فرقه نسطورى

اين فرقه مسيحى عقايد خاصى دارند: براى عيسى عليه السلام دو جنبه قائل اند: جنبه انسانى و جنبه الهى كه جنبه بشرى او قوى تر است . مسيحيان نسطورى از قسطنطنيه توسط اسقف كليساى آن شهر تبعيد شدند و در قرن پنجم ميلاد به ايران پناه آوردند و به طور مستقل از كليساى روم شرقى به تبليغ دين عيسى پرداختند. علت تبعيد آنان ، همان عقايدشان بود كه به دو بعدى بودن عيسى قائل اند اين عقايد از آن اسقفى بود كه در ميان پيروان خود چنين باورى پديد آورد، لذا اسقف و پيروان او تبعيد شدند و به مسيحيان نسطورى معروف گرديدند و به سوى بين النهرين و غرب ايران هجرت كردند.(542)
در سال 457 ميلادى به موجب تصويب نامه اُفُزْ، مسيحيان مخالف مذهب نسطورى اقدامات خصمانه اى عليه نسطوريان در شهر اورفا كه مركز مذهبى نسطوريان بود، بعمل آوردند. به همين خاطر گروهى از آنان به ايران روى آوردند.(543)
اين جدائى و اعلام استقلال باعث عبرت مسيحيان ايران گرديد و آنان نيز از كليساى روم جدا شدند و اعلام استقلال كردند. به دليل سياسى بودن جدائى نسطوريان از كليساى روم ، دولت وقت ايران به آنان آزادى عمل داد. و چون عقايد اين فرقه از تثليث فاصله داشت ، به مذاق ايرانيان سازگار آمد و چون فلسفه شرقى داشت ، در ايران پيروانى پيدا كرد و بيشتر مسيحيان ايران به مذهب نسطورى پيوستند و در شهرهاى ايران پراكنده شدند.
مركز اصلى اين فرقه شهر نصيبين در بين النهرين بود و مبلغان آنان به ايران سفر مى كردند.
در اواخر دوره ساسانى بيشتر مسيحيان ايران را فرقه نسطورى تشكيل مى دادند. در پايان عصر ساسانى و آغاز دوره اسلامى ، گروهى از مسيحيان ايران در مشاغل مختلف علمى - فلسفى و پزشكى كشور فعال بودند. در دوره ساسانى اين فرقه جزء اقليت هاى مذهبى به رسميت شناخته شده بود.(544)