دیکته پراز غلط بهاء الله
بنا به درخواست خوانندگان عزیزگوشه ایی از دریای اغلاط جناب بها الله را در این پست عنوان می کنم،امید که توانسته باشم به درخواست این عزیزان هم عمل کرده باشم:
و اما این غلطها تقسیم می شود به غلطهای معنوی لفظی که توجه شما را به تعدادی آز آنها جلب می نمایم.
از غلطهای معنوی بهاء در کتاب مبین صفحه 284 می خوانیم: ان السماء اثر رفعتی و الارض اثر سکونی.
ترجمه: آسمان اثر بلندی و زمین اثر ساکن شدن من است، میرزا بهاء چه غلط بزرگی را مرتکب شده، زمین را ساکن دانسته، با وجودی که وی در عصری واقع شده بود که همه زمین را متحرک میدانستند تعجب نیست از یک چنین پیغمبر قلابی که دروغ اندازی و غلط پردازی کند.
از نمونه غلط های لفظی میرزا اینکه جناب بها الله در اقدس صفحه 39 میگوید: عاشر ولع الادیان الخ و در همان کتاب صفحه 22 میگوید: لتعاشروا مع الادیان و تبلغوا امر ربکم. لفظ مع در این دو جمله زائد و غلط است، باید بگوید عاشروا الادیان و لتعاشروا الادیان زیرا عرب میگوید: ضارب زید عمروا و نمیگوید ضارب زید مع عمرو و در صفحه 37 میگوید ثم انصفوا بالله لعل تجدون لئالی الاسرار و نیز در همان صفحه سطر 15 میگوید: لعل تدعون ما عندکم. این دو جمله نیز غلط است زیرا لعل که کلمه ترجی است به تنهائی داخل بر فعل نمیشود باید مدخول آن اسم باشد، پس باید بگوید: «لعلکم تجدون و لعکم تدعون».
و اما غلط های موجود در ایقان:
در ایقان صفحه 7 میگوید: الا الذین هم انقطعوا بکلهم الی الله و عرجوا بجناحین الایقان الی مقام جعله الله عن الادراک مرفوعا و در صفحه 38 میگوید:
«کذلک نرش علیک من انوار شموس الحکمة و العرفان لیطمئن بها قلبک و تکون من اللذینهم کانوا بجناحین الایقان فی هواء العلم مطیورا» و در صفحه 58 میگوید: «لتطیرن بجناحین الانقطاع» این سه جمله نیز غلط است زیرا نون جناحین را در حال اضافه حذف ننموده چه آنکه صحیح، جناحی الأیقان و جناحی الأنقطاع است و نیز کلمه مطیورا غیرصحیح و غلط است ،که در قرآن مجید فرموده است: و لا طائر یطیر بحناحیه. و ابنمالک (از نویسندگان قواعد ادبیات عرب)در الفیه میگوید: نونا تلی الاعراب او تنوینا مما تضیف احذف کطور سینا.
بهاء در اقدس (ص 39 س 2) میگوید: عاشروا مع الادیان بالروح و الریحان - با ادیان و ملل جهان با روح و ریحان و خوشی و خوشروئی و محبت معاشرت نمائید.
بهائیها این جمله را یکی از معارف و سخنان برجستهی بهاء شمرده، و آنرا بروی مخالفین میکشند، و ما در اینجافقط به دو مورد از غلط های این جمله اشاره می کنیم.
1- این جمله از نظر ادبیات عرب غلط است: زیرا کلمهی (مع) زائد است، و باید گفت: عاشروا الادیان.
2- خود گوینده ی این کلام نتوانست عملا با مخالفین خود بسازد تا برسد بروح و ریحان، کتاب بدیع را مطالعه نمائید و به بینید پشت سر برادر خود صبح ازل و پیروان او تا چه اندازه بدگوئی و فحش و افتراء بسته است.
در صفحه13 ایقان میگوید: علی الله اتکل و به استعین لعل تجری من هذا القلم ما یحیی به افئدة الناس.
لعل کلمه ی ترجی است، به تنهائی بر فعل داخل نمیشود باید مدخول آن اسم باشد آری اگر متصل به ماء کافه باشد گفته میشود مثلا لعلما اضاءت لک النار.
و در ص 24 میگوید: مثل صلوة و صوم که در شریعت فرقان بعد از اخفای جمال محمدی از جمیع احکام محکمتر و اعظمتر است. و در ص 28 نیز در دو موضع، کلمة اعظمتر استعمال نموده و این غلط است باید عظیمتر یا اعظم بگوید.
و در ص 49 میگوید: کذلک تغن علیک حمامة البقاء علی افنان سدرة البهاء لعل تکونن فی مناهج العلم و الحکمة باذن الله مسلوکا.
لفظ تغن غلط است باید تغنی بگوید، مدخول کلمه ی لعل که فعل است غلط است باید اسم باشد، و نیز کلمهی معنی ترجی دارد با تأکید به نون ثقیله در مدخول آن مناسبت ندارد، و ایضا لفظ مسلوکا در این مورد غلط است باید سالکا بگوید.
در صفحه 66 ایقان میگوید: فارجعوا الیه لعل انتم بمواقع الامر تطلعون - باید بگوید لعلکم با ضمیر متصل، ذکر ضمیر منفصل در این مورد غلط است.
و در صفحه ی 68 میگوید: کذلک یؤلف الله بین قلوب الذینهم انقطعوا الیه و آمنوا بآیاته و کانوا من کوثر الفضل بایادی العز مشروبا.- مشروبا غلط است باید مشروبین بگوید زیرا اسم کان در این مورد جمع است باید خبر آن نیز جمع آورده شود.
و در صفحه ی 102 باز میگوید: لعل انتم بذلک فی زمن المستغاث توفقون - بجای ضمیر متصل ضمیر منفصل آورده غلط است.
و در صفحه ی 139 میگوید: فان الشمس قد ارتفعت فی وسط الزال لعل یستشرق علیک من انوار الجمال - در این جا هم کلمه (لعل) را بدون اتصال به ماء کافه بر فعل وارد نموده است .
باتوجه به کثرت و تکرار در کتب مختلف جمع آوری همه آنها در یک جا میسر نیست و نتیجه چندین ساعت مطالعه و جستجو این متن شد که امیدوارم مورد استفاده شما دوستان عزیز قرار بگیرد.
دیدگاهها
ترابی
1391/09/21 - 19:31
لینک ثابت
تقدیر
افزودن نظر جدید