مادر، دختر، خواهر، همه در لباس همسر !!!

  • 1392/11/21 - 10:13
ازدواج با محارم از اهم این مسائل است که در برنامه ای هدفمند قرار است از اساس با سوال مواجه شود و با روش فرار به جلو، صورت مسئله ی آن کاملا پاک شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_  ضرب المثلی می‌گوید: شما در مواجه‌ با انسانی که خواب است راحت هستید و بیدار کردن او آن چنان سخت نیست، اما برای کسی که خودش را به خواب زده باید مشقت کشید، چون او به واقع بیدار است که تظاهر به خواب می‌کند و خودش را به خواب زده است. این مثال که بسیار مورد استفاده است، در دایره و محیط علمی هم کاربرد خاص خودش را دارد. عدّه‌ای چنان خودشان را به خواب زده‎اند که گویی واقعا خوابند اما با بررسی دقیق تر متوجه خواهی شد که این‎گونه نیست.
در میان باستان گرایان و زرتشتیان عزیز هم این مطلب درباره برخی مسائل چشم نوازی می‌کند. قبول نکردن حقیقت و پاک کردن صورت مسئله ی آن یکی از روش ها و برنامه‌های بزرگان زرتشتی برای دور نشان دادن آلودگی ها و خرافات و... از آیین زرتشت است. ازدواج با محارم از اهمّ این مسائل است که در برنامه‌ای هدفمند قرار است از اساس با سوال مواجه شود و با روش فرار به جلو، صورت مسئله‎ی آن کاملا پاک شود. این مدل فرار به جلو در حالی صورت می‎گیرد که تمام منابع و مستندات تاریخی ازدواج با محارم را در میان ایران باستان و زرتشتیان تاکید و تایید می‌کنند و بر وقوع آن شواهد و ادله بسیاری می‌آورند.

منابع کتبی در مورد ازدواج با محارم درمیان پارسیان باستان از لحاظ مآخذ روایتی و یا به عبارت دیگر منبع اسنادی به چندین گروه تقسیم می شود: یونانی، رومی، سریانی، مسلمان و زرتشتی. اگر فقط شواهد یونانی و رومی یا سریانی و مسلمان را داشتیم، می توانستیم اصل موضوع را نتیجة اشتباه عمدی یا غیرعمدی نویسندگان ناآگاه بدانیم و با اَنگِ تهمت و افترا بر آنها، مردودشان بشماریم، ولی حقیقت این است که شواهد زرتشتی برای این موضوع دست کمی از گواهی‌های غیرزرتشتیان ندارد و به همین دلیل هیچ یک از گواهی ها را نمی‌توان بدون منطق کنارگذاشت.
 دکتر مري بويس زرتشت شناس معروف در مجموع اشاره مي‌کند که ازدواج با محارم ريشه در آيين زرتشت دارد و اصولا خشايار شاه تحت تاثير مادهاي زرتشتي قرار گرفت و ازدواج با محارم را براي پارس ها به ارمغان آورد.
 گزانتوس لودیایی ( همزمان اردشیر دوم ) می‌نویسد: مغان با مادر خود می‎خوابند و اگر بخواهند با خواهر و دختر خود نیز چنین می‎کنند. به علاوه آزادانه در مورد همسران خود به اشتراک روی می‎آورند.[1]

استرابو که از (63 ق م تا 19 م ) می‌زیست، می‎گوید: در میان مغان زناشویی، حتی اگر با مادر هم باشد، پسند سنت های نیاکان است.[2] تئودوره (393 تا 457م) گفته است: پیشترها که پارسیان به سنت زَرَدَش ( زرتشت) می‌رفتند، جفت شدن با مادر و خواهر و حتی دختر را روا می‌دانستند، اما اکنون که به سنت ماهیگیر- حواری مسیح- در آمده‌اند، این قوانین زردشت را دور انداخته‌اند.[3] از آنجا که موارد و شواهد و متون بسیار است، برای رجوع فقط به اسامی برخی اساتید که در منابع معتبر تاریخی به این موضوع پرداخته‎اند اشاره می‌کنیم.


 هرودت، استرابون، خاورشناس معروف پروفسور مینورسکی، تاریخ نویس معروف طبری، بارنَبی بِریسِن، توماس هاید، آنکتیل دوپرون، آدلف راپ، فردریخ اشپیگل، ویلهلم گایگر، ر.فُن اِشتَکِل بِرگ، ای. و. وِست، ه. هوبشمان، جیمز دارمستتر، ل.سی. کازارتلی، اِ. کوهن، امیل بِنوِنیست، فردیناند یوستی، کنستانتین اینوسترانتسف، ک. بارتولومه، آرتور کریستن سن، ث. و. کینگزمیل، ل. ه. گرای، اِ. کرنمان، دانشمند ایرانی علی اکبر مظاهری، آنتیس ثِنِس، گزانتوس لودیایی، کتزیاس پزشک اردشیر دوم، سوتیو، کاتولوس، کنتوس کوریتوس رفوس، پلوتارک، سکستوس ایمپریکوس، بطلمیوس، مری بویس، لوکیان، مینوسیوس فلیکس، باردیسانی، دیوژن، اُریگن، جان کریسُستُم، ارمیا، تئودوره، آگاثیاس.
اما مهمّ‌ترین دلیل موبدان برای رد این همه اسناد و شواهد و دلایل فقط به فقط کلمه تهمت و افتراست![4] این در حالی است که خود زرتشتیان برای اثبات دین خود و بزرگ نشان دادن آن در دوران قدیم به همین منابع یونانی و سریانی و ... اشاره می‌کنند و به این مطلب که برخورد می‌کنند، آن را اضافات و تهمت می‌دانند. همچنین بزرگترین زرتشت پژوهان مورد قبول خود زرتشتی‌ها و بهترین منابع زرتشتی، باز از آن همین یونانیان است.
با این وجود آیا این برخورد گزینشی و دو گانه عجیب نیست؟! آیا این همه اسناد و شواهد فقط می تواند از روی تهمت باشد؟، مگر یونانیان و ارامنه و سریانی ها و مسلمانان می‎توانند همگی دست به دست هم بدهند و یک مطلب را کاملا هماهنگ به زرتشتیان نسبت دهند؟!، این توهم توطئه از کجا و چرا برای زرتشتیان ایجاد شده است؟!
اتفاقا بیشتر زرتشت پژوهان غربی به زرتشت و آیین ایران باستان از منظر توصیف و  تمجید نگاه کرده اند و رویکرد نقادانه نداشته‌اند، پس چطور می شود که یک باره مطلبی دروغین یا آمیخته با بزرگ نمایی را به آن نسبت دهند؟!
به راستی مگر زرتشتیان چه کرده بودند که نویسندگان و تاریخ دانان تمام ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی، چون مسیحی و یهودی و مسلمان و... این‎گونه بخواهند علیه آن‌ها سند جمع و جعل کنند؟!
آیا روش انکار این واقعیت زشت در این آیین کمی کودکانه نیست ؟!
بهتر است برادران زرتشتی تاریخ یک کشور را به خاطر منافع عدّه‎ای بسیار قلیل تغییر ندهند که تعویض تاریخ بوی خیانت می‌دهد.
در پایان آن را که خواب است می‌شود بیدار کردريا، ولی چه سود که عدّه‎ای خودشان را به خواب زده‌اند...

پی نوشت ها:

[1]. کتاب کلِمِنت اسکندرانی، استرومتا، کتاب سوم، فصل 11، فقره1.
[2]. جغرافیا، کتاب پانزدهم، فصل 20، بند 734.
[3]. مواعظ، ج9، ص33.
[4]. برای دیدن جواب‌های موبدان بزرگ زرتشتی رجوع شود، به مقالات ازدواج با محارم و پیوند زناشویی در همین سایت.

 

بازنشر

دیدگاه‌ها

بسیار عالی بود سوالات و شبهات را بعید است بتوانند جواب دهند

بسیار عالی بود سوالات و شبهات را بعید است بتوانند جواب دهند

والا باز مسلمانا همچون محمد زنان اسرا را ميگيرن بهشون به صورت بي شرمانه تجاوز ميكنند تازه 4 همسرررري بعد باهاشون همبستر ميشن به ناموس مردم بي حرمتي ميكنند واعا كه از مسلمانان بعيد است خاك بر سر حرمزاده هايي كنن كه مردم را به كنيزي ميگيرن و تجاااوز ميكنن زرتشت ازدواج با محارم وجود ندارد و ساختگي است ميتوانيد مراجعه كنيد به اينترنت تاافسانهبودنش را ثابت كنند حوصله توضيح ندارم پارسيان دژ افسانه ازدواج با محارم

سیره نبوی در رفتار عادلانه با زنان اسیرشده در جنگ : http://www.adyannet.com/news/15502 پيش از سخن گفتن مطالعه و انديشه كنيد. سپاس

آقای رستم فرخزاد!!!!!!!‌ نمی‌خواستم اینو به گم!‌ ولی چون بی ادبی کردی مجبورم حقایقی رو بگم!!! پس تلاش كن مؤدب و منطقی باشی. چون بی ادبیهای شما باعث ميشه افرادی مثل من وارد عرصه بشن و شب و روز افشاگری كنن و آبروی نداشته يك مشت نژادپرست رو ببرن ! حالا اينو بخون ! همبستری زرتشت با دختر خودش! بخون:‌ موبدان زرتشتی در گذر هزاران سال همواره مروّج خَُوَِیدوده (ازدواج با محارم) بودند. حتی برای مشروعیت بخشیدن به این مسئله توجیهاتی نیز ارائه کردند. در متون تاریخی و ادبی هم مصادیقی فراوان از این موضوع (ازدواج با محارم) وجود دارد، چنانکه اصل این مطلب امری ثابت شده است و هیچ یک از اوستاشناسان و زرتشتی‌پژوهان معتبر و منصف در آن تردیدی ندارند[۱]. جالب است بدانیم که موبدان زرتشتی اصرار فراوان داشته اند که بگویند زرتشت خود مروّج خَُوَِیدوده (ازدواج با محارم) و بسیار علاقه‌مند به این امر بود! در کتاب ویزیدگی‌های زادسپرم پسر منوچهر (Selections of Zadspram)، فصل ۲۶ آمده است: «درباره‌ی سه قانون که زرتشت به برتری آموخت (= تعلیم داد): نخست این <که> به مجادله‌ی ناراست نزد کسان مروید. دوم اگر با شما به ستم رفتار کنند، دادگری پیش گیرید. سوم خُوَیدوده کنید که برای ادامه نسل پاک بهترین کارهای زندگان است و عامل نیک‌زایی فرزندان است»[۲]. ابوعلی بلعمی (متوفای ۳۲۵ هجری) وزیر فرهیخته‌ی دربار سامانیان می‌گوید: «و مغان را يكى پيغمبر است. او را زردشت گويند كه اين دين مغى او نهاد ايشان را، و دعوى كرد كه من پيغمبرم و آتش‏ پرستىِ‏ ايشان را صواب نمود، و كتابى آورد كه آن را زند و اَستا خوانند، و خواهر و مادر را به زنى كردن او آورد»[۳]. ابوسعید گردیزی (متوفای ۴۳۳ هجری) که از شاگردان برحسته‌ی ابوریحان بیرونی بود و در زمینه تاریخ پژوهش‌های ارزنده‌ای برای آیندگان برجای گذاشت، در مکتوبات تاریخی خود درباره‌ی زرتشت می‌نویسد: «و چون وى بيامد كتاب اَستا آورد و آتش‏‌پرستى فرمود، و نكاح اهل حُرمَت جایز كرد، و گشتاسپ دين او بپذيرفت»[۴]. به مکتوبات رسمی موبدان برمی‌گردیم. در بخش ١٨ از کتاب پنجم دین‌کرد، دربارۀ خویدودَه آمده است که این کردار، اهورایی و مطابق فطرت انسان است و در ادامه به فواید بسیار آن اشاره می‌کند. حتی می‌گوید: «پیام‌آوران و پیغمبرانی چند (بر آن تأکید کرده‌اند) و به ویژه اندرز اشو زرتشت پاک هست از سوی آفریدگار اورمزد، هنگامی که خود (به حضور او) رسید تا فرمان او را بشنود»[۵]. ماریژان موله نیز در «تاریخ ایران باستان» رخ‌داد این موضوع را به شخص زرتشت و متن گاتها نسبت می‌دهد: «این خصوصیت سری شریعت باستانی گاهانی یقیناً عادتی را توصیف می‌کند که به نظر عجیب می‌آید: ازدواج هم‌خونی، میان پدر و دختر، پسر و مادر، برادر و خواهر. معلوم است که این نوع ازدواج در تمدن‌های بسیار گوناگون رواج داشته است، ولی فقط در خانواده‌های شاهی معمول بوده است. هیچ‌جا به جز ایران باستان این عمل خصوصیت یک ثواب سفارش شده به پیروان را ندارد... رساله‌های حقوقی کاملاً گواهی می‌دهد که این عادت حتی خارج از خاندان شاهی نیز انجام می‌گرفته است». در ادامه با استناد به گاتها می‌گوید: «آخرین گاه از پوروچیسته دختر زرتشت نام می‌برد که خود را هم در اختیار پدرش و هم همسرش گذاشته است. بنابر سنت منظور از این همسر، جاماسب جانشین پیامبر و موبد بزرگ ویشاسپ می‌باشد. در درجه اول ازدواج با محارم باید برای حفظ پاکی سلسله خاندان‌های موبدی به کار رفته باشد»[۶]. در پایان باید تأکید نمود که ما شخص زرتشت را از این امر مبرّا می‌دانیم، اما چه می‌توان کرد، وقتی که موبدان زرتشتی در گذر تاریخ، این آموزه‌ی ننگین را به شخص زرتشت پاک نسبت می‌داده اند. پی‌نوشت: [۱]. بنگرید به نگرید به «دینکرد و مشروعیت ازدواج با محارم در آیین زرتشت» و «ازدوا‌ج‌های برادر-خواهری در آیین زرتشتی» و «ازدواج‌های پدر-دختری در آیین زرتشتی» و «ازدواج‌های مادر-پسری در آیین زرتشتی» [۲]. گزیدگی‌های زادسپرم، ترجمه راشد محصّل، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶. ص ۳۷ [۳]. تاریخ بلعمی (تاريخ‌نامه طبری)، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۸. ج‏ ۱ ص ۴۶۹ [۴]. ابوسعيد گرديزى، ‏زين الاخبار، تهران: انتشارات دنياى كتاب‏، ۱۳۶۳. ص ۵۱ [۵]. کتاب پنجم دین‌کرد، پژوهشی از ژاله آمورگار و احمد تفضّلی، تهران: انتشارات مُعین، ١٣٨٣. ص ۶۰-۶۲ [۶]. ماریژان موله، ایران باستان، ترجمه ژاله آموزگار، تهران: انتشارات توس، ۱۳۹۱. ص ۱۱۴

زرتشت اگر پیامبر واقعی بوده باشد به امر خدا اینکار رو کرده ولا غیر حضرت آدم درست حالا فقط چهار نفر بودند ولی به امر خدا دوبرادر با خواهرانشان خوابیدند و بجه دار شدند در مورد اوستا هم می شود گفت که تحریف شده باشد من مسلمان هستم ولی همواره شبهاتی در مورد تحریف قرآن بوده و هست پس چرا در مورد اوستا نباشه لطف کنید جواب بدید لطفا

سلام. ازدواج با محارم "اگر" در بین فرزندان آدم وجود داشته، همان زمان منسوخ شد. یعنی "اگر" وجود داشت، به خاطر اضطرار بود. بعد هم که دخترعموها و پسرعموها به وجوذ آمدند آنها با هم ازدواج میرکردند و دیگر ازدواج برادر و خواهر حرام شد. اما طبق روایات زرتشتی، زرتشت این کار را کرد (ازدواج با دختر خود). اما تحریف قرآن: قرآن امروزی، قرآن هست یعنی هیچ حرف از بیرون در آن وارد نشده است و همه اش کلام خداست. اما برخی روایات وجود دارد که بخشی از قرآن توسط برخی افراد از قرآن حذف شد (البته در این روایات، تردیدهایی وجود دارد). اما این به این معنا نیست که در قرآن امروز، سخنانی غیر الهی وجود داشته باشد. اوستا هم اگر تحریف شده باشد، باز هم ما می‌بینیم که در اصل پیامبر بودن زرتشت تردید وجود دارد و 99 درصد فقهای شیعه و سنی، زرتشت را کذاب دانسته اند.

اونایی که دم از کردار نیک میزنن کجان؟؟؟ بو.....................................................ق................................

فکر نمی کنید چاه جمکران هم از خرافات وارداتی این پدرسوخته ها باشد برای توجیه چاه مقدس خودشان که معتقدند زنی از دست اعراب و مجاهدان اسلام هنگام حمله مسمانان به ایران می گریخته و به خواست خداوند در این چاه غیب شده؟ تا به مسلمانان بگویند اگر ما خرافات داریم شما خرافات خیلی بزرگتری از ما دارید

باور کنید جاه جمکران را هم همین ناکس ها ساخته اند برای مسلمانان تا بگویند ببینید اینها چقدر خرافاتی و احمقند از همه خوبی های اسلام چرا فقط چاه جمکران اینهمه بزرگ نمایی می شود؟ اسلام فقط چاه جمکران است؟

نیلوفر جان نگذار از بی اطلاعی شما سواستفاده کنن زود قضاوت نکن تاریخ کشورت رو بدون سانسور بخوون

مادر همیشه میگفت با غریبه ها و ناشناس‌ها صحبت نکن، حالا چرا باید حرف کسی که حتی جرأت نمیکنه اسمش رو بنویسه رو گوش داد. اولاً تقاضام از دوست ناشناس اینکه به کسی توهین نکنه یعنی چی از بی اطلاعی شما سو استفاده نکنه؟ نکنه شما خودت رو صاحب اطلاع میدونی و عقل کل دوماً تاریخ کشور هیچ سانسوری نداره و همه میتونن کتابهای تاریخی ایران رو مطالعه کنن. به نظرم چون دلیلی بر رد این مسائل و معضلات زردشتی وجود نداره به یاوه سرایی روی آوردن. من با نیلوفر موافقم، ضمن اینکه قصه چاه جمکران هم چیز دیگه ای ست.

با عرض سلام و درود بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم و بر شیعیان 12 امامی. دوست عزیز، تا آنجائی که من اطلاع دارم مسجد جمکران زمینی بود که در آنجا کار کشاورزی میکردند و زمین سپس چندین سال محصول نداد و امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) از شخصی خواستند تا آن زمین را به مسجد تبدیل کند. جهت قضیه چاه نیز می تونید به عالمان دینی جهت رفع این شبهه مراجعه کنید. علاوه بر این، کسی ادعای نائب بودن امام زمان (عج) را از زمان ظهور غیبت کبرا نکرده ولی کسانی بودند که به دیدار حضرت رسیده اند. که از دیدار تا نائب بودن بین زمین و آسمان فاصله هست و این را با بعضی احادیث اشتباه معنی نکنید. در ثانی، شاید چاه جمکران بعد ها ساخته شده باشد و آنچه را که گفتید من در مورد چاه جمکران نشنیده ام. مطلب دوم، به تمامیه دوستان عزیز، قبل از سخن هر چیزی، تحقیق خوب چیزیست. منظور از آیه 256 سوره بقره "لا اکراه فی الدین" منظور در قبول دین اجباری نیست نه آنکه بعد از پذیرش دین. هیچ کسی رو به زور دانشگاه یا مدرسه نمی برند به دلخواه می روند (در قبول دین اجباری نیست) اما بعد از وارد شدن به دانشگاه یا مدرسه در هر جای دنیا پس باید قوانین مربوطه به آنجا را عمل کرد در غیر اینصورت اخراج هست ولی در مورد دین خدای یکتا راه توبه رو برای همه باز گذاشته که نمی خواهم واردش شوم طولانی تر می شود مبحث. با تشکر "اللهم صل علی محمد و علی اهل البیت الطاهرین"

فکر نمیکنم اینجور ی باشد اطلاع دقیق تاریخی ندارم ولی اگر همچین مشکل بزرگیرو زرتشتیها داشتند تو ی قران اسمشون رو بعنوان سه تا دینیکه اسلام قبول داره نمیاوردن

سعید جان سلام هر چی فکر کردم و گشتم نتونستم آیات قرآنی که از دین زرتشت اسم برده رو پیدا کنم، لطفا آدرس آیات رو بدید تا روشن شیم

با این که من زرتشتی ام برای ی مسلمون دارم آدرس ی سری آیات از کتاب خودشون رو میدم باشد که رستگار شوید .... اسلام دین اعراب و تازیان صحراست نه ایرانیان پارسی و عده ای از ایرانیان که تنها کتاب مقدس خودشون رو نمیخونند نمیدونن که با این کاراشون فقط خدا رو از خودشون ناراحت کردند این هم اسنادش از کتاب قرآن دین اسلام - ما هیچ رسولی برای قومی نفرستادیم مگر به زبان آن قوم (آیه 4 سوره ابراهیم) - به هر قومی رسولی از بین آن قوم است هرگاه رسول آنها آمد حجت تمام گردد حکم بعدل شود بر هیچکس ستم نخواهد شد ( آیه 47 سوره یونس ) - چنین قرآن عربی را به تو وحی کردیم تا مردم ام القری " مکه و اطراف آن را " از روز قیامت که بی تردید می آید و گروهی به بهشت و گروهی به دوزخ میفرستد بترسانی ( آیه 7 سوره شوری ) - و این کتاب را ما فرستادیم با برکت بسیار تا در برابر سایر کتب آسمانی گواه باشد و " مردم مکه و روستا های اطراف آن " را پند و اندرز و آموزش دهد و ... ( آیه 92 سوره انعام ) - این ها مدارکی از کتاب مقدس قرآن بود که ثابت کند که اسلام دین اعراب است نه پارسیان و تنها دلیل این که چندین دین خدا پرستی وجود داره اینه که چندین زبون وجود داره و خدا برای هر زبان و هر دیاری به زبان همان دیار برایش پیامبر فرستاده مسلمان ایرانی تنها از این جهت مسلمانه که پدرش مسلمان بوده و پدرش هم به همین دلیل مسلمان بوده که پدرش مسلمان بوده و پایان این خط به زرتشتی فلک زده ای میرسه که مردانش با زور شمشیر عرب و زنانش با زور تجاوز جنسی لا اله الا الله گفته بودن ...!! بدون اینکه حتی معنیشو بدونن اگه پارسی حرف میزنی و کشورت ایرانه تو دین مخصوص به زبون خودت داری که خدارو شکر اولین دین خدا پرستی زرتشتی هست و دین های دیگه کامل کننده این دین هستند دین زرتشتی هم مثل دین اسلام نماز داره که البته درستش اینه که گفته بشه دین اسلام مانند دین زرتشتی ... اگه میخواید همه چیز رو راجع به این دین بدونید پیشنهاد میکنم تو همه ی زمینه ها تحقیق کنید و تمام جزئیات این دین رو بدونید و تمام کتب مختصش رو بخونید هر سوالی داشتید بپرسید و لطفا چرندیاتی که گفته میشه راجع به دین زرتشتی رو باور نکنید کلاه خودتون رو قاضی کنید ی نفر اون بالا جای حق نشسته از این سایت هاییم که زرتشت و ایران رو بد جلوه بدن عین عرب ریخته همه جا ...!!! موفق و پیروز باشید .زنده باد زرتشت و ایران

کسی توان رودرویی منطقی و عقلی و علمی با اسلام را ندارد

در قران اسمی از زرتشت نیامده است

شما که قرآن خوان هستی اسم 124000 پیامبر را برای ما از قرآن در بیار.

این لینک کتاب مقایسه کوروش کبیر با حضرت محمده http://mamnoe.files.wordpress.com/2008/11/cyrus-mohammad.pdf پیشنهاد میکنم اگه این کتاب رو نمیخونید فقط فهرست مطالبش رو ببینید که کوروش کبیر تنها یک همسر داشت و حضرت محمد هم زن داشت هم کنیز هاشو به خودش محرم کرد و کلی سید به دنیا آورد :) ... !!!!

پيامبر(ص) در 25 سالگي با حضرت خديجه كه چهل سالش بود و قبلاً يك يا دوبار شوهر كرده بود و با مرگ شوهر بيوه شده بود، ازدواج نمود، و به مدت بيست و پنج يا بيست و هشت سال با وي زندگي كرد و همسر ديگري نگرفت. همة‌ همسران پيامبر(جز عايشه) بيوه بودند. آنان پيش از آن كه به همسري پيامبر(ص) در آيند، يك يا دوبار شوهر نموده بودند و بعد از درگذشت و يا شهادت شوهر و انقضاي عدّه به عقد پيامبر(ص) در آمدند. عمدة‌ ازدواج هاي پيامبر(ص) در شرايط سخت و دشوار جنگي صورت گرفته بود، مانند شكست مسلمانان در جنگ اُحد كه وضع مسلمانان بسيار ناراحت كننده بود. پيامبر(ص) از قبايل مهم عرب مانند تيم، عدي، بني اميه، نيز يهوديان مدينه همسر انتخاب كرد، ولي از قبايل انصار زن نگرفت. بي شك پيامبر در ازدواج هاي متعدد دنبال خوشگذراني ها نبود، چون: اوّلاً: اگر چنين بود، مي بايست در سنين جواني به اين امر مبادرت مي كرد، نه در سنين پيري و آن هم در شرايط سخت و دشوار. ثانياً: خوشگذراني انگيزة آن حضرت بود، مي بايست جهت گيري هايش در گزينش همسر، اين ادعا را اثبات كند. حضرت دنبال زنان زيبا و جذّاب از جهت امور جنسي و جواني نبود، حتي به خواستگاري برخي از زنان مانند «ام سلمه» رفت و او تعجب نمود دراين سن و سال كه كسي حاضر نمي شود با او ازدواج كند، چرا پيامبر دنبال زنان جوان نمي رود و به خواستگاري او كسي را فرستاده است. ثالثاً: آناني كه با انگيزة كاميابي جنسي به ازدواج هاي متعدد رو مي آورند،‌ ماهيت زندگي آنان به گونه اي ديگر است. آنان به زرق و برق ظاهري زندگي، لباس و زينت زنان و رفاه و خوشگذراني رو مي آورند؛ درحالي كه سيره و زندگي پيامبر اسلام(ص) خلاف اين را نشان مي‌دهد. پيامبر(ص) در برابر خواست همسران خويش در مورد زرق و برق زندگي، آنان را مخيّر كرد كه يا همين ساده زيستي را برگزينند و به عنوان همسر پيامبر باقي بمانند و يا از حضرت طلاق بگيرند و بروند دنبال زرق و برق زندگي.

اسلام با برنامه ريزي دقيق و مرحله به مرحله در جهت آزادي اسيران گام برداشت. رسول خدا(ص) از شيوه هاي خوب و متعدد براي آزادي اسيران بهره جست كه ازدواج از جملة آن‌ها است. جويريه و صفيه كنيز بودند. پيامبر(ص) اين دو را آزاد كرد و سپس با آن دو ازدواج نمود، تا بدين وسيله به مسلمانان بياموزد كه مي‌شود با كنيز ازدواج نمود. اوّل او را آزاد نمود و سپس شريك زندگي قرار داد. در ازدواج پيامبر با جويريه بسياري از كنيزان آزاد شدند. توضيح اين كه: جويريه در غزوه بني مصطلق اسير شده بود و در سهم غنيمتي رسول خدا(ص) قرار گرفت. حضرت وي را آزاد كرد و سپس با وي ازدواج نمود. كار حضرت براي يارانش الگوي خوبي شد و تمامي اسيران غزوه بني مصطلق كه حدود دويست تن بودند،‌ آزاد شدند. «گيورگيو» دانشمند مسيحي مي نويسد: محمد با جويريه ازدواج كرد. يارانش اين عمل را نپسنديدند و آن را با تعجب مي نگريستند. فرداي آن روز كم كم اسيران خود را آزاد كردند، چون كه نمي توانستند بپذيرند كه بستگان همسر پيامبر(ص) بردة آنان باشند.(4)

پيامبر(ص) حمايت از محرومان و واماندگان را جزء آيين نجات بخش خويش قرار داد. قرآن مردم را به حمايت از واماندگان ومحرومان و ايتام فرا مي خواند. پيامبر(ص) در مناسبت هاي مختلف مردم را به اين كارخداپسندانه تشويق نمود، و در عمل براي مردان بيچاره و وامانده در كنار مسجد «صفه» را بنا نهاد و حدود هشتاد نفر از آنان را در آن جا سكني داد. اين حمايت عملي و صفه نشيني مربوط به مردان بود، اما دربارة زنان با توجه به موقعيت آنان، اين گونه راه حل براي رهايي آنان از مشكلات پسنديده نبود، بلكه رسول خدا(ص) براي زنان راه حل ديگري را در نظر گرفت. حضرت از فرهنگ مردم و راه حل چند همسر داري كه بازتاب شرايط اجتماعي بود، بهره جست و مردان مسلمان را تشويق نمود كه زنان بي سرپرست و يتيم دار را به تناسب حالشان، با پيوند زناشويي به خانه هاي خويش راه بدهند، تا آنان و يتيمانشان از رنج بي سرپرستي و تنهايي و فقر مالي و عقده هاي رواني رهايي يابند؛ و خود نيز در عمل به اين كار تن داد تا مسلمانان در عمل تشويق شوند و در مسير رفع محروميت واماندگان قدم بردارند. پيامبر(ص) با زنان بيوه ازدواج نمود و آنان را به همراه فرزندان يتيمشان به خانة خويش راه داد،‌ تا هم خودش به قدر توان در زدودن مشكلات گام برداشته باشد و هم الگوي خوبي براي مردم در اين امر باشد.

يكي از اهداف ازدواج هاي پيامبر(ص) هدف سياسي – تبليغي بود؛ يعني با ازدواج موقعيتش در بين قبايل مستحكم گردد و بر نفوذ سياسي واجتماعيش افزوده شود و از اين راه براي رشد و گسترش اسلام استفاده نمايد. حضرت به خاطر دست يابي بر موقعيت هاي بهتر اجتماعي وسياسي، در تبليغ دين خدا و استحكام آن و پيوند با قبايل بزرگ عرب و جلوگيري از كارشكني‌هاي آنان وحفظ سياست داخلي وايجاد زمينة مساعد براي مسلمان شدن قبايل عرب، به برخي ازدواج ها رو آورد. در راستاي اين اهداف پيامبر(ص) با عايشه دختر ابوبكر از قبيله بزرگِ «تيم»، با حفصه دختر عمر از قبيله بزرگ «عدي»، با ام‌حبيبه دختر ابوسفيان از قبيلة نامدار بني‌اميه، ام سلمه از بني مخزوم، سوده از بني اسد، ميمونه از بني هلال و صفيه از بني‌اسرائيل پيوند زناشويي برقرار نمود. ازدواج مهم ترين پيوند و ميثاق اجتماعي است، به ويژه در آن فرهنگ تأثير بسياري از خود به جا مي گذارد. در آن محيطي كه جنگ و خونريزي و غارتگري رواج داشت، بلكه به تعبير «ابن‌خلدون» جنگ و خونريزي و غارتگري جزو خصلت ثانوي آنان شده بود،(2) بهترين عامل بازدارنده از جنگ ها و عامل وحدت و اُلفت، پيوند زناشويي بود. به همين جهت پيامبر(ص) با قبايل بزرگ قريش، به ويژه با قبايلي كه بيش از ديگران با پيامبر(ص) دشمن بودند، مانند بني اميه و بني اسرائيل،‌ ازدواج نمود. امّا با قبايل انصار كه از سوي آنان هيچ خطري احساس نمي شد و آنان نسبت به پيامبر(ص) دشمني نداشتند، ازدواج نكرد. «گيورگيو» نويسندة مسيحي مي نويسد: محمد(ص) ام حبيبه را به ازدواج خود در آورد تا بدين ترتيب داماد ابوسفيان شود و از دشمني قريش نسبت به خود بكاهد. در نتيجه پيامبر با خاندان بني اميه و هند زن ابوسفيان وساير دشمنان خونين خود خويشاوند شد و ام‌حبيبه عامل بسيار مؤثري براي تبليغ اسلام در خانواده هاي مكه شد.(3)

برادر نويسنده ي اين مطلب..اگر واقعا بين ايرانيان باستان ازدواج با محارم وجود داشت كه بايد بعد از چندين نسل به دليل بيماري هاي متعدد زنتيكي نسلشون منقرض ميشد...ايا به نظرتون وجود اين موضوع البته به زعم شما در تاريخ به عمد يا از روي يك سو تفاهم نبوده؟؟ مثلا در كتاب سينوهه ذكر شده كه مصرين باستان به همسران خود خواهر مي گفتند يا در دين مسيحيت بر خلاف يهود ازدواج عموزاده ها و خاله زاده ها حرامه..ايا چون بين ايرانيان ازدواج فاميلي وجود داشته نويسندگان مسيحي به اشتباه اون و ازدواج با محارم مي دونستن؟

شما که به این عمل ایراد میگیرید بدانید که فرزندان آدم و حوا با خواهران و برادرانشان ازدواج کرده اند.پادشاهان ساسانی و موبدان زرتشتی مومن ترین افراد به زرتشت و پیروانش بودند شما یک نمونه تاریخی از پادشاهان ساسانی و موبدان بیاورید که با محرم خود ازدواج کرده اند؟زرتشت در فقه اسلامی و قرآن و قانون اساسی جمهوری اسلامی دین الهی شمرده شده پس اگر چنین ازدواجهایی وجود داشت حکم خدا بوده است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.