وانه مات على ذلك كسلمان وأبى ذر وعمار واليناه وتقربنا إلى الله تعالى بحبه، ومن علمنا انه انقلب على عقبه واظهر العداوة لأهل البيت»
[4]. مسلم النيسابوري، صحيح مسلم، مصادر حديث سنى – فقه، دار الفكر - بيروت – لبنان، ج8،ص122، (كتاب صفات المنافقين وأحكامهم )، «حذيفة اخبرني عن النبي صلى الله عليه وسلم قال قال النبي صلى الله عليه وسلم، في أصحابي اثنا عشر منافقا فيهم 4 ثمانية لا يدخلون الجنة حتى يلج الجمل في سم الخياط»
أحمد بن حنبل، المسند، دار صادر - بيروت - لبنان ، ج4 ص83،« قال فأصغى إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم برأسه فقال إن في أصحابي منافقين»
[5]. اجوبة مسائل جار الله، سماحة الامام آية الله السيد عبد الحسين شرف الدين الموسوي، الطبعة الثانية 1373 ه، مطبعة العرفان - صيدا. 1953 م،ج1،ص14،«(رأي الشيعة في الصحابة اوسط الآراء) ان من وقف على رأينا في الصحابة علم انه اوسط الآراء، إذ لم نفرط فيه تفريط الغلاة الذين كفروهم جميعا، ولا افرطنا افراط الجمهور الذين وثقوهم اجمعين، فان الكاملية ومن كان»
[6]. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، وفات مؤلف: 460 ق، مؤسسة فقه الشيعة،بیروت،1411ق،ج1، ص222،« اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ وَ عَلَى أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِينَ وَ عَلَى أَزْوَاجِهِ الْمُطَهَّرَاتِ وَ عَلَى ذُرِّيَّةِ مُحَمَّد»
حسن بن على، امام يازدهم عليه السلام، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، محقق / مصحح: مدرسه امام مهدى عليه السلام،ایران،قم،1409ق،ص391،« بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ وَ خِيَارِ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِين»
ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1403ق،ص37،« وَ بِالْوَلَايَةِ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ أَصْحَابِهِ الْخَيِّرِينَ الْمُنْتَجَبِينَ»
[7]. رجال کشی، ص 6، حدیث 12، وص 8، حدیث 17؛ «... کان الناس أهل ردّة بعد النبیّ إلّا ثلاثة. فقلت: و من الثلاثة؟ فقال: المقداد بن الأسود، و أبوذر الغفاری، و سلمان الفارسی».
[8]. ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، بیروت: دار ابن الکثیر، ج 9 ص 422 «لما قُبض رسول الله صلى الله علیه و سلم إرتدت العرب قاطبة و اشرأبت النفاق.
الحاكم النيسابوري، المستدرك، مصادر حديث سنى – فقه، تحقيق : إشراف : يوسف عبد الرحمن المرعشلي، ج4،ص496،« عن أبي هريرة رضي الله عنه قال تلا رسول الله صلى الله عليه وآله إذا جاء نصر الله والفتح ورأيت الناس يدخلون في دين الله أفواجا فقال رسول الله صلى الله عليه وآله ليخرجن منه أفواجا كماد خلوا فيه أفواجا . هذا حديث صحيح الاسناد ولم يخرجاه»
[9]. محمد بن إسماعيل البخاري ، صحيح البخاري، دار الطباعة العامرة بإستانبول ، دارالفکر، 1401، باب بدء الخلق، ج4، ص110 «فاقول اصحابی اصحابی فیقال انهم لم یزالو مرتدین علی اعقابهم»
[10]. محمد بن إسماعيل البخاري ، صحيح البخاري، دار الطباعة العامرة بإستانبول ، دارالفکر، 1401،ج8،ص87، کتاب الفتن «قال النبي صلى الله عليه وسلم اني فرطكم على الحوض من مر على شرب ومن شرب لم يظمأ ابدا ليردن على أقوام أعرفهم ويعرفوني ثم يحال بيني وبينهم قال أبو حازم فسمعني النعمان بن أبي عياش فقال هكذا سمعت من سهل فقلت نعم فقال اشهد على أبي سعيد الخدري لسمعته وهو يزيد فيها فأقول انهم مني فيقال انك لا تدري ما أحدثوا بعدك فأقول سحقا سحقا لمن غير بعدي»
[11]. تئوری ارتداد صحابه
هشدار پیامبر(ص) به اصحاب
ناگفتههایی از صحابه در کتب اهلسنت
اقرار و اعتراف اصحاب به.....
قداست صحابه یا فسق و ظلم و تکفیر همدیگر
افزودن نظر جدید